ثلاثة نصوص في الأضداد

ثلاثة نصوص في الاضداد نگارش ابو عبیده قاسم بن سلام(م 224ق)، ابو محمد عبد الله بن محمد توزی(م 233ق) و محمد جمال الدین بن بدر الدین منشی(م 1001ق) است. این مجموعه در موضوع لغت عرب است و توسط محمد حسین آل یاسین گردآوری، تحقیق و منتشر شده است.

ثلاثة نصوص في الأضداد
ثلاثة نصوص في الأضداد
پدیدآورانابوعبید، قاسم بن سلام (نويسنده)

منشی، محمد جمال الدین بن بدر الدین (نويسنده) توزی، محمد عبدالله بن محمد ( نويسنده)

آل‌یاسین، محمدحسین ( محقق)
ناشرعالم الکتب
مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
سال نشر1417ق - 1996م
چاپ1
شابک-
موضوعادبیات عربی - زبان عربی - مترادفها و متضادها
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ث‎‏8‎‏ 3392 PJA
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

کتاب حاضر مشتمل بر سه اثر از نویسندگان مختلف در اضداد است که پیش از این به صورت مجزا منتشر شده و محقق آنها را به جهت استفاده بهتر و بیشتر در این کتاب یکجا آورده است. از آنجایی که یکی از نوشته‌های کتاب در حقیت به بابی در اضداد برگرفته از کتاب الغریب المنصف اختصاص داشته عنوان فوق را برای کتاب مناسب‌تر دیده شده است.[۱]آثار یاد شده به شرح زیر است:

باب الاضداد

باب الاضداد، نوشته ابو عبید قاسم بن سلام خزاعی هروی(م 224ق)، در حقیقت بخشی از کتاب الغریب المصنف نویسنده است که مشتمل بر گونه‌ای از الفاظ با معانی متضاد، است.[۲] نگارش این اثر در طی چهل سال به انجام رسیده است. اثر یاد شده از مهم‌ترین آثار در لغت عرب شمرده شده که مورد توجه بسیاری از عالمان و نویسندگان قرار گرفته و شرح‌هایی بر آن نوشته شده است. برخی از آثار لغوی بر اساس روش این کتاب تدوین شده‌اند.[۳] لازم به ذکر است که باب اضداد در نسخه‌های مختلف کتاب الغریب المصنف همراه با تفاوت‌هایی از جمله تعداد صفحات و ترتیب ذکر واژگان است.[۴]

نویسنده الفاظ مورد بحث را بدون رعایت هیچ نظمی و به صورت پراکنده آورده[۵]و بالغ بر چهل و یک واژه را ذکر است.[۶]وی در ذکر الفاظ همواره به نام بردن از مصدر یا راوی آنها توجه نموده است و در این خصوص رعایت امانت را کرده است. [۷]همچنین در توضیح و بیان الفاظ به آوردن شواهد اهتمام ویژه داشته و از شواهد قرآنی و شعر بهره گرفته است. وی در مواردی به نام سراینده شعر اشاره کرده و در مواردی نیز از آن صرف نظر نموده[۸]و در موارد ضروری به شرح الفاظ شواهد پرداخته است.[۹]

علی رغم اینکه باورنویسنده به وجود کلمات اضداد در عربی است، با این وجود این امر موجب نشده است تا در مواردی بر اساس قرینه، منکر این خصوصیت برای برخی از کلمات گردد مانند لفط الاقراء (که دلالت بر حیض و طهارت دارد)، وی معتقد است که ضدیت باید در اصل معنای لفظ باشد نه بر اساس توسعه معنایی در استعمال یا توسعه دلالتی باشد مانند آنچه در خصوص واژه خناذیذ(اسبان بارور یا سترون) گفته و آن را از دایره اضداد خارج دانسته است.[۱۰]

نکته قابل توجه در این اثر آن است که نویسنده واژه جدیدی افزون بر آنچه نویسندگان پیش از وی مانند قطرب(م 206ق) و ابو عبیدة(م 210ق) و اصمعی(م 213ق) در نگارش‌های خود درباره اضداد آورده‌اند، ذکر ننموده است.[۱۱]

محقق علاوه بر مقابله نسخ مختلف محتوی باب اضداد و اشاره به برخی از اختلاف عبارات آنها، اضافات موجود در نسخ مختلف را با قرار دادن آنها میان علامت ] [ در این نوشتار در جای خود ذکر کرده و در پاورقی به این امر توجه داده است. وی توضیحات مختصری را نیز پیرامون برخی از علمای لغت و راویانی که نامی از آنها در متن آمده، داده و علاوه بر آدرس دهی آیات قرآن و استخراج و مستند سازی شواهد شعری، در موارد ضروری واژگان دشوار و نامانوس موجود در شواهد شعری را در پاورقی شرح و توضیح داده است.[۱۲]

کتاب الاضداد

کتاب الاضداد نوشته ابو محمد عبد الله بن محمد توزی(م 233ق) از عالمان نحو و لغت، درباره کلماتی با معانی متضاد است و به صورت مختصر به نگارش درآمده[۱۳] این اثر از مصادر مهمی دانسته شده است که برخی از نویسندگان در این موضوع بر آن تکیه کرده‌اند. [۱۴]

نویسنده مطالب مطرح شده در کتاب را بر اساس ترتیب مشخص ذکر نکرده است. وی در بیشتر موارد از ابو عبیده، اصمعی و ابو زید نقل قول کرده و کتاب خود را مملو از شواهد قرآنی، شعر، اقوال و اخبار نموده است. علی رغم تلاش نویسنده در اثبات معنای ضد برای واژگان براساس شواهد مختلف، با این وجود در مواردی برخی از کلمات اضداد را بدون آوردن هیچ شاهد وقرینه‌ای ذکر کرده است. وی در مواردی تنها به بیان یکی از دو معنای لفظ ذکر شده پرداخته و گاهی نیز تنها به ذکر مفهوم ضد بدون اشاره به دو معنای لفظ اکتفا نموده است.[۱۵]

شایان توجه است مجموعه‌ای از کلمات اضداد که در آثار دیگر از توزی نقل شده و این نسخه فاقد آن بوده، توسط محقق جمع آوری و در پایان کتاب اضداد آورده شده است.[۱۶]

محقق علاوه بر ثبت و ضبط متن و تکمیل نواقص آن، به استخراج و مستند سازی شواهد قرآن، شعر، و حدیث آن و معرفی برخی از شخصیتها پرداخته است. وی همچنین آراء و نظرات نقل شده ازنویسنده پیرامون الفاظ ضد در مصادر مختلف را گرد آوری نموده است. برخی از نظرات نویسنده که افزون بر آنچه درباره اضداد در کتاب مطرح شده است، در متن و داخل علامت ] [ ذکر کرده و برخی دیگر از نظرات نقل شده از وی را درباره اضدادی که در این کتاب از آنها سخن به میان نیاورده به عنوان استدراک در پایان متن آورده است.[۱۷]

رسالة الاضداد

رسالة الاضداد نوشته محمد جمال الدین ابن بدر الدین منشی(م 1001ق) از علمای ادبیات و لغت و تفسیر است.

نوشتار حاضربه کلمات دارای معانی متضاد اختصاص یافته و در آن بالغ بر دویست و بیست شش مورد از واژگان اضداد مطرح شده است.[۱۸]

نویسنده در مقدمه مختصری نخست انگیزه خود از نگارش این اثر را متذکر شده سپس به فهم خود از اضداد اشاره کرده و به دیدگاه خود را در این خصوص به صورت غیر مسقیم اشاره کرده است. [۱۹]

نویسنده واژگان مورد بحث را با ترتیب الفبایی و بر اساس حرف آخر کلمه ذکر کرده است. [۲۰] وی با دقت کافی به گردآوری واژگان اضداد پرداخته و کلماتی را ذکر کرده است از اضداد بودن آن اطمیان حاصل کرده است. وی پس از آوردن کلمه به معنای دو معنای ضد آن اشاره کرده و در مواردی شواهدی را برای دو معنا یا یکی از معانی ذکر شده آورده و گاهی نیز از این امر صرف نظر نموده است. [۲۱] نویسنده عمدتا بر شواهد قرآنی تکیه کرده و تنها یک مورد از شواهد خود را به شعر اختصاص داده است.[۲۲] وی در برخی موارد سخن خود را راجع به کلمه با واژه"ضد" یا " من الاضداد" پایان داده است. در مواردی که نویسنده نسبت به ضد بودن یک کلمه تردید داشته با عبارت" کضد" یا " شبه ضد" به این امر توجه داده است.وی گاهی ضد بودن برخی کلمات را رد کرده و به آن تصریح نموده است.[۲۳]

سبقت گرفتن این در ذکر شمار زیادی از اضداد بر بسیاری از نوشته‌های در این موضوع و همچنین ذکر مواردی از اضداد که نوشته‌های دیگر فاقد آن بوده بر ارزش آن افزوده است.[۲۴]


محقق ضمن تصحیح متن کتاب، مقابله الفاظ آن با سایر کتب اضداد جهت راستی آزمایی واژگان اضداد و معانی آنها، اصلاح کلمات ناقص و افتادگی‌های متن، به استخراج و مستند سازی شواهد و مطالب نقل شده از معاجم لغوی و معرفی مختصر برخی از اشخاص در پاورقی پرداخته است. وی همچنین تعلیقات موجود در نسخه مورد تحقیق را از متن رساله به پاورقی منتقل کرده است.[۲۵]

پانویس

  1. مقدمه، ص 5-6
  2. متن، ص 25 و ص 35
  3. رک: همان، ص 25
  4. رک: همان، ص 31-34
  5. رک: همان، ص 35
  6. رک: همان، ص 32
  7. رک: همان، ص 35
  8. رک: همان، ص 35
  9. رک: همان، ص 36
  10. رک: همان
  11. رک: همان، ص 37
  12. رک: همان، ص 37- 38
  13. متن، ص72
  14. بوسنينه، منجى‏، ج‏4، ص: 695
  15. متن، ص73
  16. رک: همان، ص 111- 115
  17. رک: همان، ص 73- 74 و ص 111-115
  18. رک: همان، ص 134
  19. رک: همان ص 132- 133
  20. رک: همان، ص 132
  21. رک: همان، ص 132
  22. رک: همان، ص134
  23. رک: همان، ص 132
  24. رک: همان، ص 134
  25. رک: همان، ص 135

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  1. بوسنينه، منجى‏، موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمين، تونس، جامعة الدول العربية، المنظمة العربية للتربية و الثقافة و العلوم‏. 1425ق. چاپ اول


وابسته‌ها