القبل و المعانقة و المصافحة
القُبَل و المُعانَقَة و المُصافَحَة، تألیف حافظ، محدّث و زاهد قرن چهارم قمری، ابوسعید احمد بن محمد بن زیاد بصری مشهور به ابن اعرابی (درگذشته 340ق)، است که موضوع بوسیدن، معانقه (دست به گردن یکدیگر افکندن و همدیگر را در آغوش گرفتن) و مصافحه (باهم دست دادن) را از منظر روایات اسلامی بیان میکند. پژوهشگر معاصر، مجدی سید ابراهیم، این کتاب را تحقیق کرده و برای آن مقدمه نوشته و مطالبی درباره معانقه و مصافحه به آن افزوده است.
القبل و المعانقة و المصافحة | |
---|---|
پدیدآوران | ابن اعرابی، احمد بن محمد (نويسنده) ابراهیم، مجدی سید (محقق) |
عنوانهای دیگر | من طرائف التراث |
ناشر | مکتبة القرآن |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP۲۴۸/الف۲،ق۲ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اسم کتاب
درباره عنوان کتاب، گفتنی است:
- ابن اعرابی خودش نامی انتخاب نکرده، بلکه فقط به حدیثگویی پرداخته و هیچ مقدمهای هم در توضیح چگونگی و اهداف جمعآوری این احادیث بیان نکرده است.
- مجدی سید ابراهیم هم درباره نام کتاب، توضیحی نداده و در صفحه روی جلد و صفحه اول از عنوان «القُبَل و المُعانَقَة و المُصافَحَة» و در جایی دیگر از نام کوتاهِ «القبل» استفاده کرده است[۱]. در تصویر صفحه اول نسخه خطی این اثر نیز خبری از اسم کتاب نیست[۲]، ولی در تصویر صفحه آخر، کاتب گوید که در نسخه اصلی کتاب، نام «القُبَل و المُعانَقَة و المُصافَحَة» آمده است[۳].
- اولین کلمه از نام کتاب، نیاز به توضیح دارد: «القُبَل» (جمع قُبلَه) به معنای بوسهها است و چون ابن اعرابی روایاتی آورده که مرتبط به انواعی از بوسه (بوسیدن گونه، دهان، دست، پا، سر و... بوسیدن دانشوران، بوسیدن مردگان و...) میشود، از این واژه استفاده شده است. با توجه به آنکه در نظر ابتدایی، واژه «القبل» به چند شکل گوناگون خوانده میشود (قَبل، قِبَل، قُبَل و...) و برای اجتناب از اشتباه، شاید عنوان «التقبيل و المُعانَقَة و المُصافَحَة» برای کتاب حاضر، گویاتر و بهتر باشد.
ساختار و محتوا
هرچند در عنوان این اثر، 3 موضوع مطرح شده، ولی ابن اعرابی فقط احادیث موضوع اول (بوسیدن) را آورده است و مجدی سید ابراهیم روایات دو موضوع دیگر (مصافحه و معانقه) را نوشته و به اصل رساله ملحق کرده است.
انتقاد
برخی از مباحث جای نقد دارد یا توضیح میخواهد، ولی ابن اعرابی فقط به نقل روایات پرداخته و از هرگونه سنجش یا تبیین و تحلیلی پرهیز کرده است؛ مانند روایت ابوهریره و بوسیدن ناف[۴].
نمونه مباحث
- غنم از معاذ نقل کرده است که شایسته نیست که دست شخصی بوسیده شود جز امام عادل و والدین[۵].
- مؤلف با سند از عکرمه نقل کرده است: «إنّ رسولَالله(ص) كان إذا قدم من مغازيه قَبَّلَ فاطمةَ(ع)»[۶]؛ یعنی: فرستاده خدا(ص) سیرهاش این بود که وقتی از غزوههایش برمیگشت، فاطمه(س) را میبوسید.
- برای مصافحه بعد از نمازها، دلیل اختصاصی وارد نشده است، بلکه آنچه در روایت آمده، فراگیر است و شامل هر دیداری میشود و امام نووی در «الأذكار» گفته است: آگاه باش که مصافحه در هر ملاقاتی، مستحبّ است و در خصوص عادت مردم که بعد از تمام شدن نماز، باهم دست میدهند، روایت ویژهای وجود ندارد[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.