قواعد الفقه

قواعد الفقه اثر محمد عميم الاحسان مجددي برکتي درباره قواعد فقه و مسائل اصولی نوشته است.

قواعد الفقه
قواعد الفقه
پدیدآورانمجددی برکتی، محمد عمیم الاحسان (نويسنده)
ناشرالانتشار العربی
مکان نشرپاکستان - کراچی
سال نشر1407ق - 1986م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

برکتی این کتاب را در 5 رساله گردآورده است؛ عناوین این رساله‌ها به ترتیب از قرار ذیل است؛

  1. رساله اول: اصولی که مدار کتاب‌های اصحاب حنفی از جهت ابوالحسن کرخی است.
  2. رساله دوم: اصول مسائل اختلافی.
  3. رساله سوم: قواعد فقهی.
  4. رساله چهارم: تعریفات فقهی.
  5. رساله پنجم: در رسم فتوا دهنده و آداب فتوادادن و امور متعلق به فتوا دهنده و پرسشگر فتوا.

نویسنده در رساله اول، به بیان چهل اصل از اصول بنیادین مکتب فقهی حنفی از مکاتب فقهی اهل‌سنت می‌پردازد؛ اولین اصول این است «الأَصْل أَن مَا ثَبت بِالْيَقِينِ لَا يَزُول بِالشَّكِّ‌.» و در اصل چهلم بیان شده «الأَصْل أَن الْبَيَان يعْتَبر بِالِابْتِدَاءِ إِن صَحَّ الِابْتِدَاء وَإِلَّا فَلَا قَوَاعِد الْفِقْه.»[۱]

در رساله دوم، اصول مسائل اختلافی که ابوزید عبیدالله بن عمر بن عیسای دبوسی در کتاب تأسیس النظرش بیان کرده، بیان می‌گردد. این اصول در هشت قسم ارائه شده است.[۲]

بادقت در 5 رساله تشکیل‌دهنده محتوای کتاب، و اندکی تسامح، می‌توان نام‌گذاری این اثر را از باب نام‌گذاری کل به اسم جزء دانست؛ زیرا هرچند سایر بخش‌هایش نیز مرتبط با مباحث فقهی هستند، اما تنها یک بخش آن تخصصی درباره قواعد فقهی بحث کرده است و آن رساله سوم از این کتاب است. رساله سوم، حدود 100 صفحه از حجم مباحث کتاب را به خود اختصاص داده. در این رساله 426 قاعده از قواعد فقهی بیان شده است.[۳]

چهارمین و پرحجم‌ترین رساله که با عنوان التعریفات الفقهیه در کتاب آمده است: معجمی است که نویسنده در آن الفاظ مصطلح میان فقها و اصولیان را شرح داده و معانی الفاظ مشکل و مورداستفاده در کتاب‌های فقها و اصولیون را به ترتیب حروف الفبا بیان کرده است.[۴] برکتی در اثنای تألیف این معجم، به بسیاری از کتاب‌های تفسیری و حدیثی و فقهی و اصولی و لغت و غیره مراجعه کرده و از آن‌ها در جهت غنای محتوایی این معجم، بهره برده است.[۵]

پنجمین رساله در این کتاب، رساله مختصری است در بیان آداب إفتاء(فتوادادن).[۶]

پانویس

  1. ر.ک: متن کتاب، ص11-23
  2. ر.ک: همان، ص 28-48
  3. ر.ک: همان، ص 49-144
  4. ر.ک: همان، ص 147
  5. ر.ک: همان، ص 148
  6. ر.ک: همان، ص 564

منبع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها