المعتبر في الحكمة

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

المعتبر في الحكمة، نوشته ابوالبرکات بغدادی، کتابی است سه جلدی، به زبان عربی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. نویسنده در این اثر سه جلدی به مباحث منطق و طبیعیات و الهیات پرداخته است و مباحث ریاضی را در این اثر بیان نکرده است.

المعتبر في الحكمة
المعتبر في الحكمة
پدیدآورانابن‌ ملکا، هبة‌‎الله بن علي (نویسنده) اکبري، فتحعلي (گردآورنده)
ناشرمطبعة مجلس، دائرةالمعارف العثمانية / دارای آفست ناشر مي باشد
مکان نشرهند - حيدرآباد
سال نشرمجلد1: 1373ش ,
چاپ2
موضوعفلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‏BBR 780‎‏ ‎‏1373
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

در تحقیق و تصحیح کتاب، آقایان: سید زین‌العابدین موسوی، سید عبدالله علوی حضرمی، شیخ احمد بن محمد یمانی یاری و حسن گیلانی نقش داشته‌اند.

فهرست مصطلحات، توسط فتحعلی اکبری تهیه شده است.

ساختار

کتاب، دارای سه جلد است:

  1. جلد اول، در علم منطق و مشتمل بر هشت مقاله است که این مقالات به‌ترتیب حاوی 16، 7، 18، 7، 7، 1، 2، 1 فصلند؛
  2. جلد دوم، 6 جزء علم طبیعی را در خود جای داده که این اجزا به‌ترتیب دارای 28، 10، 11، 5، 12 و 30 فصلند؛
  3. جلد سوم، دارای دو مقاله در علم الهی است که به‌ترتیب شامل 24 و 13 فصلند.

البته این ساختار، مطابق با فهرست محتویات کتاب است.

گزارش محتوا

ناشر کتاب، در ابتدای جلد اول یادداشتی بر اهمیت چاپ کتاب‌های خطی دارد و از تصمیم شورای انتشارات دانشگاه اصفهان بر نشر «آثار نادر چاپی در زمینه فرهنگ و معارف اسلامی و ایرانی»، می‌گوید. این کتاب نیز از جمله این مجموعه آثار است.[۱].

ابوالبرکات در مقدمه کتابش می‌گوید: اکثر مطالب این کتاب را در پاسخ به درخواست شاگرد بزرگ و قدیمی و کاتبش نوشته که تعلیمات او را مرور می‌کرد و تا پایان تحصیلاتش به آن مراجعه می‌نمود، تااینکه به کمال علمی رسید و با آموزش و تحقیقش استملا را به پایان برد. او نام این شخص را نمی‌برد اما ابن دهان منجم شاگرد ابوالبرکات گفته: ابوالبرکات در آخر عمرش نابینا شد و بر جمال‌الدین بن فضلان و ابن دهان منجم و یوسف پدر شیخ موفق‌الدین عبداللطیف و مهذب بن نقاش، املا می‌کرد[۲].

همان گونه که خود نویسنده در مقدمه‌اش بر کتاب گفته، ذکر علوم منطقی را در این کتاب مقدم کرده و در ترتیب اجزا و مقالات و مسائل از ارسطو پیروی کرده است. او می‌نویسد: من نظرات بزرگان حکما را ذکر کردم و نظرات شاذ را هم به آن ملحق کردم و استدلال‌ها و سخنان آنان را ذکر کردم و پس از آن به ارزیابی آن پرداخته و آنچه به پشتوانه دلیل و برهان در ترازوی عقلم سنگینی می‌کرد را ترجیح دادم و برگزیدم و غیر از آن را ترک کردم[۳].

از مزایای این کتاب این است که نویسنده آن، مطالب سخت را با عبارت‌هایی کوتاه و رسا بیان کرده، که یا در کتاب‌های دیگر وجود ندارند یا در این حد کامل بیان نشده‌اند. نویسنده در این کتاب از رؤوس مسائل منطق و سخنان بزرگان این فن، مانند ارسطو و افلاطون و سقراط و دیگران سخن گفته و ادله آنها را منقح کرده و در نهایت درباره مسئله مورد نظر، اجتهاد کرده و سخن پایانی را نتیجه می‌گیرد. او صرفا ناقل کلمات و عبارات یونانیان نیست، بلکه صواب و خطای سخنان آنان را هم از نظر خودش بیان می‌کند و اساسا وجه نام‌گذاری این کتاب به معتبر همین است؛ زیرا نویسنده در این کتاب فقط چیزهایی را معتبر می‌شمارد که به اثبات رسانده باشد[۴].

در جلد اول کتاب که حاوی مباحث منطقی است، درباره حدود و مقدمات آن، علوم و مباحث مربوط به تصدیق و تکذیب و ایجاب و سلب و قضایای کلی و جزئی و اقسام قضایا، قیاس و اشکال و طرق نتایج آنها، برهان و اقسام مقدمات و مطالب علوم و... بحث شده است.[۵].

جلد دوم، از علم طبیعی (طبیعیات) صحبت می‌کند و در آن مباحثی همچون: هیولی و مبادی و مکان و حرکت و زمان و طبایع کواکب، مزاج‌ها و اخلاط، معادن و معدنیات، علم کیمیا و احکام نجوم، نفس و ماهیت آن شامل قوا و ادراکات نفس، تعلق نفس به بدن، جوهریت آن، حدوث و قدمش و تناسخ، وحدت و کثرت نفوس انسانی، معرفت و علم، خیر و شر و سعادت و شقاوت، خواص نفوس شریفه انسانی و نوادر احوال آنان و شرح حال نفوس انسانی بعد از مفارقت از بدن و سعادت و شقاوت اخروی آن مطرح شده است.[۶].

جلد سوم کتاب، شامل بیان مباحث حکمت الهی است و در آن از مبدأ اول و صفاتش و حدوث و قدم و شروع خلقت و ایجاد از مبدأ اول و عقول و نفوس و... بحث شده است. نویسنده در آن دلایل هرکدام از گروه‌ها را آورده و بررسی کرده است. او بحث در حدوث و قدم را به‌صورت مبسوط ذکر کرده است. وی در این بخش به ابطال برخی قواعد فلاسفه مانند قاعده «الواحد»، «القديم لا يكون محلا للحوادث»، قول فلاسفه به عدم صفات زائد در خدا و... پرداخته است و تحدید عقول به عشره را باطل دانسته و منظور از عقول را ارواح و ملائکه می‌داند[۷].

از جمله نظریات ابوالبرکات که در این کتاب مشاهده می‌کنیم، این است که وی با بیان فساد فرق بین ذاتی مقوم و عرضی لازم بر بوعلی اشکال کرده است.[۸]. او در کتاب منطق، ردیات زیادی بر ارسطو دارد[۹]. وی به جواز قیام صفات به باری و جواز قیام حوادث به او قائل است.[۱۰].

ابوالبرکات در نقد مسائل طبیعیات ید بیضا دارد و این توهم را که مسائل طبیعیات پیشرفت چندانی نخواهند داشت را با نظریات بدیعش در این حوزه رفع می‌کند؛ به نظر ابوالبرکات سبب در پیدایش و میزان آب چشمه‌ها و قنات‌ها و امثال آنها بارش برف و آب باران است؛ زیرا آب آنها با بارش برف و باران زیاد و با کمبود بارش کم می‌شود و جابه‌جایی هوا و بخارات محصورشده در زمین دخلی به آن ندارد. استدلال ابوالبرکات بر این امر این است که باطن زمین در تابستان سردتر از زمستان است و اگر سبب کم و زیاد شدن آب قنوات و چشمه‌ها جابه‌جایی هوا و بخارات زمین باشد، باید آب چشمه‌ها و قنات‌ها و چاه‌ها در تابستان بیشتر و در زمستان کمتر باشد؛ درحالی‌که ما شاهد خلاف این امر هستیم. از جمله کسانی که این سخن را پذیرفته و تحسین کرده، فاضل میبدی است.[۱۱].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب هر جلد در انتهای همان جلد و پیش از فهرست مصطلحات ذکر شده است.

سید زین‌العابدین موسوی، در ذیل عنوان «خاتمة الطبع لكتاب المعتبر في الحكمة»، مطالبی را درباره اهمیت این کتاب و نسخه‌های خطی آن و کیفیت تصحیح و مقابله نسخ و رموز مورد استفاده برای نسخه‌هایی که از آنها بهره برده شده، مرقوم نموده است.[۱۲].

پانویس

  1. ر.ک: سخن ناشر، ج1، ص3
  2. ر.ک: متن کتاب، ج3، ص242-243
  3. ر.ک: همان، ص246
  4. ر.ک: خاتمة الطبع لكتاب المعتبر في الحكمة، ج1، ص289
  5. ر.ک: متن کتاب، ج3، ص246
  6. ر.ک: همان، ج2، ص2-451
  7. ر.ک: همان، ج3، ص250-251
  8. ر.ک: همان، ص239
  9. ر.ک: همان، ص240
  10. ر.ک: همان
  11. ر.ک: همان، ص242
  12. ر.ک: خاتمة الطبع لكتاب المعتبر في الحكمة، ج1، ص289-290

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها