بدیع اسطرلابی
ابوالقاسم هبةاللّه بن حسین بن احمد(؟- 534هـ ق) معروف به بدیع اسطرلابى (اصطرلابى)، فیلسوف، منجم، متکلم و طبیب قرن ششم.
بدیع اسطرلابی (اصطرلابی) | |
---|---|
نام کامل | ابوالقاسم هبةاللّه بن حسین بن احمد |
رحلت | 534ق |
بدیع اسطرلابى در اصفهان نشو و نما کرد، سپس به بغداد رفت، در آنجا در رشته فلکیات کار کرد، و از آن راه مال فراوانى اندوخت.
وى در سال 524 هجرى در بغداد در قصر سلاطین سلجوقى جدولهاى فلکى ساخت، و این جداول را در کتابى به نام زیج محمودى که به نام سلطان ابو القاسم محمود بن محمد سلجوقى نوشته، جمعآورى کرده است.
تخصص و مهارت
او در تهیه ابزار و آلات فلکى یگانه زمان خود بود، اسرار فلک و خصوصیات ابزار لازم را خوب مىدانست و به وسیله آن آلات سیر نور و مقدار آن را معلوم کرد؛ دلایل و براهین هندسى بر صحت اعمال خود آورده است. آنچه او ساخته بود با قوانین اقلیدس تطبیق شده و صحت آن به اثبات رسیده است و از این راه کارهاى سابقین بر او، در این صنعت سبک و کوچک معرفى شده است. طریقه ابداع و استنباط او توجه دیگران را جلب کرده است، مثلا در کره سماوى چیزى اضافه کرد، و عمل آن را که سالیان دراز ناقص بود کامل کرد، و رسالهاى در این زمینه نوشت و ادله و براهینى آورد، و بیان کرد اینکه خجندى، مبتکر اول آن کره، آن را براى یک عرض ساخته و دلیل آورده بود که ممکن نیست در عرضهاى متعدد به کار برده شود، بىاساس است.
گذشته از این بدیع در ساختن مسطرهها (خطکش) و قرقرهها رنج بسیار برد تا به پایهاى رسید که مردم آن مصنوعات را مثل جواهر نگهدارى مىکردند، وى در عمل طلسمات و رصدگیرى براى انتخاب اوقات نیز جهد بسیار کرد. مردم کارهاى او را مورد تجربه قرار دادند و چون صحت آنها به تجربه ثابت شد، وى از راه صنایع خود ثروت بسیارى به دست آورد. این کار در زمان مسترشد انجام شد؛ پس از درگذشت بدیع اسطرلابى فضلا و دانشمندان به این نکته رسیدند که او نظیرى نداشته است. به علاوه شعر عالى و پاکیزهاى هم داشت.
بدیع اسطرلابى در علم اسطرلاب و ساختن آن یگانه زمان خود بود، و بسیار در صنعت خود ماهر و محکمکار بوده است و به داشتن این هنر شناخته شده بود. در فوات الوفیات آمده است: «او یکى از ادبا و یگانه زمان خود در ساختن ادوات فلکى بوده، و این صنعت را نیک مىدانسته است».
در کلام بزرگان
ابن ابى اصیبعه او را از حکماى فاضل و از ادباى عالیقدر و طبیب عالم و فیلسوفى متکلم شمرده است که به حکمیت و کلام و ریاضیات علاقه بیشترى داشت و علم رصد و نجوم را هم خوب مىدانست.
عماد اصفهانى در الخریدة و ابو المعالى خطیرى در کتاب زینة الدهر او را ستودهاند.
سارتون و سوتر و دیگر نویسندگان و فضلاى غرب هم اعتراف کردهاند که بدیع اسطرلابى از بزرگترین رجال دوره خود در ساختن اسطرلاب بود و در ساختن دیگر آلات فلکى هنرمندى بىبدیل بهشمار مىرفت.
تهرانى در الذریعة دیوان شعرى به او نسبت مىدهد و مىنویسد که بدیع اسطرلابى شیعه بوده است، و تأکید مىکند که اسطرلابى دیوان شعر حسین بن حجاج را مختصر کرده و آن را درة التاج فى شعر ابن الحجاج نامیده است، و از طرفى ابن الحجاج شیعهاى است که روش خاص او معروف است[۱].
پانویس
- ↑ نعمه، عبدالله، ص194-195
منابع مقاله
نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، جاپ یکم، 1367ش.