مشیخة إبن الجوزي
مشیخة ابن الجوزي، اثر ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. او شرح حالی کوتاهی را از شیوخ روایی خود نوشته است که هشتادوشش شیخ مرد و سه شیخ زن را در بر دارد. محمد محفوظ، پژوهش این اثر را انجام داده است.
مشیخة إبن الجوزي | |
---|---|
پدیدآوران | ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) محفوظ، محمد (مقدمه نويس) و ( محقق) |
ناشر | دار الغرب الإسلامي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 2006م |
چاپ | 3 |
موضوع | محدثان اهل سنت - حدیث - علم الرجال |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ابن جوزی میگوید: «استادم «ابن ناصر» هنگامی که سن کمی داشتم، مرا به نزد شیوخ میبرد و مرا به سماع از آنها وامیداشت و همه آن سماعات را به خط خود ثبت میکرد. استادم همچنین برای من اجازاتی را از آن شیوخ گرفت. سپس، من ملازم با جمعی از داناترینِ آن شیوخ شدم و به فهیمترین ناقلان حدیث پیوستم و با نوشتن کتاب «المَشيخة» فقط به معرفی بهترینها همت گماشتم و از اینکه آمار شیوخ کتابم بالا رود، پرهیز کردم[۱].
مَشیخه، اصطلاح است و برای شیوخی بهکار میرود که نویسنده، آنان را دیدار کرده است و از ایشان حدیث برگرفته است و یا آنان به او اجازه نقل روایت دادهاند؛ هرچند که نویسنده، آن شیوخ را ندیده باشد. مشیخه، به معنای «معجم» نیز بهکار میرود[۲].
روش ابن جوزی اینگونه است که او شماره مسلسلی را با نام شیخ خود درج میکند. سپس، حدیثی را با سلسله سند از او میآورد و ترجمه او را مینویسد. این نقل حدیث، یا به قرائت شیخ او «ابو الفضل محمد بن ناصر سلامی» و یا به قرائت خودش است. او گاهی نیز، تاریخ سماع شیخش را ضبط میکند؛ همچنانکه غالبا تاریخ روایتش را با درج روز و ماه و سال ضبط مینماید و گاهی نیز، به ذکر ماه (بدون درج روز) و سال بسنده میکند. ابن جوزی، سپس، یک حدیث را از آن شیخ با اسناد متصل تا رسولالله (ص) میرساند. آنگاه، اخراج دو تن از پیشوایان حدیث اهل سنت، «بخاری و مسلم» را در آن حدیث میآورد و گاهی نیز، به اخراج یکی از آنها بسنده میکند و کیفیت وقوع حدیثی را که «عالی» شمرده میشود، بیان میکند[۳].
محمد محفوظ (محقق) درباره حدیث عالی توضیح میدهد به اینکه: حدیث عالی (در اصطلاح محدثان) حدیثی است که رجال اسناد آن کمند و با همین کمی تعداد، به پیامبر(ص) منتهی میشود. او در ادامه، «علُو مطلق»، «غایت قصوایی» و «علُو نسبی» را توضیح میدهد و در آخر میگوید: آنچه در موضوع ما مهم است، قسم سوم از علُو نسبی میباشد که همان «علُو اسناد» است که در نسبتی که با کتابهای مورد اعتماد و مشهور، مانند کتُب ستّه، موطأ و... مییابد، سنجیده میشود. محمد محفوظ در اینباره مثالی میزند به اینکه «تو حدیثی را که بخاری آن را روایت کرده است، بیاوری، اما آن حدیث را با اسنادی که به شیخ بخاری و یا به شیخِ شیخ او میدهی (تا به بالاتر)، روایت کنی. در این صورت، رجال اسناد تو کمتر از حالتی خواهد بود که آن حدیث را از طریق خود بخاری (تا به بالا) نقل کنی». محقق میگوید: این علو نسبی با چهار نوع «موافقت»، «بدل»، «مساوات» و «مصافحه» روبهرو میشود و این انواع چهارگانه، توجه محدثان متأخر را جلب نموده است[۴]. او پس از بحث مبسوطی که درباره این انواع چهارگانه میکند[۵]، میگوید: «ملاحظه میشود که آنچه از این انواع در کتاب «المَشيخة» بیشتر مورد توجه ابن جوزی واقع شده است، دو نوع «مساوات» و یا «مصافحه» است. او این نکته را یادآور میشود که «در جایی که یکی از آن دو شیخ بزرگ، «بخاری» و «مسلم»، حدیثی را بهتنهایی اخراج نموده باشد و ابن جوزی غرابتی را در آن حدیث ببیند، آن غرابت را تبیین میکند و در انتهای کار، شرح حال شیخی را که از او روایت نموده است، ذکر مینماید؛ بدینگونه که تاریخ زادروز او، شیوخ او در حدیث و فقه و مانند آن، تاریخ درگذشت و جای خاکسپاری او را ذکر میکند. البته تراجم ابن جوزی بهتناسب شهرت راوی، کوتاه و دراز است و نسبت به شیوخ گمنام و کمدانش موجزتر است[۶]. ابن جوزی شرح حال بیشتر مشایخ خود را در کتاب «المنتظم» آورده است که غالبا با آنچه در «المَشيخة» نوشته است، اتفاق نظر دارد[۷]. پایانبخش کتاب او را سه زن (به نامهای «فاطمه بنت محمد بن حسین رازی بزاز»، «فاطمه بنت ابیحکیم عبدالله بن ابراهیم خبری» و «شهده بنت محمد بن فرج ابری» شکل دادهاند که در زمره مَشیخههای ابن جوزی هستند[۸].
محمد محفوظ (محقق)، شرح حالی را برای اعلام کتاب در پاورقیها نوشته است. البته، درباره آنان که شهرهاند، بهکوتاهی سخن گفته است و شرح گسترده آنان را به کتاب «الأعلام» و «معجم المؤلفين» وانهاده است. او شرح حال نسبتاً مبسوطی را از راویان «کتب سته» نگاشته است و منزلت و جایگاه آنان و میزان ثقه بودن و درجه حفظ حدیثشان را با تکیه بر مصادری که ترجمه آنان در آنها آمده، توضیح داده است؛ تا با این کار بتواند درجه درستی و ضعف حدیثها را آشکار کند.
محمد محفوظ با تکیه بر کتاب «ذخائر المواريث» از شیخ عبدالغنی النابلسی، احادیث کتاب را تخریج نموده است و برای تصحیح برخی از نصها به کتاب «الذيل علی طبقات الحنابلة» از ابن رجب حنبلی اعتماد کرده است؛ چراکه ابن رجب در شمار تراجم مشایخ ابن جوزی است و هر شرح حالی (ترجمهای) را به روایت حدیثی که اسناد آن به اسناد ابن جوزی متصل است، پایان برده است که البته، نص حدیث و اسناد در «مشیخه» آمده است[۹]. محقق در پاورقیها توضیحات تکمیلی را از هریک از شیوخ متن کتاب داده است و چنانچه تحریفی در نام آنان انجام یافته، واژه درست آن را درج نموده است[۱۰].
محقق، فهرستهایی را برای آیههای قرآنی، حدیثهای نبوی(ص)، کسان، نام شهرها و جاها، نام کتابهایی که در متن آمدهاند، منابع و محتوای کتاب نوشته است[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.