الفكاهة و المزاح

الفكاهة و المزاح، تألیف شاعر، ادیب، محدّث، نسب‌شناس و قاضی قُرَشی بَصری قرن دوم هجری قمری، ابوعبدالله زبیر بن بکار (172-256ق)، روایاتی را درباره مطایبه و شوخی کردن می‌آورد و نقل‌قول‌هایی خنده‌آور را مطرح می‌کند. پژوهشگر معاصر، حسین‌ بن‌ حیدر ها‌شمی‌، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمه‌ای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقی‌هایی بر آن افزوده و منابع مطالبش را ثبت کرده و توضیحاتی لغوی و روایی داده است.

الفكاهة و المزاح
الفكاهة و المزاح
پدیدآورانابن بکار، زبیر (نويسنده) ها‌شمی‌، حسین‌ بن‌ حیدر (مصحح)
ناشر[بی نا]
مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
سال نشر1439ق - 2017م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ویژگی‌های کتاب

  1. این کتاب فقط یک نسخه خطی دارد که یکی از پژوهشگران آن را یافته وتصویرش را در شبکه اینترنت منتشر کرده است.
  2. «الفُكاهة و المُزاح»، یکی از تصنیفات (نونگاری‌ها)ی قرون نخستین (عصر روایت و آغاز تدوین) است و در نتیجه، اهمیت و ارزش تاریخی دارد.
  3. نسبت این اثر به نویسنده، مشهور است و در کتاب‌های اخبار، رجال و حدیث و ادبیات، از آن یاد شده و بسیاری مانند ابوالبرکات غَزی در کتاب المَراح في المُزاح از آن، مطالبی را نقل کرده‌اند.
  4. این کتاب، به کتاب‌های اخبار و تاریخ نزدیک‌تر است تا به کتاب‌های روایات و سنن.
  5. نویسنده اهل خبر و نسب‌شناسی است و گاه روایاتی از حوادثی سخیف یا شوخی‌هایی سبک نقل می‌کند که شرع نمی‌پذیرد و با مقام نبوت تناسبی ندارد و سپس می‌گوید: «فضحك النبي» (پس پیامبر(ص) خندید)...؛ درصورتی‌که خنده پیامبر(ص) تبسم بود و صحیح نیست که تعبیر «ضحك» کرده شود و لبخندش نیز از باب رضایت نیست، بلکه از باب مدارا است...[۱].

هدف و روش

  • نویسنده، مقدمه‌ای برای کتابش نیاورده و در نتیجه، انگیزه و اهدافش و چگونگی‌های پیدایش این اثر، پنهان مانده است.

محدودیت پژوهش

  • حسین‌ بن‌ حیدر ها‌شمی‌، با اشاره به دشواری خواندن سماعات موجود در اول و آخر و وسط نسخه خطی، افزوده است: کوشیدم و زمان زیادی صرف آن کردم، ولی نشد و من آن را به فراموشی سپردم[۲].

ساختار و محتوا

در این اثر، تعداد 155 مطلب (روایت، خبر و...) نقل شده است[۳]. جزء اول، 85 مطلب و جزء دوم، 70 مطلب دارد و اشتباهات آن در اعراب‌گذاری و حروف‌چینی، کم نیست و در پایانش نوشته شده که مطالب آن، ادامه دارد، ولی کتاب پایان یافته است.

نمونه مباحث

  • با سند نقل کرده است که پیامبر(ص) گفت: «إني لأمزح و لا أقول إلا الحقّ»[۴]؛ یعنی من مزاح و شوخی می‌کنم، ولی جز حقّ نمی‌گویم.
  • با سند نقل کرده است که پیرزنی نزد پیامبر(ص) آمد، پس رسول خدا(ص) گفت: «لا يَدخلُ الجنةَ عجوزٌ»؛ (پیران (پیرزنان و پیرمردان) وارد بهشت نشوند)؛ پس آن پیره‌زن گریه کرد. رسول اکرم(ص) گفت: تو در آن روز پیر نیستی. خدای عزَّوجلَّ گفت: «... إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكارًا عُرُبًا أَتْرَابًا لِأَصْحَابِ الْيمِينِ...» (واقعه: 35-37)[۵]؛ یعنی:... ما بانوان بهشتی را نوآفریدیم، نوآفریدنی؛ پس آنان را دوشیزگانی سرشار از محبت و هم‌سال برای «اصحاب یمین» قرار دادیم...

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه محقق، ص7-9
  2. ر.ک: همان، ص9
  3. ر.ک: همان، ص88
  4. ر.ک: متن کتاب، ص12
  5. ر.ک: همان، ص12

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها