خیام، عمر بن ابراهیم

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

غياث‌الدين، ابوالفتح، عمر بن ابراهیم خيام (متولد ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در نیشابور - درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ درنیشابور)، شاعر، فیلسوف، منجم، ریاضیدان دوره سلجوقیان

آرامگاه خیام نیشابوری
نام خیام، عمر بن ابراهیم
نام‎های دیگر خ‍ی‍ام‌ ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، اب‍و ال‍ف‍ت‍ح‌ ع‍م‍ر ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

خ‍ی‍ام‌ ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، اب‍و ح‍ف‍ص‌ ع‍م‍ر ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

خ‍ی‍ام‌ ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، ع‍م‍ر ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

خ‍ی‍ام‍ی‌

ع‍م‍ر خ‍ی‍ام‌

نیشابوری، غیاث‌ الدین عمر

نام پدر ابراهیم
متولد 1048 م
محل تولد نیشابور
رحلت 517 ق یا 1123 م
اساتید امام موفق نيشابورى
برخی آثار رسائل فلسفی (ضمن کتاب حکمت بو علی سینا)

متن و ترجمه دو رساله فلسفی

کد مؤلف AUTHORCODE00724AUTHORCODE

ولادت

خیام ملقب به حجةالحق در سال 439ق / 1048م، در شهر نيشابور و در زمانى به دنيا آمد كه تركان سلجوقى بر خراسان، ناحيه‌اى وسيع در شرق ايران، تسلط داشتند.

کسب علم

وى در زادگاه خويش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر، از جمله امام موفق نيشابورى، علوم زمانه خويش را فراگرفت و چنان‌كه گفته‌اند بسيار جوان بود كه در فلسفه و رياضيات تبحر يافت. خيام در سال 461ش، به قصد سمرقند، نيشابور را ترك كرد و در آنجا تحت حمايت ابوطاهر، عبدالرحمن بن احمد، قاضى القضات سمرقند اثر برجسته خود را در جبر تأليف كرد.

تأسیس رصدخانه

خيام سپس به اصفهان رفت و مدت 18 سال در آنجا اقامت گزيد و با حمايت ملك‌شاه سلجوقى و وزيرش نظام‌الملک، به همراه جمعى از دانشمندان و رياضى‌دانان معروف زمانه خود، در رصدخانه‌اى كه به دستور ملك‌شاه تأسيس شده بود، به انجام تحقيقات نجومى پرداخت. حاصل اين تحقيقات، اصلاح تقويم رايج در آن زمان و تنظيم تقويم جلالى (لقب سلطان ملك‌شاه سلجوقى) بود.

در تقويم جلالى، سال شمسى تقريباً برابر با 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 45 ثانيه است. سال، دوازده ماه دارد. 6 ماه نخست هر ماه، 31 روز و 5 ماه بعد هر ماه، 30 روز و ماه آخر، 29 روز است. هر چهارسال، يك سال را كبيسه مى‌خوانند كه ماه آخر آن 30 روز است و آن سال، 366 روز است. در تقويم جلالى هر پنج هزار سال، يك روز اختلاف زمان وجود دارد؛ درصورتى‌كه در تقويم گريگورى هر ده هزار سال، سه روز اشتباه دارد.

بعد از كشته شدن نظام‌الملک و سپس ملك‌شاه، در ميان فرزندان ملك‌شاه بر سر تصاحب سلطنت اختلاف افتاد.

به دليل آشوب‌ها و درگيرى‌هاى ناشى از اين امر، مسائل علمى و فرهنگى كه قبلا از اهميت خاصى برخوردار بود، به فراموشى سپرده شد. عدم توجه به امور علمى و دانشمندان و رصدخانه، خيام را بر آن داشت كه اصفهان را به قصد خراسان ترك كند. وى باقى عمر خويش را در شهرهاى مهم خراسان، به‌ويژه نيشابور و مرو كه پايتخت فرمانروايى سنجر (پسر سوم ملك‌شاه) بود، گذراند. در آن زمان، مرو، يكى از مراكز مهم علمى و فرهنگى دنيا به شمار مى‌رفت و دانشمندان زيادى در آن حضور داشتند؛ بيشتر كارهاى علمى خيام، پس از مراجعت از اصفهان، در اين شهر، جامه عمل به خود گرفت.

دستاوردهای علمی خیام

دستاوردهاى علمى خيام براى جامعه بشرى، متعدد و بسيار درخور توجه بوده است. وى براى نخستين بار در تاريخ رياضى، به‌نحو تحسين‌برانگيزى معادله‌هاى درجه اول تا سوم را دسته‌بندى كرد و سپس با استفاده از ترسيمات هندسى مبتنى بر مقاطع مخروطى توانست براى تمامى آنها راه حلى كلى ارائه كند. بااين‌همه، تقريباً چهار قرن قبل از دكارت توانست به يكى از مهم‌ترين دستاوردهاى بشرى در تاريخ جبر، بلكه علوم دست يابد و راه حلى را كه دكارت بعدها (به‌صورت كامل‌تر) بيان كرد، پيش نهد.

خيام همچنين توانست با موفقيت، تعريف عدد را به‌عنوان كميتى پيوسته به دست دهد و در واقع براى نخستين بار، عدد مثبت حقيقى را تعريف كند و سرانجام، به اين حكم برسد كه هيچ كميتى، مركب از جزءهاى تقسيم‌ناپذير نيست و از نظر رياضى، مى‌توان هر مقدارى را به بى‌نهايت بخش تقسيم كرد. همچنين خيام ضمن جست‌وجوى راهى براى اثبات «اصل توازى» (اصل پنجم مقاله اول اصول اقليدس) در كتاب «شرح ما اشكل من مصادرات كتاب اقليدس» (شرح اصول مشكل‌آفرين كتاب اقليدس)، مبتكر مفهوم عميقى در هندسه شد. در تلاش براى اثبات اين اصل، خيام گزاره‌هايى را بيان كرد كه كاملاً مطابق گزاره‌هايى بود كه چند قرن بعد توسط واليس و ساكرى، رياضى‌دانان اروپايى بيان شد و راه را براى ظهور هندسه‌هاى نااقليدسى در قرن نوزدهم هموار كرد. بسيارى را عقيده بر اين است كه مثلث حسابى پاسكال را بايد مثلث حسابى خيام ناميد و برخى پا را از اين هم فراتر گذاشته‌اند و معتقد شده‌اند كه دو جمله‌اى نيوتن را بايد دو جمله‌اى خيام ناميد.

استعداد شگرف خيام سبب شد كه وى در زمينه‌هاى ديگرى از دانش بشرى نيز دستاوردهايى داشته باشد. از وى رساله‌هاى كوتاهى در زمينه‌هايى چون مكانيك، هيدرواستاتيك، هواشناسى، نظريه موسيقى و غيره نيز بر جاى مانده است. اخيراً نيز تحقيقاتى در مورد فعاليت خيام در زمينه هندسه تزيينى انجام شده است كه ارتباط او را با ساخت گنبد شمالى مسجد جامع اصفهان تأييد مى‌كند.

تاريخ‌نگاران و دانشمندان هم‌عصر خيام و كسانى كه پس از او آمدند، جملگى بر استادى وى در فلسفه اذعان داشته‌اند؛ تا آنجا كه گاه، وى را حكيم دوران و ابن سيناى زمان شمرده‌اند. آثار فلسفى موجود خيام، به چند رساله كوتاه، اما عميق و پربار محدود مى‌شود. آخرين رساله فلسفى خيام، مبين گرايش‌هاى عرفانى اوست.

اما گذشته از همه اينها، بيشترين شهرت خيام در طى دو قرن اخير در جهان به دليل رباعيات اوست كه نخستين بار توسط فيتزجرالد، به انگليسى ترجمه و در دسترس جهانيان قرار گرفت و نام او را در رديف چهار شاعر بزرگ جهان؛ يعنى هومر، شكسپير، دانته و گوته قرار داد. رباعيات خيام، به دليل ترجمه بسيار آزاد (و گاه اشتباه) از شعر او، موجب سوء تعبيرهاى بعضاً غير قابل قبولى از شخصيت وى شده است. اين رباعيات، بحث و اختلاف نظر ميان تحليل‌گران انديشه خيام را شدت بخشيده است. برخى براى بيان انديشه او تنها به ظاهر رباعيات او بسنده مى‌كنند؛ درحالى‌كه برخى ديگر بر اين اعتقادند كه انديشه‌هاى واقعى خيام، عميق‌تر از آن است كه صرفاً با تفسير ظاهرى شعر او قابل بيان باشد. خيام پس از عمرى پربار، سرانجام، در سال 517ق، در موطن خويش، نيشابور درگذشت و با مرگ او يكى از درخشان‌ترين صفحات تاريخ انديشه در ايران بسته شد.

تأليفات

  1. رسايل فلسفى؛
  2. رساله ضياء العلى؛
  3. رساله‌اى در صورت و تضاد؛
  4. ترجمه خطبه ابن سينا؛
  5. رساله‌اى در صحت طرق هندسى براى استخراج جذر و كعب؛
  6. رساله مشكلات ايجاب؛
  7. رساله‌اى در طبیعیات؛
  8. رساله نظام‌الملک در بيان حكومت؛
  9. رساله لوازم الاكمنة؛
  10. اشعار عربى؛
  11. رباعيات فارسى؛
  12. عيون الحكمة؛
  13. رساله معراجيه.

منابع مقاله

انجمن‌هاى علمى - فرهنگى پارسى فروم، صفحه علم و دانش، 10 ارديبهشت 1390.


وابسته‌ها