ظاهری، خلیل بن شاهین
غرسالدین خلیل بن شاهین ظاهری(813 -873ق)، از دیوانسالاران و نویسندگان سدة 9ق/15م مصر و شام.
پدر وی شاهین از ممالیک شیخ صفوی، معروف به شیخ الخاصکى، از امیران الظاهر سیفالدین برقوق، نخستین فرمانروای ممالیک برجى بود. گویا از همین رو شاهین را از مملوکان الظاهر برقوق نیز شمردهاند که به وی منسوب شد و ظاهری لقب یافت. چنانکه پیش از آن وی را شیخى - منسوب به شیخ صفوی - مىخواندند و در برخى از منابع از او به هر دو عنوان یاد شده است. با اینهمه گفتهاند که شاهین از مملوکان الظاهر سیفالدین ططر بود، اما اگر «ظاهری» لقب خود غرسالدین خلیل باشد نه پدر او، شاهین، باید گفت که وی لااقل به 2 تن از فرمانروایان مملوک، الظاهر سیفالدین ططر و الظاهر سیفالدین جقمق، مىتوانسته است منسوب شده باشد.
ولادت
ابن شاهین در محلة خاتونیة بیتالمقدس در سال 813ق زاده شد و دوران کودکى و نوجوانى خود را همانجا گذراند. 15 ساله بود که همراه پدر به قاهره رفت و به تحصیل دانش پرداخت.
اساتید و شاگردان
از قول پسر او روایت شده که وی از شاگردان ابن حجر بوده است. سخاوی از او با عنوان «شیخنا» یاد کرده و کتاب مناقب شافعى را نزد او خوانده، از او اجازة فتوا و تدریس گرفته است.
فعالیتها و مناصب
از این پس آگاهى چندانى از زندگى خلیل در دست نیست. محتملاً همراه پدر که در این اوقات امیر شکار ازبک دوادار بود وارد دستگاه ممالیک مصر شد و به خدمت ازبک پیوست و آنگاه به دربار اشرف برسبای وارد شد و از 837ق/1434م بارها عهدهدار مشاغل مهمى در دستگاه اداری ممالیک شد. چنانکه در همان سال از سوی برسبای، حاجب و ناظر امارت اسکندریه شد و اندکى بعد به جای امیر جانبک ناصری به امارت همانجا رسید. حدود 2 سال بعد، از آن شغل معزول شد؛ بدان سبب که به بازرگانان اجازة فروش محمولات فلفل به فرنگان داده بود که فقط مىبایست آن را از دیوان سلطانى بخرند، اما چند روز بعد به نظارت دارالضرب قاهره منصوب شد و دو ماه بعد سرانجام به جای تاجالدین بن خطیر اسلمى که مستعفى شده بود، به وزارت نشست. این وزارت یک ماه بیش به طول نینجامید و معزول شد؛ ابن تغری بردی، و به قولى خود استعفا کرد. تا اینکه در 841ق امیر کرک شد. آنگاه در 842ق به روزگار فرمانروایى الظاهر سیفالدین جقمق عزل شد و منصب اتابکى یا امیرکبیری صفد یافت؛
گویا اندکى بعد به امارت ملطیه منصوب شد، زیرا مقریزی در وقایع ذیقعدة 842 از او به همین عنوان یاد کرده و در جای دیگر خاطر نشان ساخته که در ربیعالاخر 843 به عنوان یکى از امرای نظامى به دمشق رفت . در حالى که سخاوی دورة امارت او در ملطیه را بیش از 4 سال دانسته است (3/196). از سخن ابن تغری بردی برمىآید که تا جمادیالاخر 847 که به قاهره فراخوانده شد، در آن شغل بود و در 4 رجب همان سال اتابکى حلب و سپس در 850ق/ 1446م امارت قدس یافت. خلیل از این پس غالباً مشاغل نظامى یا امارت حاج داشت. الظاهر سیفالدین خوشقدم فرمانروای مملوک نیز او را بر منصب فرماندهیش ابقا کرد و اجازه داد که در قاهره ساکن گردد و هر هفته دوبار در مجلس سلطان جهت منادمت حاضر شود. با اینهمه مدتى بعد به سعایت دشمنان به قدس فرستاده شد، ولى از سلطان اجازه گرفت و به مکه رفت و از آنجا با حاجیان عراقى به عراق رهسپار شد و تا مرگ سلطان به مصر بازنگشت.
وفات
پس از آن به حلب و از آنجا به طرابلس رفت و اندکى بعد در همانجا درگذشت. پیکرش را در مقبرهای که جهت خویش آماده ساخته بود، دفن کردند.
آثار
ابن شاهین، مردی ادیب، شاعر و دوستدار علم بود (برای برخى از اشعارش، نک: همو، 3/196، 197، که به دیوان چند جلدی او اشاره دارد) و آثاری پدید آورد که پسرش آنها را حدود 30 عنوان دانسته است که فقط برخى از آنها شناخته شده است:
- کشف الممالک و بیان الطرق و المسالک، در دو مجلد بزرگ و 40 باب، شامل اوضاع اجتماعى و سیاسى مصر و شام در روزگار ممالیک.
- زبدة کشف الممالک و بیان الطرق و المسالک، نویسنده در مقدمه یادآوری کرده که چون کشف الممالک را مفصل یافته به تلخیص آن پرداخته و کتاب زبدة کشف الممالک را در 12 باب پدید آورده است. این کتاب در 1788 م توسط وانتور دوپارادی1 به فرانسه ترجمه شد، و ژان گولمیه در 1950م آن را با مقدمهای توسط انستیتو فرانسة دمشق به چاپ رساند. متن اصلى کتاب نیز در 1894م به کوشش پل راوس در پاریس چاپ شد. این کتاب حدود 3 دهه پس از مؤلف (904ق/1499م) به دست محمد بن ابى الفتح محمد الصوفى الشافعى، به نام الصفوة فى وصف المملکة المصریة تلخیص شد. نسخههایى از دستنویس کتاب زبدة در کتابخانة ملى پاریس موجود است. ظاهراً کهنترین نسخه که در حیات مؤلف نگاشته شده در توکاپى موجود است.
- الاشارات فى علم العبارات، در تعبیر خواب. به گفتة ابن شاهین ( الاشارات، 3)، اینکتاب برآثارمتقدمان چون التقسیم منسوب به امام جعفر صادق (ع) و الجوامع ابن سیرین مستند است. الاشارات در 2 جلد و 80 باب بوده که سپس در حاشیة بخش دوم کتاب تعطیر الانام فى تعبیر المنام اثر عبدالغنى النابلسى (د 1143ق/1730م) در 80 باب به چاپ رسید. نسخههایى از این کتاب در کتابخانة ملى پاریس، مونیخ، شهید على استانبول و قاهره موجود است. ابن شاهین همچنین کتاب الاشارة الى علم العبارة سالمى را که یکى از منابع او بوده (ابن شاهین، همانجا)، تکمیل کرد و 30 باب بر آن افزود .
- المواهب فى اختلاف المذاهب، که بر اساس ابواب فقه تدوین شده است؛
- المنیف فى الانشاء الشریف؛
- الدرة المضیة فى سیرة المرضیة؛
- الکواکب المنیر فى اصول التعبیر .
از 4 کتاب اخیر نشانى در دست نیست[۱].
منابع مقاله
سجادی، صادق، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد چهارم، چاپ چهارم، سال 1377.
پانویس
- ↑ سجادی، صادق، ج4، ص63