پنجگنج، اثر خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی (احتمالا 690-773ق)، عبارت است از پنج مثنوی به نامهای «صحبتنامه»، «محبتنامه»، «دهنامه»، «صفانامه» یا «مونس الابرار» و «طریقتنامه» که به اهتمام رکنالدین همایونفرخ، منتشر شده است.
موضوع این مثنویها، به سبب مقام عرفانی و مذهبی عمادالدین، بیشتر مسائل اخلاقی و عرفانی، معارف مذهبی و آموزههای تعلیمی و آداب خانقاهی است[۱].
اثر حاضر، از جمله مثنویهای ماندگار ادب فارسی است که مضامین اندرزی و حکمی در آن با اندیشههای عرفانی درهم آمیخته و مشحون از مفاهیم و موضوعات اخلاقی و تعلیمی است که برخی از آنها، عبارتند از:
- قناعت و پرهیز از حرص و آز: عماد، انسان قانع را عزیز هر دو عالم میداند و عزت و سربلندی را در قناعت میبیند:
بود قانع عزیز هر دو عالم | | که عزت در قناعت گشت مدغم |
او همچنین حرص و آز را که نقطه مقابل قناعت است، آتشی گدازنده میداند و از خدا میخواهد که او را از این آتش برهاند:
خلاصم ده از بوته حرص و آز | | کزین آتشم روز و شب در گداز |
- گشادهدستی و سخاوت: فضیلت جود در پنجگنج عماد، بسامدی بالا دارد. او شیوه کرم را شیوه انبیا میداند:
رسم کرم قاعده انبیاست | | هرکه ندارد کرم، از اشقیاست |
- صبر در اندیشه عماد: صبر همچون شربتی است که اگرچه تلخنماست، باید آن را همچون شکر نوشید؛ زیرا عین دواست:
شربت صبر ار چه مرارتنماست | | چون شکرش نوش، که عین دواست |
- توکل: عماد درباره توکل بر این باور است که:
هرکه توکل به خدا میکند | | یاری او در همه جا میکند |
این شاعر توکل را به معنی واگذاری صرف امور به خدا و گسستن از اسباب نمیداند، بلکه معتقد است عارف از اسباب دل برنمیگیرد، اما اسباب را از مسبب میبیند.
- امانتداری: عماد که شعرش سرشار از درسهای اخلاقی است، انسان را به امینی و ترک حرص در زمان امانتداری فرامیخواند:
وقت امانت چو امینی کنی | | زیبدت ار گوشهنشینی کنی |
حرص رها کن، چو امانت نهند | | ورنه گواهی به خیانت دهند[۲] |