جزء الحسن بن عرفة العبدي
جزء الحسن بن عرفة العبدي، تألیف حسن بن عرفه عبدی (متوفی 257ق)، از جمله اجزاء حدیثی مشهور اهل سنت است. عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوایی تحقیق کتاب را به انجام رسانیده است.
جزء الحسن بن عرفة العبدي | |
---|---|
پدیدآوران | عبدي، حسن بن عرفه (نویسنده) فريوائي، عبدالرحمن بن عبدالجبار (محقق) |
ناشر | مکتبة دار الاقصي |
مکان نشر | کويت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و 94 حدیث است.
گزارش محتوا
اجزاء جمع جزء است و جزء، مجموعه حدیثی است که تنها از یک تن نقل شده باشد، چه آنکس از طبقه صحابه باشد یا از طبقههای بعدی؛ مانند جزء حدیث ابیبکر و جزء حدیث مالک. به مجموعه حدیثی هم که درباره یک مطلب گردآوری شده باشد، جزء گویند؛ مانند: «جُزء القراءة خلفَ الإمام» اثر بخاری. نوشتهای را هم که به بررسی اِسنادهای یک حدیث واحد بپردازد، جزء خوانند؛ مانند: «إختيار الاَوْلی في حديث اختصام الملأ الأعلی» از ابن رجب حنبلی. بخشهای گوناگون خصال شیخ صدوق هم در حکم اجزاء است. اربعیننویسی هم که از دیرزمان رواج داشته، خود نوعی جزءنویسی است. باید دانست اربعیننویسی به استناد حدیثی مُستفیض است که از رسول اکرم(ص) نقل کردهاند. آن حدیث چنین است: «مَنْ حفِظَ علی اُمَّتی اربعینَ حدیثاً ممّا یحتاجونَ الیه في أمرِ دینِهم بَعَثَهُ اللّهُ یومَ القیامةِ فقیهاً عالماً». حجم اجزاء از چند برگ تا دهها برگ در نوسان است. امّا غالباً جزء، مجموعهای کوچک است. امتیاز جزء این است که نشاندهنده دانش و ژرفکاوی نویسندهاش میباشد، زیرا نوشتن مطلب درباره یک موضوع کوچک به ژرفنگری و بررسی همهجانبه نیاز دارد[۱].
با توجه به اینکه نخستین مکتوبات حدیثی اغلب نوشتههایی کمحجم بودهاند، چه مانند اغلب مصادیق جُنگگونه باشند و چه مانند نمونههایی محدود دارای تحدیدی در سند یا موضوع بوده باشند، در تعریف جزء جای خواهند گرفت. برخی از نخستین آثار حدیثی مانند صحیفة الاشج از امام علی(ع)، صحیفه خراش بن عبدالله از انس بن مالک، نسخه وکیع بن جراح (متوفی ۱۹۷ق) از اعمش و نسخه عبدالعزیز بن مختار دباغ (اواخر سدۀ ۲ق) از سهل بن ابی صالح عملاً در تعریف اجزاء میگنجیدند. به اینها باید نوشتههایی از مجاعة بن زبیر (اوایل سدۀ ۲ق) و زبیر بن عدی (متوفی ۱۳۱ق) و فلیح بن سلیمان (متوفی ۱۶۸ق) را افزود که در نسخ خطی حتی عنوان صحیفه یا نسخه بر خود ندارند. در میان آثار شیعی همان دوره نیز نوشتههایی مانند کتاب ربیعة بن سمیع در باب زکات دامها، نسخهای (یا دو نسخه) مشتمل بر عهد مالک اشتر و وصیت امام علی(ع) به پسرش محمد به روایت اصبغ بن نباته و نسخهای به روایت عبیدالله بن حر جعفی از امام علی(ع) با تعریف اصطلاحی از جزء همخوانی داشتهاند[۲].
توجه به تألیف جزء حدیثی بهعنوان سبکی از تألیف، گاه بیش از یک اقدام فردی، جریانی ممتد در طی چند نسل متوالی بود که با دیگر آثار رابطه تعلیمی داشتند. محمد بن مخلد دوری، اسماعیل بن صفار و حسن بن عرفه در سه نسل متوالی هر سه از نویسندگان اجزاء حدیثیاند و این در حالی است که جزء حسن بن عرفه نیز با همین سلسله اسناد روایت شده است[۳].
بههرروی باید توجه داشت که مختصر بودن اجزاء و عدم نیاز آنها به یک برنامه گسترده برای گردآوری مجموعهای وسیع از احادیث در موضوعات متنوع یا با اسانید متنوع، جزءها را به آثاری بیتکلف مبدل ساخته بود که میتوانست در زمان کوتاهی نوشته شود. همچنین جزءها نیازمند بهکارگیری سبک تألیفی خاصی نیز نبودند و از همینرو، برخی از محدثانی که دستبهقلم نبودند نیز میتوانستند به تألیف چنین اجزائی اقدام کنند. همین ویژگی بهروشنی توجیه میکند که چرا اجزاء حدیثی در این حد پرشمارند و بسیاری از نویسندگان اجزاء حدیثی، جزءنویسی تنها فعالیت تألیفیشان بوده است. اما فارغ از آنچه گفته شد، چنین مینماید که برخی از ویژگیهای جدیتر در اجزاء حدیثی محرک محدثان به انتخاب این سبک تألیف بوده است[۴].
محقق اثر سبب گزینش این کتاب را برای تحقیق اینگونه توضیح میدهد: در اثنای مراجعه به کتب تراجم و حدیث و رجال به ناگاه بر برخی از اجزای حدیثی در بین تعداد زیادی از این اجزاء اطلاع یافتم که از آن جمله است: جزء وکیع عن الاعمش، همین جزء حسن بن عرفه و جزء بیبی بنت عبدالصمد هرتمیه. با توجه به شهرت این اجزاء نزد اهل سنت و اهمیت آنها از ناحیه علو و اعتبار اسنادشان، علما آنها را به کار برده و از آنها و بهویژه جزء ابن عرفه روایت و استفاده کردهاند؛ لذا این اجزاء سهگانه را مورد تحقیق قرار دادم. جزء ابن عرفه تا آنجا که میدانم مشهورترین جزء حدیثی است و بین اهل علم بیشترین شیوع را دارد و کتابی نیست که از مرویات این جزء ذکر نکرده باشد؛ چراکه اسنادش در همه اعصار و قرون معتبر بوده است[۵].
از جمله فعالیتهای تحقیقی فریوایی بر این نسخه از کتاب میتوان به این موارد اشاره نمود: تحقیق انتساب این جزء به نویسنده، تحقیق نصوص کتاب، مقابله نسخه خطی و تصحیح آن با ذکر ملاحظات و تعلیقات، شمارهگذاری احادیث کتاب، اشاره به جایگاه آیات، استخراج نصوص کتاب از منابع حدیثی معتبر با ذکر شواهد و متابعات آنها در صورت نیاز، حکم به صحت و ضعف نصوص پس از بررسی اسانید آنها با توجه به قواعد علم حدیث و با استناد به اقوال و آراء علما، نگارش مقدمه پیرامون کتاب که در آن شرححال مؤلف و معرفی نسخ خطی و سماعات موجود بر نسخ و استناد نسخه به نویسنده مطرح شده است. در انتها نیز فهارس علمی برای استفاده از مضمون کتاب ارائه شده است[۶].
وضعیت کتاب
فهارس انتهای کتاب عبارت از فهرست احادیث و آثار است.
اختلاف نسخ و اعتبار نصوص در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق و متن کتاب.
- طباطبایی، سید محمدکاظم، «روشهای تدوین حدیث و سنجش آنها با یکدیگر»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مقالات و بررسیها، تابستان 1376، شماره 61، صفحه 9 تا 28.
- پاکتچی، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 17، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1388.