قوامی رازی، بدرالدین
بدرالدین قوامی رازی شاعر پارسیگوی ایرانی، از بزرگترین شاعران شیعی و برترین ستایشگران شیعه در قرن ششم هجری است.
قوامی رازی، بدرالدین | |
---|---|
ولادت | قرن ششم هجری |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | دیوان شرفالشعراء بدرالدین قوامی رازی |
معرفی
شرف الشعرا یا اشرف الشعرا بدرالدین قوامی رازی، از شاعران شیعی نیمه اول قرن ششم است که به ذکر مواعظ و حکم و مناقب خاندان رسالت، شهرت دارد. با توجه به تسلط و غلبه شاعران اهل سنت در قرن مذکور و نیز حمایت پادشاهان از این نوع شاعران و محدودیت شاعران شیعی، اهمیت و ارزش قوامی نمایانتر میشود. چنانکه از تواریخ و تراجم احوال شاعران برمیآید، تا زمان صفویه، قریب به اتفاق شاعرانی که نامشان در کتب تذکره مندرج است، از اهل سنت هستند و به شاعران شیعی یا مجال عرض اندام داده نمیشد، یا نامشان در کتب یاد شده مذکور نمیافتاد؛ زیرا آن دسته شاعرانی که به مدح و ستایش پادشاهان و دولتیان همت میگماشتند، نامشان به واسطه ممدوح، ماندگار میشد و شاعرانی که زبان به این اشعار نمیآلودند، به کار پادشاهان نمیآمدند و به تبع، تذکرهنویسان نیز به آنان نمیپرداختند[۱].
قوامی رازی با وجود گرم بودن بازار مدح و ستایش پادشاهان بخش اعظم کار خود را به ستایش پیامبر اسلام(ص)، و حضرت امیر(ع)، و مدح و منقبت خاندان ایشان اختصاص داده است. او با رعایت توازن و حفظ زیبایی شعر، هم توصیف درخوری از حضرت علی(ع) به دست داده و هم در این اشعار از عناصر هنری شعر یعنی صورخیال و تصاویر شاعرانه دور نمانده است؛ بنابراین قوامی را بعد از کسایی مروزی و ناصر خسرو باید بزرگترین شاعر شیعی و برترین ستایشگر شیعه در قرن ششم دانست [۲].
تعیین تقریبی زمان زندگانی
چون قوامی رازی بعد از وفات مغیثالدین ابوالقاسم محمود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی که در سال 525ق بوده است، قصیدهای در مدح قوامالدین ابوالقاسم ناصر بن علی درگزینی، وزیر سلطان مزبور ساخته و در اواخر آن قصیده، ابیاتی را به عنوان خطاب به او اظهار میدارد، معلوم میشود که قوامی در این ایام، سالیان دراز بوده که ترک خدمت این ممدوح سابق و ولی نعمت دیرینه خود را کرده، در وطن خود که ری باشد، اختیار اقامت نموده است و چون در قصیده دیگر که قوامی در مدح قوامالدین مذکور ساخته، تخلص به مدح ممدوح خود را به این بیت زیرین کرده است:
چنین رسوا نمیترسی که از حالت خبر یابد | یگانه خواجه عالم قوامالدین طغرائی |
معلوم میشود که این قصیده را زمانی ساخته است که قوامالدین به وزارت نرسیده بوده است، بلکه طغرانویس بوده است و بنابر تصریح عماد کاتب در تواریخ آل سلجوق، به سال 512ق فرمان طغرانویسی از جانب سلطان سنجر برای وی صادر شده است[۳].
قوامی در فرازی از اشعارش چنین به پیشگاه امیرمؤمنان علی(ع) و اهل بیت(ع) عرض ارادت میکند:
بگذار جهان را و خرافات محالش | از بعد ملک زن در پیغمبر و آلش | |
پیرایه مردان خدا حیدر کرار | آن هم نسب و هم نفس احمد مختار | |
جان کرد فدای نبی الله و همی گفت | تقصیر همی باشد و معذور همی دار | |
از جان و روان سوخته آل رسولم | و اصحاب نبی را بدل و دیده خریدار |
[۴].
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب.
- محدث ارموی، میر جلالالدین، مقدمه «دیوان شرف الشعراء بدرالدین قوامی رازی»، چاپخانه سپهر، چاپ اول، 1334ش.
- نبیلو چهرقانی، علیرضا، «قوامی رازی ستایشگر شیعه»، شیعهشناسی، بهار 1386، شماره 17.