جامع بيان العلم و فضله
جامع بيان العلم و فضله، اثر ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر قرطبی مالکی، کتابى حدیثى است درباره معناى دانش و فضیلت جستجوى آن، ستوده بودن کوشش در آن و عنایت به آن که به زبان عربی و در اوایل قرن پنجم هجری نوشته شده است.
جامع بيان العلم و فضله | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله (نویسنده) سعدني، مسعد عبدالحميد (محقق) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | احاديث اهل سنت - قرن 5ق.
اسلام و آموزش و پرورش دانش و دانش اندوزي - جنبههای مذهبی - اسلام - احاديث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 141/5 /د2الف2 1379 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحقیق کتاب، توسط مسعد عبدالحمید محمد السعدنی صورت گرفته است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در هفتادوچهار باب تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا، به بیان فضیلت علم و دانشاندوزی پرداخته و پس از بیان مطالبی پیرامون اجتهاد و تقلید، فضیلت کتاب و سنت را بیان کرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، علم به دو قسم علوم دینی و دنیوی تقسیم شده است.[۱].
در مقدمه مؤلف، روایاتی از پیامبر(ص) در مورد علم بیان شده است.[۲].
ابواب ابتدایی، در مورد فضلیت علم، کسب آن و فضیلت عالم بر عابد و شهید بوده و در آنها روایاتی از پیامبر(ص)، مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند که عبارتند از: «طلب العلم فريضة علی كل مسلم»؛ «ينقطع عمل ابن آدم بعده إلا من ثلاث»؛ «الدال علی الخير كفاعله»؛ «لا حسد إلا في اثنتين»؛ «الناس معادن»؛ «من يرد الله به خيرا یفقهه في الدين» و «العالم و المتعلم شريکان»[۳].
برخى از آداب تعلیم و تعلّم و نیز روش کسب دانش در این کتاب یادآورى شده است.
مؤلف مىگوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کردهاند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مىشود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره میکند[۴].
از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسهکننده مىگوید: برخى آن را واجب کفایى دانستهاند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در اینباره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال میکنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن اینگونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن[۵].
مؤلف بهمناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مىشود که قابل توجه است، از جمله این بیت: «ما يدرك العلم إلا مشتغل بالعلم همته القرطاس و القلم».
از برخى ابواب کتاب، مخصوصاً باب «فساد التقليد» و... و نیز باب «الحض على لزوم السنة و الاقتصار عليها»، توجه ویژه مؤلف به سنت آشکار مىشود.
مؤلف بهجاى عبارت «و عترتي» که در حدیث ثقلین آمده، از عبارت «سنّتي» در این دو باب استفاده کرده است. وی در کتاب نسبت به خلیفه اول و دوم، عنایت ویژهاى نشان داده و از پیامبر(ص) روایتى را نقل میکند که ایشان فرمودهاند: «اقتدوا باللّذين من بعدي: أبوبكر و عمر»[۶].
از دیگر ابواب کتاب، عبارتند از: حدیث صفوان و ابودرداء در فضیلت علم؛ رخصت در کتابت علم؛ هجرت در طلب علم؛ وصایای لقمان به پسرش؛ آفات علم؛ منازل العلماء؛ فضیلت سکوت؛ بلند کردن صدا در مسجد؛ مدح تواضع و ذم عجب و طلب ریاست؛ ذم نکوهش طلب علم برای مباهات در دنیا؛ خطای مجتهد در حکم و فتوا؛ فرق میان دلیل و قیاس؛ تأمل در قرآن با جهل به سنت و...
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در آخر کتاب ذکر شده و پاورقیها به ذکر منابع اختصاص یافته است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.