البئر
البِئر، تألیف ادیب و شاعر کوفی قرن دوم و سوم هجری قمری، ابوعبدالله محمد بن زیاد، مشهور به ابن اَعرابى (۱۵۰- ۲۳۱ق)، پژوهشی ادبی است که اسامی بِئر (چاه) و معانی واژگان مرتبط را در زبان عربی توضیح میدهد و بر جنبه زبانشناسی و شواهد شعری تأکید دارد. ادیب، واژهشناس و قرآنپژوه معاصر مصری و استاد پژوهشهای لغوی دانشکده ادبیات دانشگاه عین شمس، رمضان عبدالتواب (1348-1422ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع شواهدش را ثبت کرده و گاه توضیحی لغوی عرضه داشته است. محقق کتاب، سلسله روایت اثر حاضر از ابن اعرابى را بر اساس نسخههای خطی آن و فهرست «ابن خیر» به شکل نمودار ترسیم کرده است[۱].
البئر | |
---|---|
پدیدآوران | ابن اعرابی، محمد بن زیاد (نويسنده) عبدالتواب، رمضان (محقق) |
ناشر | مؤسسة إقرا |
مکان نشر | مصر |
سال نشر | 1970م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ب9 6190 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- ابن اَعرابى بدون مقدمه وارد بحث اصلی شده است و در نتیجه، دیدگاه او درباره اهداف و چگونگیهای نگارش اثر حاضر مشخص نیست.
- رمضان عبدالتواب، این کتاب را یکی از آثاری دانسته که هسته اولیه پیدایش فرهنگنامههای بزرگ واژهشناسی زبان عربی در دورههای بعدی را تشکیل داده است. او تأکید دارد که نویسندگان این نوع از کتابها، کوشیدهاند همه واژگانی را که بر یک معنا دلالت دارد یا شامل یک موضوع میشود، در یک کتاب گردآوری کنند و برای آن، شواهدی از قرآن، روایات، اشعار و امثال و حکم بیاورند[۲].
- بهگفته محقق کتاب، ابن اَعرابى، کتابهای دیگری به شیوه اثر حاضر درباره خیل (اسب)، انواء (طلوع و غروب خورشید و منازل ماه)، ذباب (مگس، پشه و زنبور)، زرع (بذرافشانی و زراعت)، نخل (درخت خرما)، نبات (گیاه) و... تألیف کرده است[۳].
ساختار و محتوا
در این اثر کوتاه، نظم و سازماندهی مشخصی مشاهده نشد، جز آنکه به بحث از الفاظ و اسامی چاه، استخراج آب از آن، کمی و زیادی آب چاه، اجزاء و انواع و اقسام چاه و ابزار و آلات استخراج آب از چاه مانند بکره (قرقره و استوانه)، حِبال (ریسمانها و طنابها) و دلو (سطل) پرداخته شده است[۴].
نمونه مباحث
- «... فطرها إذا كان هو ابتدأها و اختصم إلی ابن عباس رجلان في بئر فقال أحدهما: «بئري أنا فطرتها»؛ أي ابتدأتها و استخرجتها. فإذا أنفذتها في الجبل قيل: بئرٌ خَسيفٌ و هي التي خُسفَ جبلُها»[۵]؛ یعنی: وقتی کسی برای اولین بار چاهی حفر کند، گویند: «فَطَرَها» و 2 مرد در نزد ابن عباس با هم نزاع و اختلاف کردند؛ پس یکی از آن دو گفت: «این چاه من است و خودم آن را شکافتم و ساختم». منظورش این بود که من خودم اول بار، در زمین چاه حفر کردم و چاه را به آب رساندم و از آن، آب برداشت کردم. پس اگر چاه را در کوهپایه بسازی، گویند: چاهی «خَسیف» است؛ یعنی در زمینی سنگلاخ قرار دارد و آبش فراوان است و کوه سوراخ شده و آبش جوشیده و جاری است و قطع نشود.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.