حوزهها و مکاتب حدیثی
حوزهها و مکاتب حدیثی، نوشته مهدی مهریزی (متولد مشهد 1341ش)، درسنامهای شامل 16 جلسه برای دانشجویان دانشکده مجازی علوم حدیث دانشگاه قرآن و حدیث است که در آن 3 جریان حدیثی (نصّگرایی، عقلگرایی و باطنگرایی) و 9 حوزه حدیثی (مدینه، قم، بغداد، کوفه، ری، حلّه، اصفهان، مغاربه (قیروان) و اندلس (قرطبه)) بررسی و شناسانده شده است.
حوزهها و مکاتب حدیثی | |
---|---|
پدیدآوران | مهریزی، مهدی (نويسنده) |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | م9ح9 106/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
در آغاز هر درسی از این مجموعه آموزشی، اهداف درس و در پایان آن چکیده مطالب و از درس دوم تا درس شانزدهم مروری بر مباحث پیشین آمده است.
نمونه مباحث
- موضوع حوزهها و مكاتب حديثى در تاريخ حديث قرار دارد كه به چهار بخش كلّى تقسيم مىشود:
- بررسى مكتبها و جريانهاى فكرى حديثى اهل سنت
- بررسى جريانها و مكتبهاى حديثى شيعه
- بررسى مراكز حديثى اهل سنت
- بررسى مراكز حديثى شيعه
- اهل سنت در موضوع حوزهها و مراكز كتابهاى گوناگونى نگاشتهاند. اما نگاشتههاى شيعيان در اين موضوع اندك است. در زمينۀ جريانهاى حديثى و فكرى هم منابع بسيار اندك است و بايد در لابهلاى منابع ديگر جستجو كرد.[۱]
- اصول مشترك همۀ باطنگرايان برخورد تساهلى با روايات و اعتقاد به تهذيب نفس در فهم باطن روايات است. تأويل به كاررفته در متون مختلف تفسيرى و عرفانى، پنج معنا دارد كه عبارتاند از:
- عبور از ظاهر نصوص دينى و حركت به سمت لايههاى زيرين با شرط محفوظ ماندن ظواهر دينى؛
- حقيقتى كه معارف دينى از آن برخاسته يا به آن منتهى مىشود؛
- تمثيلهايى كه در متون دينى به كار رفته است؛ مانند: كنايات، رمزها و اشارات؛
- تغيير در ظاهر نصوص دينى و بر هم زدن ظاهر آن به اقتضاى عقل يا كشف و شهود؛
- تفسير به رأى.
- از اين معانى پنجگانه، معناى چهارم و پنجم پذيرفتنى نيست، اما سه معناى نخست را مىتوان پذيرفت.[۲]
- ويژگىهاى حوزۀ حديثى قم:
- توجه و اعتناى فراوان به حديث كه تعداد راويان و آثار بسيار زياد و مهمّ برجاىمانده گوياى آن است.
- پرهيز از عقلگرايى و اعتنانكردن و نپرداختن به آن؛ اين عامل، سبب ايجاد رويارويى، تقابل و تضاد ميان اين مكتب حديثى و مكتب حديثى بغداد شدهاست.
- پرهيز از احاديث ضعيف و غلوآميز؛ بهگونهاى كه با ناقلان روايات غلوآميز به شدت برخورد مىشد.
- ديدگاههاى خاص قمىها بهويژه شيخصدوق؛ برخى از اين ديدگاهها كلامى، برخى اصولى و برخى فقهى است. به ديگر سخن، در سايۀ دو ويژگى نخست، يعنى توجه فراوان به حديث و پرهيز از عقلگرايى، ديدگاههاى شاذّى ميان آنها شكلگرفته است.[۳]
پانویس
منابع مقاله
فهرست مطالب و متن کتاب.