ابن الآدمی، حسین بن محمد
ابن الآدمی، ابوعلى حسین بن محمد بن حمید (اواخر سده 3 یا اوائل سده 4ق/9 یا 10م) ستارهشناس مسلمان.
ابن الآدمی، حسین بن محمد | |
---|---|
نام کامل | حسین بن محمد بن حمسد بن الآدمی |
نام پدر | محمد |
ولادت | اواخر قرن سوم یا اوائل قرن چهارم |
دین | مسلمان |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | زیج نظم العقد |
زندگینامه
از زادگاه و زندگانى او هیچگونه آگاهى در دست نیست. قفطى از او دوبار، به نام حسین بن محمد و یکبار به نام محمد بن حسین یاد کرده است. سوتر نیز یکبار با تکیه بر ابن ندیم از حسین بن محمد الآدمی، و بار دیگر با استناد به قفطى از محمد بن حسین بن حمید، معروف به ابن الاذمى نام برده، و این دومى را بهرغم اختلاف نامهای محمد و حمید، فرزند آن دیگری شمردهاست، اما این واقعیت که قفطى در هر دو مورد یاد شده، بهرغم اختلاف در ذکر نام، لقب ابن الادمى را به کار برده و زیج بزرگ معروف به نظم العقد را به وی نسبت داده، و علاوه بر آن زیر عنوان محمد بن الحسین، همه آنچه را که ابن صاعد زیر عنوان حسین بن حمید آورده تقریباً کلمه به کلمه نقل کرده است، نشان مىدهد که سروکار ما با یک تن است و استنباط سوتر درست نیست.
اهمیت ابن آدمى بیش از همه در آن است که در کنار ابراهیم بن حبیب الفزاری و محمد بن موسى خوارزمى و حبش بن عبدالله بغدادی و چند تن دیگر، زیجهایى به شیوهزیج معروف به سندهند (سدهانتا) تدوین کردهاند.
آثار
مهمترین اثر ابن الآدمی زیج نظم العقد است که خود او موفق به تکمیل آن نشد، و یکى از شاگردانش، به نام قاسم بن محمد بن هاشم مدائنى، معروف به علوی، آن را به پایان برد. در این کتاب، که اثری از آن باقى نمانده است، از فن تعدیل که شامل اصول هیأت افلاک و حساب حرکات ستارگان است، و به ویژه از حرکت پیشرفت و پسرفت (اقبال و ادبار) فلک سخن گفته شده است. ابن صاعد گوید: پیش از آنکه این کتاب به دست ما برسد، چیزهایى درباره اینگونه حرکات مىشنیدیم که خردپذیر نبود و با هیچ قانونى پیوند نداشت، اما وقتى این کتاب را خواندیم، مطلب را دریافتیم و من این نکات را در کتاب اصلاح حرکات النجوم توضیح دادهام. وی مدعى است که از زیج نظم العقد مطالبى دریافته است که گمان نمىکند بر دیگری آشکار شده باشد. ابن ندیم تنها از یک اثر ابن الادمى، زیر عنوان الحرافات و الخیطان و عمل الساعات یاد مىکند. مفهوم این عنوان روشن نیست و اظهار نظرهایى که شده است، مشکلى را حل نمىکند. سوتر احتمال مىدهد که کلمه خیطان به اسطرلاب مربوط باشد[۱].
پانویس
- ↑ مولوی، محمدعلی ج2 ص615-616
منابع مقاله
مولوی، محمدعلی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374