فتح القدير

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فتح القدير الجامع بين فنّي الرواية و الدراية من علم التفسير تأليف محمد بن على بن محمد شوكانى (متوفى 1250ق) تفسير كامل قرآن به زبان عربى و به روش روايى و اجتهادى (درايى) مى‌باشد كه در نوع خود كم‌نظير است.

فتح القدیر
فتح القدير
پدیدآورانشوکانی، محمد (نویسنده)
عنوان‌های دیگرالجامع بین فنی الروایه و الدرایه من علم التفسیر
ناشردار ابن کثير
مکان نشردمشق - سوریه
سال نشر1414 ق یا 1994 م
چاپ1
موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 13ق. تفاسیر ماثوره
زبانعربی
تعداد جلد6
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏97‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏ف‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

شوكانى در مقدمه خود در تبيين انگيزه تأليف تفسير متذكر مى‌شود كه، چون تفسير جايگاه بالايى دارد و در بين علوم مختلف ممتاز است، و نيز مفسرين غالباً به دو گروه تقسيم شده‌اند: عده‌اى فقط روايت را در نظر گرفته و از بحث‌هاى ديگر اجتناب كرده‌اند و عده‌اى نيز فقط بحث‌هاى آلى مانند لغت، معانى، بيان و... را مطرح نموده، روايات تفسيرى پيامبر(ص) و صحابه و تابعين را مدنظر نداشته‌اند، هر كدام از اين دو گروه، كارى ناقص انجام داده‌اند؛ بنا به ضرورت جمع بين اين دو شيوه، تصميم گرفتم تفسيرى تأليف نمايم[۱]

روش تفسيرى

مفسر در توضيح روش خود مى‌نويسد: «من در تفسير چند امر را انجام داده‌ام: 1-ترجيح بين تفاسير متعارض، 2-بيان معانى لغوى، اعرابى و بيانى، 3-نقل روايت تفسيرى از پيامبر(ص)، صحابه، تابعين، تابعين آنها و مفسرين معتبر». ايشان ادامه مى‌دهند كه: «برخى روايات ضعيف را به دو دليل آورده‌ام: 1-قرينه مقايسه بر تقويت آن وجود داشته باشد. 2-موافق معناى عربى باشد».

ايشان معتقد است تفسير «درالمنثور» سيوطى مشتمل بر غالب رواياتى است كه در تفاسير گذشتگان موجود است؛ كه شامل روايات تفسيرى پيامبر(ص)، تفسير صحابه و تابعين پس از آنهاست. شوكانى با حذف تكرارها و اتحادهاى لفظى (كه با «مثله» يا «نحوه» مشخص شده است) مقدارى روايت از آنچه در تفاسير علماء روايت يافته يا در تصحيح، تحسين، تضعيف و جمع و ترجيح به آن رسيده، به آن اضافه كرده است.

برخى اسانيد روايت را به‌خاطر وجود آنها در كتب و منابع تفسيرى مانند طبرى، سيوطى، ابن كثير، قرطبى و... حذف نموده و در اين باب خواننده را به منبع اصلى رجوع مى‌دهد.

تسلط شوكانى بر علوم مختلف مانند لغت، نحو، صرف، بلاغت، اصول فقه، توحيد، اسباب النزول، قصص، ناسخ و منسوخ، احاديث نبوى و فقه، از او مفسرى توانا ساخته و سبب شده جمع او بين روايت و درايت در تفسير بر محمد بن يحيى بن بهران كه قبل از او چنين كارى را تجربه كرده است، بهتر و مفيدتر و بسيطتر انجام گيرد. ايشان در مقدمه خود اشاره‌اى به فضل قرآن، فوايد معرفت به احكام آن، و آشنايى با سور مكى و مدنى دارد.

شيوه شوكانى چنين است كه در آغاز، آيات را ذكر مى‌كند و تفسيرى معقول از آن ارائه مى‌دهد. آنگاه به روايات تفسيرى گذشتگان مى‌پردازد. به تناسب بين آيات عنايت ندارد و آن را بى‌فايده دانسته و تكلفى دور از انصاف بر اساس رأى شخصى، محسوب مى‌كند[۲]

اعتماد وى در لغت بيشتر به مبرّد، ابوعبيده و فرّاء است. كمتر به اختلاف قرائت‌ها اشاره مى‌كند و در حدّ لزوم به آنها مى‌پردازد. ذيل آيات احكام، اختلاف آراى فقهى مذاهب را با ذكر دلايلشان يادآور مى‌شود و با آزادى نظر كامل و استنباط شخصى درباره آنها به داورى مى‌نشيند. اهتمام شوكانى بيشتر به نحاس، ابن عطيه دمشقى، ابن عطيه اندلسى، قرطبى، زمخشرى و سيوطى بوده است.

تفسير شوكانى بسيار متأثر از آراى اعتقادى اوست. چنانكه در هر كجا مناسبتى يافته به نكوهش تقليد و مقلدان پرداخته و معتقد است مقلّدان با تقليد از ديگران، كتاب خدا و سنّت رسولش را ترك مى‌كنند؛ مانند: ج 1، ص 193 ذيل آيه 170 سوره بقره. خصوصاً ذيل آيه 31 سوره توبه و آيه 28 سوره اعراف.

شوكانى در تفسير خود با «توسل» به انبيا و اوليا سخت به معارضه برمى‌خيزد و معتقد است كه چنين توسلى روا نيست؛ مانند: آيه 49 سوره يونس و از آن روى كه در عقيده، سلفى است، متشابهات قرآن را بر ظاهر حمل مى‌كند و به تأويل و توجيه نمى‌پردازد؛ مانند «رؤيت خداوند در قيامت» ذيل آيه 55 سوره بقره، ج 1، ص 103 و نيز در مورد حيات شهدا ذيل آيه 169 سوره آل عمران و آيه 255 سوره بقره در معناى كرسى.

در ابتداى هر سوره نيز پس از ذكر نام آن به وجه تسميه اسامى سوره مى‌پردازد، سپس بحث مكى و مدنى بودن آن را با استدلال بر هر ديدگاه متعرض گشته، اسباب نزول آن را بيان مى‌دارد.

فضل سوره‌ها را با نقل رواياتى از بخارى، احمد، ابوداود و نسايى بازگو مى‌كند. ايشان در برخى موارد بعد از نقل روايت به تحليل آن پرداخته از تفاسيرى نظير طبرى مطالبى نقل مى‌نمايد.

در اسناد روايت نيز دقت داشته معمولاً به ضعف يا حسن سند، اشاره دارد. در قرائت نيز سعى دارد، ريشه قرائت را كه به كدام لغت است، بازگو كند؛ مانند: ج 1، ص 28 آيه «اهدنا الصراط المستقيم».

در بحث‌هاى فقهى ذيل آيات الاحكام، معمولاً ناسخ و منسوخ آنها را نيز مشخص مى‌كند؛ مانند: ج 1، ص 298 ذيل آيه 240 تا 242 سوره بقره.

شوكانى از آنجايى كه شيعه زيدى است، از كنار آياتى كه در شأن حضرت على(ع) نازل شده به‌راحتى نمى‌گذرد و نسبت به رواياتى كه آن آيات را در شأن حضرت تفسير مى‌كند، روش كتمان را پيش نمى‌گيرد و با اين‌كه در تفسير برخى آيات به شكل عام معنا مى‌كند اما با ذكر روايت، مراد اصلى آيه را تبيين مى‌نمايد؛ مانند: آيه 55 و 67 سوره مائده. البته ذهبى در التفسير و المفسرون، ج 2، ص 288، اين امر را در نقد شوكانى ذكر مى‌كند، اما غافل از اين‌كه شوكانى خود علت نقل چنين رواياتى را (بر فرض قبول كلام ذهبى) بيان مى‌دارد.

شوكانى در برخى مسائل نيز رأيى مستقل از اهل سنت و معتزله بيان مى‌دارد و بيش‌تر مى‌نماياند كه با آزادى فكرى، آراء خود را انتخاب نموده است؛ مانند: بحث «خلق قرآن» ذيل آيه 2 سوره انبياء.

نسخه شناسى

اين تفسير بارها در قاهره و بيروت به چاپ رسيده است؛ از جمله در سال 1349ق در قاهره با 5 مجلد و در بيروت توسط دار المعرفة، دار احياء التراث العربى به شيوه افست تجديد چاپ شده است. چاپ ديگرى در قاهره، توسط دار الحديث به سال 1413ق در 6 جلد در قطع وزيرى با تصحيح و استخراج احاديث و تهيه فهرست به اهتمام ابوحفص سيد بن ابراهيم انجام گرفته است.

نسخه حاضر توسط دار ابن كثير و دار الكلم الطيب به شكل مشترك در بيروت و دمشق در 6 مجلد (5 مجلد آن تفسير و يك جلد فهرست‌هاى گوناگون)، چاپ اول خود را در سال 1414ق1994/م در قطع وزيرى، عرضه نموده است. تحقيق اين نسخه توسط دفتر تحقيق علمى دار ابن كثير و دار الكلم الطيب انجام گرفته است. مقدمه تحقيق شامل شرح حال مفسر، كتب و تأليفات وى و بيان روش تفسيرى اوست. مؤلف نيز ضمن مقدمه‌اى روش خود را ضمن بيان فضل قرآن و تفسير و شيوه‌هاى مفسرين، توضيح داده است. پاورقى اين نسخه محدود به آدرس آيات و معناى برخى كلمات مشكل است. فهرست مطالب به ترتيب تفسير آيات در پايان هر جلد راهنماى محققین مى‌باشد.

برخى تحقيقات انجام شده درباره شوكانى و تفسيرش عبارتند از:

  1. الامام الشوكاني مفسرا، دكتر محمد الغماري.
  2. الامام الشوكاني و إيراده للقرائات في تفسيره، احمد عبدالله المقري.
  3. فهارس فتح القدير، ابوحفص سيد بن ابراهيم بن صادق.

پانويس

وابسته‌ها