تذكرة الفقهاء

تذكرة الفقهاء تألیف ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهر حلى اسدى، معروف به علاّمۀ حلّى (م 726 ق) می‌باشد.علامه حلّی، این کتاب را به درخواست فرزندش محمد، معروف به فخرالمحققین، نوشت و چنان‌که در مقدمه تأکید کرده، در این کتاب به اختصار فتاوا و ادله فقهی را بر پایه فقه امامی و با اشاره به آرای مخالف و داوری میان مذاهب به روشی منصفانه آورده است.

تذکرة الفقهاء
تذكرة الفقهاء
پدیدآورانمؤسسة آل‌ البيت عليهم‌السلام لاحياء التراث (محقق) علامه حلی، حسن بن یوسف (نویسنده)
ناشرمؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1414 ق
چاپ1
موضوعفقه جعفری - قرن 8ق.
زبانعربی
تعداد جلد22
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏182‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ت‎‏4‎‏ ‎‏1373
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

با تكامل تدريجى فقه، در كنار فقه منصوص و فقه تفريعى، نوعى از فقه پديد آمد كه در آن پس از طرح نظريات و آراء فقهاى مذاهب مختلف اسلامى به بررسى و ارزش گذارى اين نظريات پرداخته مى‌شد.

اولين كتابى كه در اين نوع از فقه مقارن و خلافى نوشته شد كتاب الإنتصار سيد مرتضى «قده» (م 436 ق) است، بعدها شيخ طوسى (م 460 ق) با كتاب الخلاف و علامۀ حلّى با كتاب‌هاى منتهى المطلب و تذكرة الفقهاء اين روش را دنبال كردند.[۱]


در كتاب الأصول العامّة للفقه المقارن در معرفى اين نوع از فقه آمده است:

الفقه المقارن هو جمع آراء المجتهدين في شتى المسائل الفقهيّة على صعيد واحد من دون إجراء موازنة بينها.

أمّا الخلاف فهو جمع الآراء الفقهيّة المختلفة و تقييها و الموازنة بينها بالتماس الأدلة و ترجيح بعضها على بعض أو أنّه «علم يعرف به كيفية إيراد الحجج الشرعيّة و دفع الشبهة و قوادح الأدلّة الخلافية بإيراد البراهین القاطعة».[۲]

سه اثر ارزشمند «منتهی المطلب في تحقيق المذهب»، «تذكرة الفقهاء» و «مختلف الشيعة في أحكام الشريعة» گنجينه‌هاى گران‌بهایى هستند كه با سبک ‌هاى خاصى از فقه مقارنه‌اى از يگانۀ دهر، علامۀ حلى «قده» به جاى مانده‌اند.

كتاب منتهى المطلب فقه مقارنه‌اى در سطح وسيع و فراگير در خارج از مذهب اماميّه با اشاره به فتاواى علماى اماميّه است. كتاب مختلف الشيعة صرفا به آراء فقهاى شيعه تا عصر مؤلف و در درون مذهب اماميّه نظر داشته است.

تذكرة الفقهاء فقه مقارنه‌اى در سطح محدود و معين از خارج مذهب اماميّه مى‌باشد و غالباً به نظريات شيخ طوسى در الخلاف نظر داشته است و به ندرت به نظريات ساير بزرگان در درون مذهب اماميّه اشاره دارد.

اين كتاب از بزرگترين كتب فقهى استدلالى مقارنه‌اى است و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظريات و اختلافات بين علماى اهل تسنن بوده است.

سبک نگارش

اين كتاب همانند بسيارى از كتب ديگر مؤلف به درخواست فخر المحققين محمد بن حسن بن يوسف حلى (م 767 ق)، فرزند مؤلف تأليف شده است و از مهم‌ترين و معروفترين آثار بجاى مانده از وى مى‌باشد.

در مورد سبک نگارش كتاب مؤلف در خطبۀ كتاب اين گونه آورده است:

و قد عزمنا في هذا الكتاب الموسوم به «تذكرة الفقهاء» على تلخيص فتاوى العلماء و ذكر قواعد الفقهاء، على أحق الطرائق و أوثقها برهانا و أصدق الأقاويل و أوضحها بيانا... و أشرنا في كل مسألة إلى الخلاف و اعتمدنا في المحاكمة بينهم طريق الإنصاف.[۳]

خلاصۀ كتاب

اين كتاب توسط شيخ جمال‌الدين احمد بن متوج بحرانى، از بزرگترين و فاضل‌ترين شاگردان علامۀ حلّى به صورت خوب و با سبکی مفيد و ظرافتى خاص خلاصه شده و آن را «مختصر التذكرة» ناميده است.

صاحب أعيان الشيعة دربارۀ آن مى‌نويسد: و من جملة مصنفاته (ابن متوج)، مختصر التذكرة و هو جيد مليح كثير الفوائد ظفرت منه بنسخة عتيقة مقروءة عليه.[۴]

تاريخ تأليف

با توجه به تاريخ پايان كتاب طهارت كه سال 703ق ذكر شده است (ج /2 256)، اگر تأليف كتاب طهارت دو سال طول كشيده باشد، تأليف كتاب تذكرة الفقهاء از سال 701ق آغاز شده است. اگر چه با توجه به ارجاع تفاصيل مباحثى از كتاب تحرير الأحكام به تذكره توسط علامۀ حلى، تأليف تذكره قبل از سال 690 يعنى سال پايان تحرير الأحكام آغاز شده است.[۵]

بنابراین مطلبى كه در الذريعة آمده است و سال آغاز تأليف كتاب را 710ق ذكر نموده است اشتباه مى‌باشد.[۶]

در الذريعةتاريخ پايان كتاب رهن را 714 ق، كتاب زكاة را 716 ق، كتاب حج را 718ق كتاب جهاد را 719 ق، و كتاب ضمان را نيز 719 ذكر نموده است.

هم‌چنين تاريخ پايان قسمتى از نكاح يعنى قسمت پانزدهم كتاب را 720 ذكر نموده است.

سپس صاحب الذريعة با استناد به عبارت فخر المحققين فرزند علامۀ حلى در إيضاح الفوائد و عبارتى از خطبۀ كتاب نتيجه گرفته است كه مؤلف ساير مباحث كتاب را تأليف نموده است و بنابراین سال‌هاى بعد تا حدود سال 726 ق، سال وفات مؤلف، تدوين كتاب ادامه يافته است.

در إيضاح الفوائد، مبحث ارث آمده است: قد حقق والدي قدس‌سره هذه المسألة و أقوالها و أدلّتها في كتاب التذكرة.[۷]

و سپس صاحب الذريعة نتيجه مى‌گيرد: فإن ذكر المسألة بهذا البسط ظاهر في أنّه كان في بابها لا أنها ذكرت استطردا.[۸]

در خطبۀ كتاب نيز آمده است: رتّبت هذا الكتاب على أربع قواعد، كه اين عبارت ظاهر در اين است كه تا آخر كتاب ديات نوشته شده است.

تاريخ چاپ

در الذريعة در مورد تاريخ انتشار و چاپ‌هاى اوليۀ كتاب مطلبى ذكر نشده است و فقط اشاره به چاپ آن در دو جلد بزرگ دارد.[۹]

در كتاب مقدمه‌اى بر فقه شيعه، به چاپ كتاب در تهران در سال 1272 و چاپ‌هاى ديگر اشاره نموده است.[۱۰]

5 جلد كتاب موجود توسط مؤسسۀ آل البيت عليهم‌السلام لإحياء التراث و تا آخر مبحث انفال از كتاب زكاة در سال 1414ق چاپ شده است و تحقيق و تصحيح آن توسط گروه تحقيق مؤسسۀ آل البيت صورت پذيرفته است.

نسخه‌هاى معتبر

در چاپ كتاب موجود از 15 نسخۀ خطى استفاده شده كه عبارتند از:

  1. نسخۀ خطى كتابخانۀ آیت‌الله نجفى مرعشى «قده» با شمارۀ 3745 مربوط به سال 720ق است كه با رمز (م) مشخص شده و مورد تأييد مؤلف واقع شده است.
  2. نسخۀ خطى كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى با شمارۀ 1139 مربوط به سال‌هاى 767، 768ق كه با رمز (ش) مشخص شده است.
  3. نسخۀ متعلق به كتابخانۀ فيضيه با شمارۀ 7121 مربوط به سال‌هاى 978ق كه با رمز (ف) مشخص شده است.
  4. نسخۀ كتابخانۀ دانشگاه تهران با شمارۀ 6666 مربوط به سال 912ق كه با رمز (ط) مشخص شده است.
  5. نسخۀ كتابخانۀ نصيرى در تهران مربوط به سال 764ق كه با رمز (ن) مشخص شده است.
  6. نسخۀ خطى كتابخانۀ ملك در تهران با شمارۀ 2461 مربوط به سال 916ق كه با رمز (ك) مشخص شده است.
  7. نسخۀ خطى كتابخانۀ آستان قدس رضوى در مشهد با شمارۀ 66 كه با رمز (ق) مشخص شده است.
  8. نسخۀ كتابخانۀ مدرسۀ فيضيه با شمارۀ 70 مربوط به سال 989ق كه با رمز (ى) مشخص شده است.
  9. نسخۀ كتابخانۀ سپهسالار در تهران با شمارۀ 2452 مربوط به سال 972ق كه با رمز(س) مشخص شده است.
  10. نسخۀ خطى ديگرى از كتابخانۀ عمومى آیت‌الله نجفى مرعشى «قده» مربوط به سال 715ق كه با رمز (ج) مشخص شده است.
  11. نسخۀ خطى كتابخانۀ مدرسۀ سليمان خان مشهد مربوط به سال 976ق كه با رمز (خ) مشخص شده است.
  12. نسخۀ كتابخانۀ دانشگاه تهران با شمارۀ 289 مربوط به سال 725ق كه با رمز (د) مشخص شده است.
  13. نسخۀ ديگرى از كتابخانۀ آیت‌الله مرعشى نجفى با شمارۀ 1611 مربوط به سال 905ق كه با رمز(ع) مشخص شده است.
  14. نسخۀ كتابخانۀ مدرسۀ فيضيه با شمارۀ 441 مربوط به سال 870ق كه با رمز (ض) مشخص شده است.
  15. نسخۀ كتابخانۀ مجد‌الدين نصيرى با شمارۀ 263 كه با رمز (ل) مشخص شده است.

مطالب

در خطبۀ كتاب، مؤلف مثل ساير كتاب‌هایش مطالب كتاب را به 4 قاعده تقسيم نموده است كه عبارتند از:

- عبادات - معاملات - ايقاعات - احكام[۱۱]

سپس هر قاعده به كتاب‌هاى مختلف و هر كتاب به ابواب، و هر باب به فصول متعدد و هر فصل به مسائل مختلف تقسيم شده است و هر مسأله نيز داراى فروعاتى است.

هم‌چنان كه گذشت تمام مباحث كتاب به دست ما نرسيده است بلكه فقط تا قسمت پانزدهم يعنى قسمتى از كتاب نكاح موجود هست.

مباحث كتاب در 15 قسمت ذكر شده است كه به ترتيب عبارتند از:

  1. كتاب طهارة
  2. از اول كتاب صلاة تا آخر افعال آن
  3. بقيۀ كتاب صلاة تا آخر كتاب صلاة
  4. كتاب‌هاى زكاة و صوم
  5. از ابتداى كتاب حج تا آخر تقصير
  6. بقيۀ كتاب حج تا آخر كتاب جهاد
  7. از اول كتاب بيع تا بيع نقد و نسيه
  8. از بيع نقد و نسيه تا آخر كتاب ديون و توابع آن
  9. مباحث رهن و تفليس (حجر)
  10. مباحث ضمان، كفالة، حواله، وكالت، اقرار، صلح
  11. كتاب امانت و توابع آن، وديعه، عاريه، شركة، قراض، لقطه، جعاله
  12. مباحث اجاره، مزارعه، مساقاة، سبق و رمايه
  13. مباحث غصب، احياء موات، عطايا و مباحث هبه، صدقه و وقف
  14. كتاب وصايا
  15. قسمتى از مباحث نكاح

مطالب مجلدات: - جلد اوّل و قسمتى از جلد دوم كتاب طهارة

- بقيۀ جلد دوم و جلد سوم و جلد چهارم كتاب صلاة

- جلد پنجم كتاب زكاة را در بر دارد.

جلد اول: شامل قسمتى از كتاب طهارت و مباحث آن،

آب‌ها، نجاسات، وضو، غسل‌ها، غسل حيض، استحاضه، نفاس، مس ميت مى‌باشد.

جلد دوم: شامل بقيۀ كتاب طهارت و مباحث آن،

تلقين، صلاة ميت، دفن، غسل مس ميت، غسل‌هاى مستحبى، تيمم، لواحق طهارت. و قسمتى از كتاب صلاة شامل تعداد نمازها، اوقات نمازها، قضاء، مكان نمازگزار، مساجد، لباس نمازگزار مى‌باشد.

جلد سوم: بقيۀ كتاب صلاة و مباحث آن،

قبله، اذان و اقامه، تكبيرة الاحرام، قرائت، ركوع، سجود، تشهد، سلام، مستحبات نماز، مبطلات نماز، احكام خلل در نماز، سجدۀ سهو مى‌باشد.

جلد چهارم: بقيۀ كتاب صلاة و مباحث آن،

نماز جمعه، جماعت، صلاة عيدين، صلاة نذر، نماز مسافر مى‌باشد.

جلد پنجم: كتاب زكات داراى مباحث:

احكام و اقسام زكاة، زكاة فطره، خمس، انفال مى‌باشد.

ويژگى‌ها

  1. استناد به اجماع
    استناد فراوان به اجماع از ويژگى‌هاى بارز كتب فقه مقارنه‌اى و بخصوص اين كتاب مى‌باشد.
    البته از اجماع نسبت به فرق و مذاهب مختلف تعابير مختلفى ديده مى‌شود كه بعضى از آنان مختص به اجماعات عامّه و بعضى مربوط به اماميّه مى‌باشد.
    به عنوان نمونه در اجماعات منقول از عامّه با تعبير علماء يا فقهاء بطور مطلق مى‌نويسد: قول عامّة العلماء، أنكره جمهور العلماء، قال جميع الفقهاء، أجمع أهل العلم.[۱۲]
    و در مورد اجماعات علماء شيعه با لفظ علماء در حال اضافه به «نا» مى‌نويسد: هو مذهب علماؤنا، بلا خلاف بين فقهاء أهل‌البيت عليهم‌السلام، إجماع الإماميّة على ذلك إلاّ ابن الجنيد، ذهب إليه علماؤنا أجمع خلافا للجمهور، أما تحريم الغرائم فإجماع أهل‌البيت عليهم‌السلام.[۱۳]
    و گاهى نيز به صورت عام و شامل هر دو فرقه به اين صورت مى‌نويسد: قد أجمع المسلمون[۱۴]
  2. رد قواعد اصولى مثل قياس، استحسان
    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب علاوه بر استناد به قواعد اصولى اماميّه، رد قواعد اصولى غير صحيح عامّه مى‌باشد كه بيش از همه مؤلف در رد قياس مطالبى را ذكر نموده است.
    به عنوان نمونه: و هو قياس في معارضة النص فيرد، و هو قياس في التقديرات مع معارضة النّص، و نمنع الأصل في القياس.[۱۵]
  3. آزاد انديشى
    اگر چه مؤلف با احترام زيادى نظريات شيخ طوسى «قده» و سيد مرتضى «قده» و فقهاى بزرگ ديگرى را در كتاب ذكر مى‌نمايد، اما وى با دقت كم نظيرى به بررسى اين نظريات پرداخته و در بسيارى از موارد بر خلاف نظريات آنان، نظرياتى را انتخاب و بر صحت آنها استدلال نموده است.
    به عنوان نمونه در جمع روايى بين روايات متعارض در بحث نماز مسافر مى‌نويسد: قال الشيخ و إذا اختلف الأخبار حملنا هذه على الاستحباب و الأولى على الإجزاء.
    و سپس نظر خود را در حمل روايات اين گونه مى‌نويسد: و الرواية محمولة على ما لو خرج قبل مضي الوقت.
    و سپس نتيجه مى‌گيرد: و جمع الشيخ ليس بجيّد لدلالة الأولى على وجوب الإتمام و هذه على وجوب القصر فليس وجه الجمع إلاّ ما قلناه.[۱۶]
  4. استناد به روايات ائمۀ اطهار عليهم‌السلام
    اگر چه مؤلف بنا به اقتضاى مطالب كتاب بسيارى از روايات عامه را ذكر مى‌نمايد اما اتكاء و اطمينان وى به روايات ائمۀ معصومين عليهم‌السلام به عنوان آگاه‌ترين انسان‌ها به مذهب پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله و حتى كسانى كه وحى الهى را شنيده‌اند، بخوبى مشهور است، به عنوان نمونه:
    مع أن أهل‌البيت عليهم‌السلام أعرف منه لملازمتهم الرسول صلى‌الله‌عليه‌وآله، مع معارضتها لروايات أهل‌البيت عليهم‌السلام و هم أعرف بكيفيات الشريعة لملازمتهم الرسول صلى‌الله‌عليه‌وآله و سماعهم الوحي.[۱۷]
    گاهى نيز با استناد به روايات ائمۀ معصومين عليهم‌السلام، روش و مذهب حضرت على نيز تفسير مى‌شود به عنوان نمونه: و روايتهم عن علي‌عليه‌السلام خلاف ذلك مدفوعة، لأن أولاده عليهم‌السلام أعرف بمذهبه.
    و در جاى ديگر: و هو ممنوع إذ أهل‌البيت عليهم‌السلام أعرف بمذهب أبيهم.[۱۸]
  5. استناد به كلمات شيخ طوسى و ساير بزرگان
    مؤلف به كرات نظريات شيخ طوسى «قده» از كتاب الخلاف كه در فقه مقارنه‌اى نوشته شده ذكر نموده است و بيشترين توجه وى به كلمات شيخ طوسى است اما در همان حال به نظريات بزرگانى همچون ابن جنيد، ابن ابى عقيل، ابن البراج، شيخ صدوق، ابن بابويه، ابوالصلاح حلبى، سلار بن عبدالعزيز، ابن ادريس، قطب راوندى نيز متعرض شده است.
    اعتماد مؤلف به بيان روايات كتاب تهذيب الأحكام شيخ طوسى، به حدى است كه صاحب أعيان الشيعة در اين مورد مى‌نويسد: و كفى أنّ العلامة جعله (تهذيب الأحكام) موضوع اعتماده وحده في نقل الأحاديث في كتاب التذكرة إلاّ ما شذّ.[۱۹]
  6. ارجاع به منتهى المطلب
    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب ارجاع تفاصيل مطالب كتاب به منتهى المطلب مى‌باشد. به عنوان نمونه در صفحۀ 27 از جلد اوّل در بحث كشيدن آب چاه به سبب واقع شدن نجاست در آن مؤلف مى‌نويسد: و قد بينت الخلاف و الحجاج في منتهى المطلب على الاستقصاء.
  7. عدم ذكر فهرست‌ها
    از نقائص بزرگ كتاب اين كه در حالى كه از لحاظ تلاش در يافتن مآخذ و منابع و ذكر آن در حواشى كتاب، ناشرين موفق بوده‌اند، امّا متأسفانه فهرست‌هاى اعلام، كتب، احاديث، آيات قرآن كريم و ساير فهارست در پايان مجلدات كتاب ذكر نشده‌اند.

گفتار بزرگان

الذريعة: تذكرة الفقهاء في الفقه الاستدلالي، كبير، خرج منه إلى أواخر النكاح في خمسة عشر جزءا.[۲۰]

أعيان الشيعة: تذكرة الفقهاء في الخلاصة خرج منه إلى النكاح أربعة عشر جزءا مطبوع في مجلد واحد كبير.[۲۱]

در جاى ديگر از أعيان الشيعة: و هو فريد العصر و نادرة الدهر له من الكتب المصنفة في العلوم المختلفة ما لم يشتهر عن غيره لا سيما في الأصول الا لاهيّة فإنه قد فاق فيها الغاية و تجاوز النهایة و له في الفقه و التدريس كل كتاب نفيس أكبرها التذكرة و أصغرها التبصرة.[۲۲]

روضات الجنات: أو فيما ارتقى إلى أربعة عشر مجلدا مع أنه لم يتجاوز أبواب النكاح و هو كتابه المعروف ب‍«تذكرة الفقهاء».[۲۳]

فوائد رضويه: صنف في كل علم كتبا و أتاه الله من كل شيء سببا أما الفقه فهو أبو عذرة و غواص بحره و له فيها اثنی‌عشر كتابا هي ملجاء العلماء و مرجع الفقهاء هي منتهی المطلب في تحقيق المذهب خرج منه تمام العبادات...

و كتاب تذكرة الفقهاء و الموجود منه خمسة عشر جزءا إلى مباحث النكاح... و أوّل ما صنّفه من هذه الكتب كتاب المنتهى و آخرها المختلف و أحسنها و أدقها و أمتنها القواعد و أنفعها للمستدل المختلف و المنتهى و التذكرة.[۲۴]

حاشية لؤلؤ البحرين: و سبق في فقه الشريعة و ألف فيه المؤلفات المتنوعة من مطولات و متوسطات و مختصرات فكانت محط أنظار العلماء من عصره إلى اليوم تدريسا و شرحا و تعليقا فمن المطولات المختلف و التذكرة و منتهى المطلب.[۲۵]

الإجازة تأليف علامۀ حلّى: خرج منه إلى النكاح أربعة عشر مجلدا.[۲۶]

تحرير الأحكام تأليف علامۀ حلّى: و من أراد الإطالة فعليه بكتابنا الموسوم بتذكرة الفقهاء الجامع لأصول المسائل و فروعها مع إشارة وجيزة إلى وجوهها و ذكر الخلاف الواقع بين العلماء و إيراد ما بلغناه من كلام الفضلاء.[۲۷]

پانویس

  1. مستدركات أعيان الشيعة /5 294
  2. أصول العامّة للفقه المقارن، 13
  3. خطبۀ كتاب، ص4
  4. أعيان الشيعة، ج /3 14
  5. تحرير الأحكام، 281
  6. الذريعة إلی تصانيف الشيعة/4 43
  7. الذريعة إلی تصانيف الشيعة/4 43
  8. الذريعة إلی تصانيف الشيعة/4 43
  9. الذريعة/4 43
  10. مقدمه‌اى بر فقه شيعه، 120
  11. خطبۀ كتاب، ص4
  12. ج /1 64، 115، ج /2 36، 77
  13. ج /1 249، 255، 31، 54، 158، 235، 244
  14. ج /1 99
  15. ج /1 71، 85، ج /2 78
  16. ج /4 353
  17. ج /1 170، 173
  18. ج /1 165، ج /2 92
  19. أعيان الشيعة /9 161
  20. الذريعة/4 43
  21. أعيان الشيعة /5 404
  22. أعيان الشيعة /5 397
  23. روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات ج /2 275
  24. فوائد رضويه، 126
  25. لؤلؤ البحرين، 210، 211
  26. الإجازة، 155
  27. تحرير الأحكام، ص281


منابع مقاله

- الذريعة/4 43، 44

- أعيان الشيعة /5 403، 404، 396

- خلاصة الأقوال، 45

- الإجازة، 155

- طبقات أعلام الشيعة ج 3، ص52 قرن هشتم

- ريحانة الأدب /4 167 - 179

- أمل الآمل /2 81

- الكنى و الألقاب /2 477

- رياض العلماء /1 358 تا 390

- فوائد رضويه، 126