سیر عرفان در اسلام
سیر عرفان در اسلام، اثر زینالدین کیائینژاد، در پی بررسی اجمالی سیر عرفان در اسلام و چگونگی پیدایی و دگرگونی و تکامل آن است. نویسنده بنا بر ملاحظاتی که در مقدمه کتاب آمده است کارش تنها تا قرن هشتم را دربر میگیرد.
سیر عرفان در اسلام | |
---|---|
پدیدآوران | کیائینژاد، زینالدین |
ناشر | اشراقی |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1366ش |
چاپ | یکم |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 275 |
مطالب کتاب شرح فروع و آداب و احوال و تفصیل عقاید مربوط به تصوف نیست بلکه بیشتر بررسی چونی روند اندیشه و دگرگونی در تصوف و عرفان است.
کتاب دارای یک مقدمه و چهارده قسمت است:
در مقدمه از دو روش شناخت یعنی عقل و عشق میگوید و به تأثیر این دوگونه اندیشه در رشد و فرگشت آدمیان و نیز وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد. آنگاه به این دو نوع روش شناخت در جهان اسلام اشاره میکند و با ذکر شواهدی عینی از زندگانی بزرگان اندیشه نشان میدهد که روش شهودی بر اصالت عشق استوار است و شیوه صوفیان و عارفان به شمار میرود و گزینش نهایی بسیاری از نخبگان بوده است. سپس به فلسفه نگارش کتاب و... اشاره میکند.
پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و... میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد.
آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و می آ<رد که در حدود نیمه پسین قرن دوم هجری عنوان خاص «تصوف» در اسلام زاده شد.
سرچشمه تصوف اسلامی: دو قسمت پیشین کتاب - درست یا نادرست - تازگی دارد و دیگران یا بدان نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند امام مطالب این بخش چنین نیست. نویسنده در این قسمت با یادآوری دیدگاههای مختلف نسبت به سرچشمه تصوف اسلامی سرانجام بر آن میشود که کسانی که تصوف اسلامی را برگرفته از اندیشههای یونانی، هندی، آریایی و یا مسیحیت میدانند درست نگفتهاند و سخن پسندیدهتر دیدگاهی است که تصوف اسلام را مستقل و برخاسته از قرآن و سنت میداند، گرچه در روند تکاملی خود از اندیشههای یاد شده هم بیبهره نباشد. سپس بر فطری بودن عرفان و بر پیوند استوار آن با دین اشارتی میکند تا به این نکته بپردازد که همانطور که در ادیان وجوه مشترک فراوان است و نمیتوان گفت دینهای پسین از دینهای پیشین اقتباس کردهاند در نظامهای عرفانی هم نمیتوان گفت نظامهای تازه از نظامهای کهن اقتباس کردهاند.
مفهوم عرفان و تصوف در اسلام: در این فراز نخست مفهوم و ریشه لغوی عرفان در زبانهای اروپایی و پسازآن فرق میان علم و معرفت و ایمان و عرفان را بررسی میکند سپس به تاریخ پیدایش اصطلاح عرفان و فرق عرفان و تصوف پرداخته، به دیدگاههای چندی درباره سرچشمه واژه تصوف و تعریف صوفی در تصوف اشارت دارد.
تصوف در قرن اول و دوم هجری: نویسنده در ابتدا و در قرن اول اشاره میکند که صوفیان اسلام بر آنند که پایهومایه تصوف اسلامی قرآن و سنت و روش صحابه و تابعین است و تصوف را همزاد اسلام میدانند و خلفای راشدین و برخی دیگر از بزرگان اسلام را صوفی و اهل طریق میشمارند. سپس گفتار کسانی چون هجویری، کلابادی و ابن ندیم را میآورد که امامان شیعه بهویژه شش امام نخست را پیشوای صوفیان شمارده و چیزها دراینباره گفتهاند. آنگه به باور صوفیان شیعه و برخی اهل سنت اشاره میکند که حضرت علی(ع) را طلایه دار صوفیان اسلام میخوانند و پسازآن به پارسایان اهل صفه و زهد و تصوفشان میپردازد. سپس به برخی دیگر پیشوایان صوفیه چون اویس قرنی و حسن بصری اشاره میکند.
نویسنده به دیدگاههای مخالف در این زمینه هیچ نپرداخته و گویی مطالب را خدشهناپذیر پنداشته است حالآنکه در بسیاری از نکات این فراز، اختلافنظر وجود دارد.
در بخش دوم این قسمت، از تصوف قرن دوم میگوید و سخن را با زندگی و عشق الهی رابعه عدویه سر میگیرد و ضمن برشماردن برخی دیگر از صوفیان بزرگ این قرن به تحول فکری تصوف اسلامی در نیمه پسین قرن دوم میپردازد و سرانجام مشایخ بزرگ این قرن را نام میبرد.
در سه بخش بعدی به تصوف در قرن سوم تا نهم اشاره میکند.
در قسمت نهم مکتبهای مختلف تصوف اسلامی بیان شده در این قسمت طریقههای اصلی و مکتبهای مهم تصوف در شرح و شماره میکند سپس به فتوت و آداب جوانمردی در کتابهایی در این بپرداخته، از قلندر، فقر و فقیر یاد میکند.
در قسمت دهم کتابهای مهم و معروف تصوف در بیستوشش عنوان معرفی و توصیف میکند و در چهار بخش پایانی بحث هنر و شعر از منظر عرفان تبیین و توضیح میدهد[۱].
پانویس
- ↑ ر. ک: رفیعی، بهروز، ص 144-149
منابع مقاله
رفیعی، بهروز؛ اخلاق، عرفان و تصوف اسلامی: کتابشناسی توصیفی و موضوعی، تهران، انتشارات بینالمللی هدی، چاپ یکم، 1377ش.