اختر هوگلی، قاضی محمدصادق خان

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اَخْتَر، محمد صادق‌خان‌ (1201- 1275ق‌/1787- 1859م‌)، فرزند قاضى‌ محمد لعل‌، نويسنده‌ و شاعر فارسى‌ و اردو زبان‌ شبه‌ قاره هند.

اختر، محمد صادق‌خان‌ ‌
NUR00000.jpg
نام کاملمحمد صادق‌خان‌؛
نام‌های دیگراختر، محمد صادق‌خان‌‌، قاضی محمد صادق‌خان اختر هوگلی؛
لقب‌ملک الشعراء؛
تخلصاختر؛
نسبخواجه‌ ناصرالدين‌ عبيدالله‌ احرار، ترکستانی؛
نام پدرقاضی محمد لعل؛
ولادت1201ق؛
محل تولدهوگلى‌ از توابع‌ كلكته‌؛، هند؛
محل زندگیهند؛
رحلت1275ق‌؛
مدفنلكهنو (محل وفات)؛
طول عمر74؛
دیناسلام؛
مذهب
پیشهنويسنده، شاعر فارسى‌ و اردو؛
منصبمنشى‌، تحصيلدار؛
اطلاعات علمی
درجه علمینويسنده، شاعر فارسى‌ و اردو؛
اساتیدميرزا محمدحسن‌ قتيل‌، ميرزا محمد خضرحى‌ لكهنوی، مولوی محمد تقى‌ لكهنوی؛
مشایخ
معاصرینغازی‌الدين ‌حيدرشاه‌اوده، قمرالدين‌ احمد؛ ‌
برخی آثار1- آفتاب‌ عالمتاب‌ (تذکره آفتاب‌ عالمتاب‌)؛

نسب

نسب‌ او به‌ خواجه‌ ناصرالدين‌ عبيدالله‌ احرار مى‌رسد. نياكان‌ او از تركستان‌ به‌ دهلى‌ و سپس‌ به‌ بنگاله‌ رفتند و در آنجا به‌ منصب‌ قضا و «صدر الصدوری» رسيدند.

ولادت

اختر در هوگلى‌ از توابع‌ كلكته‌ به‌ دنيا آمد. لفظ «اختر» ماده‌ تاريخ‌ ولادت‌ و نيز تخلص‌ اوست‌.

تحصیلات، اساتید

وی مقدمات‌ ادب‌ را از ميرزا محمدحسن‌ قتيل‌ فرا گرفت‌ و نزد برخى‌ از مشايخ‌ طريقت‌ و علمای دين‌ چون‌ ميرزا محمد خضرحى‌ لكهنوی و مولوی محمد تقى‌ لكهنوی نيز به‌ تحصيل‌ و تعلم‌ پرداخت‌.

مناصب

سپس‌ از هوگلى‌ به‌ لكهنو رفت‌ و در آنجا منشى‌ عامل‌ انگليسى‌ لكهنو شد، اما پس‌ از چندی به‌ هوگلى‌ بازگشت‌. در 1235ق‌ غازی‌الدين ‌حيدرشاه‌اوده ‌(حك 1229-1243ق‌) به ‌فكر تأسيس‌ چاپخانه‌ای با حروف‌ سربى‌ در لكهنو افتاد و شماری از دانشمندان‌ و ماهران‌ فن‌ را به‌ لكهنو دعوت‌ كرد كه‌ اختر نيز از آن‌ جمله‌ بود.

وی در دربار غازی‌الدين‌ حيدر، لقب‌ ملك‌ الشعرايى‌ يافت‌ و به‌ تأليف‌ و تصنيف‌ مأمور شد.

اختر در اين‌ مدت‌ چندين‌ كتاب‌ تأليف‌ كرد كه‌ برخى‌ از آن‌ها در همان‌ چاپخانه‌ كه‌ نخست‌ مطبع‌ مرتضوی و سپس‌ مطبع‌ سلطانى‌ ناميده‌ شد، به‌ چاپ‌ رسيد.

يكى‌ از مقربان‌ غازی‌الدين‌ حيدر، قمرالدين‌ احمد، معروف‌ به‌ ميرزا حاجى‌ نيز شاعرها را مى‌نواخت‌ و اختر در مجالس‌ ادبى‌ او شركت‌ مى‌كرد.

پس‌ از انقراض‌ دولت‌ غازی‌الدين‌ حيدر، اختر به‌ مدت‌ 19 سال‌ در حوالى‌ كانپور در دستگاه‌ حكام‌ انگليسى‌ به‌ خدمت‌ «تحصيلداری» مشغول‌ شد، ولى‌ در اواخر عمر به‌ لكهنو بازگشت‌ و همانجا ساكن‌ شد و به‌ ملازمت‌ واجد على‌ شاه‌ اوده‌ (حك 1263-1272ق‌) درآمد. واجد على‌ شاه‌ با پرداخت‌ انعامى‌ گزاف‌ تخلص‌ «اختر» را از او برای خود گرفت‌ و تخلص‌ «خوش‌تر» بدو داد.

وفات

اختر بعد از شورش‌ هند در 1275ق‌ در لكهنو درگذشت‌.

نظم و نثر فارسی و اردو

در روزگاری كه‌ اختر در لكهنو و توابع‌ آن‌ به‌ سر مى‌برد، در شاعری و ترسل‌ شهرت‌ فراوان‌ يافت‌؛ در مجالس‌ مشاعره‌ و مباحثات‌ ادبى‌ شركت‌ مى‌كرد و بسياری از شاعران‌ و اديبان‌ با او دوستى‌ و مصاحبت‌ داشتند. شرح‌ احوال‌ دوستان‌ و شاگردان‌ او در آفتاب‌ عالمتاب‌، و به‌ نقل‌ از آنجا در روز روشن‌ آمده‌ است‌.

اختر از لحاظ خصايل‌ انسانى‌ و فضايل‌ علمى‌ در ميان‌ معاصران‌ خود ممتاز بود و از دقايق‌ علوم‌ ادبى‌ آگاهى‌ تمام‌ داشت‌. نظم‌ و نثر فارسى‌ را به‌ كمال‌ لطافت‌ و پاكيزگى‌ مى‌نوشت‌ و شعر اردو نيز نيكو مى‌سرود. وی از معاصران‌ خود گله‌ داشت‌ كه‌ قدر او را نمى‌شناختند.

اسدالله‌ خان‌ غالب‌ دهلوی كلام‌ فارسى‌ اختر را ناقص‌ و مغاير با معيارها و اسلوب‌های شعر قديم‌ دانسته‌ است‌. به‌ قول‌ او شيوه كلام‌ اختر فارسى‌ نيست‌، بلكه‌ هندی است‌. ممكن‌ است‌ بدگويى‌ غالب‌ از آن‌ روی بوده‌ باشد كه‌ اختر از شاگردان‌ قتيل‌ بوده‌، و غالب‌ با قتيل‌ مناقشات‌ ادبى‌ و شعری داشته‌ است‌. با وجود اين‌ اختر به‌ بلندی مقام‌ غالب‌ در شعر و سخن‌ معترف‌ بوده‌ و در آفتاب‌ عالمتاب‌ ازو به‌ نيكى‌ ياد كرده‌ است‌.

آثار

الف‌ - فارسى‌:

1.آفتاب‌ عالمتاب‌،

تذكره 264،4شاعر فارسى‌ گوی است‌ كه‌ از لحاظ شمار تراجم‌ شعرا يكى‌ از پر حجم‌ترين‌ تذكره‌هاست‌.

اختر در 1238ق‌ تأليف‌ آن‌ را آغاز كرده‌، و در رمضان‌ 1269 به‌ پايان‌ رسانيده‌ است‌، و به‌ قول‌ صبا تا آن‌ زمان‌ «به‌ اين‌ جامعيت‌ و نظافت‌ و بلاغت‌ كتابى‌ در اين‌ فن‌ زيب‌ تأليف‌ نيافته‌» بود.

شرح‌ احوال‌ شاعران‌ به‌ ترتيب‌ الفبا درج‌ شده‌، و مؤلف‌ در انتخاب‌ اشعار بيشتر به‌ مضامين‌ عاشقانه‌ توجه‌ داشته‌ است‌. وی در مقدمه‌ مآخذ خود را ذكر كرده‌، و از 62 كتاب‌ نام‌ برده‌ است‌ كه‌ برخى‌ از آنها امروز در دست‌ نيست‌.

ارزش‌ اين‌ تذكره‌ بيشتر به‌ سبب‌ تراجم‌ شعرای معاصر و نقد و بررسى‌ شيوه كلام‌ برخى‌ از آن‌هاست‌.

اختر مى‌خواست‌ نسخه‌ای از اين‌ تذكره‌ را به‌ ايران‌ هم‌ بفرستد، اما ظاهراً اين‌ آرزو تحقق‌ نيافت‌، زيرا نسخه‌ای از آفتاب‌ عالمتاب‌ در فهارس‌ نسخه‌های خطى‌ كتابخانه‌های ايران‌ ذكر نشده‌ است‌.

يگانه‌ نسخه خطى‌ اين‌ تذكره‌ در كتابخانه نواب‌ شمس‌ آباد از توابع‌ فرخ‌ آباد هند موجود است‌ و اين‌ ظاهراً همان‌ نسخه‌ای است‌ كه‌ صبا به‌ هنگام‌ تأليف‌ روز روشن‌ (1295ق‌) در دست‌ داشته‌، و مى‌گويد كه‌ برخى‌ از حواشى‌ آن‌ به‌ خط مؤلف‌ است‌.

اين‌ تذكره‌ تاكنون‌ به‌ چاپ‌ نرسيده‌ است‌، اما در اواخر سده 13ق‌ مورد توجه‌ تذكره‌ نويسان‌ شبه‌ قاره‌ بوده‌، و على‌ حسن‌ خان‌ در صبح‌ گلشن‌، صبا در روز روشن‌ و ابوالقاسم‌ محتشم‌ در اختر تابان‌ از آن‌ بسيار استفاده‌ كرده‌اند.

2.بهار بى‌خزان‌،

مجموعه نثر و نظم‌ اختر است‌ كه‌ در 1257ق‌ تأليف‌ شده‌ است‌.

اختر در ابتدای كتاب‌ از توانايى‌ خود در شعرگويى‌ و نثر نويسى‌ سخن‌ گفته‌، و به‌ ناقدان‌ نظم‌ و نثر خود پاسخ‌ داده‌ است‌. دو تن‌ از بزرگان‌ معاصر او، نواب‌ غلام‌ حسين‌ خان‌ شاهجهان‌ پوری و غلام‌ اعظم‌ محمدی افضل‌، نوه شاه‌ اجمل‌ الله‌ آبادی، بر آن‌ تقريظ نوشته‌اند.

نسخه خطى‌ اين‌ كتاب‌ در كتابخانه مركزی دانشگاه‌ تهران‌ موجود است‌.

3.حديقه الارشاد،

شامل‌ نمونه‌هايى‌ در انشا و ترسل‌ و القاب‌ و خطابات‌ است‌ كه‌ در نامه‌نگاری به‌ كار مى‌آيد.

مؤلف‌ اين‌ كتاب‌ را به‌ دستور نواب‌ محمدعلى‌ خان‌ بهادر سپهدار جنگ‌ در 1226ق‌ تأليف‌ كرده‌ است‌. نسخه‌ای از آن‌ در كتابخانه خدابخش‌ پتنه‌ موجود است‌.

4.ديوان‌ غزليات‌،

ايوانف‌ احتمال‌ داده‌ است‌ كه‌ اين‌ ديوان‌، از آن‌ِ اكبرعلى‌ اخترسرهندی باشد، اما قاسمى‌ آن‌ را از محمدصادق‌ خان‌ اختر مى‌داند، زيرا شاعر در آن‌ به‌ محمد لعل‌ و استاد خود قتيل‌ و به‌ شهر لكهنو اشاره‌ كرده‌ است‌. نسخه خطى‌ اين‌ ديوان‌ در مجموعه كرزن‌، انجمن‌ آسيايى‌ بنگال‌ كلكته‌ موجود است‌.

5.صبح‌ صادق‌،

سرگذشت‌ مؤلف‌ است‌ كه‌ پيش‌ از 1267ق‌ تأليف‌ شده‌ است‌.

مؤلف‌ در آن‌ آزردگى‌ خاطر خود را از وضع‌ زمانه‌ و مردم‌ روزگار خود بيان‌ داشته‌ است‌. اين‌ كتاب‌ در 1292ق‌ در مطبع‌ چشمه فيض‌ ميرت‌، چاپ‌ شده‌ است‌.

6.گلدسته محبت‌،

گزارش‌ سفر لرد هيستينگز از كلكته‌ به‌ لكهنو و ديدار او با غازی‌الدين‌ حيدر در ربيع‌ الا¸خر 1230 است‌. اين‌ كتاب‌ در 1239ق‌ در مطبع‌ سلطانى‌ لكهنو چاپ‌ شده‌ است‌.

7.محامد حيدريه‌،

كه‌ آن‌ را در اوصاف‌ و محامد غازی‌الدين‌ حيدر نوشته‌، و بدو پيشكش‌ كرده‌ است‌. در اين‌ كتاب‌، علاوه‌ بر مطالبى‌ درباره نويسنده‌ و ممدوح‌ او، اطلاعات‌ ارزشمند جغرافيايى‌ درباره لكهنو نيز ديده‌ مى‌شود. اين‌ كتاب‌ در 1238ق‌ در مطبع‌ مرتضوی لكهنو به‌ طبع‌ رسيده‌ است‌.

8.مخزن‌ الجواهر،

در شرح‌ حال‌ فرمانروايان‌ هفت‌ اقليم‌ از آغاز تا عهد بابريان‌ شبه‌ قاره‌ در عصر مؤلف‌ است‌. اختر اين‌ كتاب‌ را پس‌ از ملاقات‌ با هنری اليوت‌ در عليگره‌ به‌ درخواست‌ وی، در 1263ق‌ نوشته‌، و بدو تقديم‌ كرده‌ است‌. نسخه‌های خطى‌ آن‌ در موزه ملى‌ پاكستان‌ و موزه بريتانيا موجود است‌.

مطابق‌ يادداشتى‌ كه‌ اختر در حاشيه مثنوی سراپاسوز، نسخه خطى‌ دانشگاه‌ هندويى‌ بنارس‌ دارد، وی تا آن‌ زمان‌ 19 كتاب‌ تأليف‌ كرده‌، و نسخه‌هايى‌ از آن‌ها به‌ كشمير و كابل‌ رسيده‌ بوده‌ است‌. عنوان‌های برخى‌ از ديگر آثار او اينهاست‌:

بهار اقبال‌، تاريخ‌ مآثر الملوك‌، گلزار خسروی، گنج‌ نيرنگ‌، شمس‌ المدايح‌، لوامع‌ النور فى‌ وجوه‌ المنثور، مفيد المستفيد، نقود الحكم‌، نورالانشاء، هفت‌ اختر و هفت‌ دانش‌.

ب‌ - اردو:

1.سراپاسوز،

اختر اين‌ مثنوی بزمى‌ را در 1231ق‌ در 650 بيت‌ سروده‌ بود، اما جواد على‌ جواد آن‌ را در 1311ق‌ به‌ نام‌ خود چاپ‌ كرده‌ است‌.

2.ديوان‌،

نسخه‌ای خطى‌ از آن‌ در دانشگاه‌ بنارس‌ موجود است‌. تذكره‌ نويسان‌ برخى‌ از اشعار او را نقل‌ كرده‌اند.[۱]. ‌

پانویس

  1. نوشاهى‌‌، عارف‌، ‌ج7، ص165-163

منابع مقاله

نوشاهى‌‌، عارف‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


وابسته‌ها