طبرسی، حسن بن علی
عمادالدين حسن بن على بن محمد طبرسى (طبرى)، معروف به عماد طبری، و عماد طبرسی، از فقيهان، محدثان و متكلمان شيعى در سده هفتم هجرى بشمار مىرود. وى با خواجه نصيرالدين طوسى (672ق) همروزگار بود و با بهاءالدين محمد بن خواجه شمسالدين صاحب ديوان حكمران اصفهان ارتباط و مجالست داشت و برخى آثار خود را نيز به نام او نگاشت و او را به سبب دوستى اهلبيت(ع) و جانبدارى از تشيع مورد ستايش قرار داد. یکی از آثار معروف او معروف او کامل البهائي
نام | طبرسی، حسن بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | طبرسی، عماد الدین حسن
طبری، عماد الدین حسن عماد الدین طبرسی، حسن بن علی عماد الدین طبری مازندرانی، حسن بن علی |
نام پدر | علی |
متولد | احتمالا 625ق |
محل تولد | مازندران |
رحلت | زنده تا 698ق |
اساتید | |
برخی آثار | اخبار و احاديث و حکايات در فضائل اهلبيت رسول صلّیاللهعلیهوآله و مناقب اولاد بتول سلاماللهعليها
تحفة الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار علیهمالسلام |
کد مؤلف | AUTHORCODE13987AUTHORCODE |
ولادت
از تاريخ ولادت اين عالم بزرگ، اطلاعى در دست نيست، ولى بر اساس برخى نوشتههايش كه در پى مىآيد، به احتمال قريب در سال 625ق، متولد شده و تا سال 698ق، زنده بوده است.
وى اهل مازندران است و در جاىجاى آثارش درباره خود و روزگار خويش سخن (از حضور خود در دامغان، قم، اصفهان و بروجرد) مىگويد:
در سنه 656 در ولايت دامغان، يكى از علماى وقت بر طريق عتب و تقريع گفت بعد از آنكه اعتقاد داعى مسلمانان مصنف اين كتاب الحسن بن على المازندراني وى را معلوم شده بود كه جمعى چندين سال باشد كه گذشته باشند و از ايشان هيچ ضررى به شما و آباء و اجداد شما نرسيده باشد؛ چرا از افعال ايشان بيزارى بايد كرد؟ داعى مسلمانان به جواب گفت كه پيران هفتادساله را چرا بايد كردن كه بعد از ششصد و پنجاه و پنج سال جوانان سىساله از افعال ايشان بيزارى كنند.آن سائل مقرع خاموش شد در وقت شنيدن ايراد بر وى.
در سنه 670 در شهر بروجرد حاضر شدم عامه آن شهر را يافتم كه در حق خداى تعالى چيزها مىگفتند كه بازگفتن آن لايق نيست.
در سنه 672 كه داعى مؤمنان و مصنف آن كتاب الحسن بن على الطبري از قم به اصفهان رفت به سبب استحضار و التماس و اشارت خواجه جهان بهاء الحق والدين محمد صاحب ديوان، مدت هفت ماه آنجا بود و خلقى به سبب حضور اين بنده كمينه توفيق يافتند به دانستن علوم دينيه از مردم اصفهان و شيراز و ابرقوه و يزد و طرف آذربايجان از سادات و صدور و اكابر كه در آن بساط جهانپناه حاضر بودند، منتفع شدند؛ چنانكه آن حال در عرب و عجم مخفى نماند و امروز مىگويند و خواهند گفت تا روز قيامت.
در سنه673 كه «مناقب الطاهرين» تمام به اصفهان بردم، اما خواستم كه به خدمت خواجه جهان بهاءالدين محمد صاحب الديوان رسانم و در مقدمات كتاب اندك تعصب مكتوب بود. داعى دولت با خداى مشورت كرد كه صلاح هست كه اين كتاب به فلان عالم نمايد كه از جمله مقربان است و اگرچه برخلاف مذهب حق است. اين آيت برآمد كه: «لَئِنِ اِتخَذْتَ إِلهَاً غَيرِي لَأَجْعَلَنكَ مِنَ اَلْمَسْجُونِينَ».
آثار
- كامل البهائي (فارسى)؛
- اربعين (اين رساله، مشتمل بر 40 حديث در فضل أميرالمؤمنين(ع) است)؛
- كمال النبوة في إثبات الملائكة؛
- معارف الحقايق؛
- المنهج؛
- نقض المعالم؛
- تحفة الأبرار (فارسى)؛
- العمدة (فارسى)؛
- جوامع الدلائل (عربى)؛
- أسرار الإمامة يا أسرار الأئمة يا الأسرار في إمامة الأطهار؛
- عيون المحاسن؛
- بضاعة الفردوس؛
- الكفاية في الإمامة؛
- نهج الفرقان إلى هداية الإيمان؛
- مناقب الطاهرين و دلائل المؤمنين.
منابع مقاله
ر.ک: عمادالدين طبرى، مناقب الطاهرين، مقدمه محقق (حسين درگاهى)، ص8-5، چاپ اول، 1379ش، رايزن.