مكارم الاخلاق
مکارم الاخلاق، تألیف غیاثالدین خواندمیر (880-942ق)، با هدف قدردانى و سپاسگزارى از امیر علىشیر نوایى و نیز ماندگار ساختن نام نیک و بیان خدمات ارزشمند وى به رشته تحریر درآمده است.
مكارم الاخلاق | |
---|---|
پدیدآوران | خواند میر، غیاثالدین بن همامالدین (نويسنده) عشیق، محمداکبر (مصحح) |
ناشر | دفتر نشر ميراث مکتوب، آينه ميراث |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1378ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6781-28-4 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | خ۹م۷ 1132 DSR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
خواندمیر در نگارش مکارم الاخلاق، به جهت پایدار ماندن خدمات ارزنده امیر علىشیر در تاریخ، بیشتر از مشاهدات خود - که به خاطر سپرده یا بر کاغذ بازنویسى کرده بود - سود برده است. اما پیش از آنکه این اثر به پایان برسد، امیر علىشیر نوایى در سال (906ق/1500م) درگذشت و خواندمیر ناگزیر با افزودن شرح درگذشت حامى خود، این اثر را به سلطان حسین بایقرا، فرمانرواى وقت خراسان تقدیم کرده است.
مکارم الاخلاق، مشتمل بر دو مقدّمه، ده مقصد و خاتمه است. نویسنده در مقدمه نخست درباره تألیف اثر و پیشکش کردن آن به سلطان حسین بایقرا سخن به میان آورده و پس از آن در مقدمه دوم به ذکر مکارم اخلاق و ذکر ولادت امیر علىشیر پرداخته است. وى در این بخش بهاختصار به ذکر رویدادهایى که در طول تاریخ در هفدهم رمضان روى داده است، مىپردازد، تا بدینگونه به تاریخ ولادت امیر علىشیر نوایى رنگ و بوى مذهبى بخشد و آن را مبارک و میمون بنمایاند. مقصد اول با مطلبى در منزلت عقل و ادراک شروع شده، که نویسنده پس از بیان شرف عقل و ادراک به توصیف دانش و درک امیر پرداخته و نقش او را در رخدادهاى تاریخى تبیین داشته است.
در مقصد دوم، نخست به توصیف فضیلت علم و مرتبه علما در جامعه اسلامى پرداخته، آنگاه از دوران تحصیل امیر علىشیر در هرات، سمرقند و پیوستن وى به دربار سلطان حسین بایقرا سخن گفته است. مقصد سوم را به بیان فضیلت شعر و عظم شأن شعرا و مقصد چهارم را به ذکر فضیلت انشا و بیان منزلت افاضل سخنآرا اختصاص داده است.
مقصد پنجم که نویسنده آن را در بیان انداختن ذخایر عقبى و اعراض از دنیا و مافیها نامیده، از آثار صوفیانهاى که در محضر عبدالرحمان جامى مطالعه کرده و آثارى که جامى به نام امیر علىشیر نگاشته است، اشاره مىکند.
در مقصد ششم، نویسنده به بیان رعایت ارکان شریعت حضرت رسالت مىپردازد و از بنا و مرمت مسجدها - که به دستور امیر علىشیر صورت پذیرفته - با اندک شرح یاد مىکند و آن را جزیى از وظایف دینى و نیک امیر برمىشمارد.
مقصد هفتم به رأفت و رحمت و هشتم به فضیلت و تواضع اختصاص یافته است. خواندمیر در مقصد نهم از جود و سخاوت امیر علىشیر نوایى به سلطان، شاهزادگان، امیران و سایرین سخن گفته و در مقصد دهم از لطایف و مطایبات پندآمیز امیر علىشیر نوایى سخنانى را ارائه داشته است.
خاتمه کتاب شامل دو بخش است؛ در پاره نخست ضمن حکایت، به پیوند نزدیک امیر علىشیر با خواجه عبیداللّه احرار اشاره نموده و در پاره دوم به انتقال مقرب الحضرت سلطانى به جهان جاویدان از عالم فانى پرداخته و با آوردن ماده تاریخهایى که شاعران و نیز خود او، درباره مرگ امیر علىشیر نوایى سرودهاند، کتاب را به انجام برده است[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، ص34-31
منابع مقاله
پیشگفتار کتاب.