ما تلحن فيه العامة (کسایی)
ما تلحن فيه العامّة، تألیف قرآنپژوه، قرائتشناس، نحوی، واژهشناس و شاعر کوفی بغدادی قرن دوم هجری قمری، علی بن حمزه کسایی (119-189ق)، تعدادی از اشتباهات ادبی را مطرح میکند که در بین عموم مردم عربزبان (غیر متخصصان) رواج داشته است. پژوهشگر معاصر و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه عین شمس (قاهره)، رمضان عبدالتواب (1348-1422ق)، این کتاب را تحقیق کرده و برای آن مقدمه نوشته و فهارس فنی آن را تنظیم کرده است.
ما تلحن فيه العامة(کسایی، علی بن حمزه) | |
---|---|
پدیدآوران | کسایی، علی بن حمزه (نويسنده) عبدالتواب، رمضان (محقق) |
ناشر | دار الرفاعي ** مکتبة الخانجي |
مکان نشر | عربستان - ریاض ** مصر - قاهره |
سال نشر | 1403ق - 1982م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | ک5م2 6167 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- نویسنده متأسفانه مقدمهای ندارد و در نتیجه، انگیزه، اهداف و چگونگیهای پیدایش و نگارش این کتاب، پنهان مانده است.
- رمضان عبدالتواب، کتاب حاضر را قدیمیترین اثر در زمینه تصحیح گویش عامیانه برخی از واژگان عربی دانسته و علی بن حمزه کسایی را یکی از قاریان هفتگانه و رئیس مکتب نحوی و لغوی کوفه شمرده و افزوده است: این اثر از آثاری است که مدتی طولانی درباره آن اندیشیدهام و ملاحظه کردهام که دو چاپ پیشین گرفتار تصحیف و تحریفهایی شده است و نسخههای خطی را جمع کردم و دو نسخه را به آن افزودم که قبلا مورد استفاده قرار نگرفته بود و دریافتم که در یکی از نسخهها به نام «الإفهام في ما تلحن فيه العوام»، افزون بر بسیاری از نصوص کتاب کسایی، اضافات فراوانی از کتابهای لحن متأخر نیز وجود دارد و من از این نسخه استفاده کردم و به تکمیل نواقص نسخههای دیگر پرداختم[۱].
اسم کتاب
هرچند نام این اثر در روی جلد بهصورت «ما تلحن فيه العامّة» آمده، ولی در یکی از نسخههای خطی عنوان «ما يلحن فيه العوام»[۲] و در آغاز کتاب، «ما تلحن فيه العوام»[۳]، ذکر شده است. گویی نویسنده نامی برای کتابش انتخاب نکرده و دیگران (مثلا کاتب نسخه خطی) در آغاز این اثر، اسمی افزودهاند تا بیانگر موضوع آن باشد: «هذا كتاب ما تلحن فيه العوام مما وضعه علي بن حمزة الكسائي للرشيد هارون و لابدّ لأهل الفصاحة من معرفته»[۴].
نسبت کتاب
- رمضان عبدالتواب درباره نسبت این اثر به کسایی بحث و پژوهشی طولانی کرده[۵] و خلاصه سخنش این است: مطالبی به این کتاب افزودهاند که من موارد دخیل را جدا و حذف کردم و فقط موارد اصیل را آوردم و البته در 5 مورد، مطلبی که در این کتاب آمده، برخلاف نظری است که در کتابهای واژهشناسان از کسایی نقل شده است، که باید توجه کرد: این موارد تحریف و ساختگی نیست، بلکه در واقع، کسایی نظرش تغییر کرده است[۶].
ساختار و محتوا
نویسنده در این اثر، بدون نظم و ساماندهی خاصی درباره 107 واژه توضیحاتی را ارائه کرده است[۷].
نمونه مباحث
- میگویی به فلانی وعده خیر یا شرّ دادم و فعل «وَعَدتُ» را (بدون الف) میآوری؛ یعنی: «أوعدتُ» نمیگویی و خدای تعالی گفت: «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكمْ فَأَخْلَفْتُكمْ» (ابراهیم: 22) و آنگاه که خیر یا شرّ را اظهار نکنی، برای وعید میگویی: «أوعدتُه»[۸].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.