صحيح تاريخ الطبري
صحیح تاریخ الطبری اثری از ابوجعفر محمد بن جریر طبری(224 -310ق) و توسط محمد بن طاهر برزنجی تحقیق شده است.
صحیح تاریخ الطبری | |
---|---|
پدیدآوران | طبری، محمد بن جریر (نويسنده)
برزنجی، محمد بن طاهر (محقق) حلاق، محمد صبحی حسن (مصحح) یحیی، یحیی بن ابراهیم (سایر) عمری، اکرم ضیاء (مصحح) خلیل، عماد الدین (مصحح) صلابی، علی محمد محمد (سایر) جاف، ابراهیم (سایر) مقطری، عقیل (مصحح) |
ناشر | دار ابن کثير |
مکان نشر | سوریه - دمشق ** لبنان - بیروت |
سال نشر | 1428ق - 2007م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 13 |
کد کنگره | /ط2 ت202 35/63 DS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نوشتار حاضر نسخه تحقیق شده از کتاب«تاریخ الرسل و الملوک» یا تاریخ الامم و الملوک معروف به تاریخ طبری است که از آثار ارزشمند و برجسته تاریخی در میان آثار عربی است. [۱]
محقق در مقدمهای بهتفصیل به بحث پیرامون تاریخ[۲]، تاریخ نگاری[۳]، مدارس تاریخی،[۴]تاریخنگاران تا قرن سوم[۵] شخصیتشناسی طبری از نگاه دیگر عالمان تاریخ[۶] و معرفی مهمترین مشایخ او، و در ادامه به موضوع تاریخنگاری طبری پرداخته است. [۷] محقق سپس کتابشناسی این اثر را موردتوجه قرار داده است و ضمن اشاره به نکاتی پیرامون نویسنده، به اهمیت کتاب، مصادر طبری، روش نویسنده و ساختار کتاب اشاره کرده است. [۸] وی همچنین در خصوص نوشتههایی مرتبط با تاریخ طبری از قبیل ترجمهها، تکملهها، اختصارات و...مطالب و اطلاعات ارزشمندی را مطرح کرده است. [۹]
محقق به سندشناسی روایات تاریخ طبری پرداخته و آنها را در قالب صحیح، ضعیف و مسکوتعنه تقسیم نموده و گزارشهای کتاب را برایناساس تنظیم کرده است . بخش اول به گزارشهای صحیح تاریخ طبری مشتمل بر قصص انبیا و تاریخ ماقبل بعثت و گزارشهای ضعیف آن در این بازه زمانی اختصاص دارد. در بخش دوم صحیح سیره نبوی به همراه ضعف آن ذکر شده است. صحیح تاریخ طبری در مورد خلافت راشده به همراه ضعیف آن در بخش سوم است. بخش چهارم به گزارشهای صحیح و ضعیف تاریخ طبری به تتمه حوادث قرن اول هجری اختصاصیافته است. بخش پنجم به صحیح تاریخ طبری در خصوص تتمه تاریخ خلافت عهد اموی به همراه ضعیف و مسکوتعنه در این دوره پرداخته است. بخش ششم صحیح، ضعیف، و مسکوتعنه تاریخ طبری در دوره خلافت عباسیان است. در بخش چهارم به جرحوتعدیل رجال تاریخ طبری پرداخته شده است. [۱۰] وی قبل از آغاز مطالب به معرفی و اظهارنظر در باره راویانی که در اسناد گزارشهای تاریخ طبری از آنان نامبرده شده، پرداخته است. [۱۱] محقق از نوشتههای معاصران طبری مانند «تاریخ خلیفه بن خیاط»(م 240ق)، «طبقاتالکبری» نوشته ابن سعد(م 230ق)، «فتوح البلدان» بلاذری(م 279ق)، «انساب الاشراف» بلاذری(م 279ق)، «فتوح مصر» ابن عبد الحکم(276ق) و همچنین از گزارشها و روایات نادر عالمانی مانند بخاری و مسلم و اصحاب سنن و مسانید و نگارشهای اختصاصی مانند کتاب «الخراج» ابو یوسف (م 182ق) بهره برده است. وی علاوه بر مصادر ذکر شده از برخی مصادر بعد از طبری نیز مانند «تاریخ بغداد» خطیب بغدادی، «المنتظم» ابن جوزی، «تاریخ دمشق» در فرایند تحقیق اثر استفاده کرده است. [۱۲]
محقق تلاش کرده در بخش متعلق به قصص انبیا عصمت آنان را بهصورت واضح بیان و مورد تأکید قرار دهد و گزارشهایی ناسازگار با عصمت آنان را رد کرده و تنها به روایات مستند و صحیح توجه نماید. وی در خصوص سیره نبوی از مصادر متقدم بر طبری مانند طبقات ابن سعد و نوشتههایی مانند دلائل النبوة بیهقی و ابونعیم و سیرهای که ابن کثیر نقل کرده، بهاضافه آنچه در مغازی، کتب سیره و صحیحین و سایر صحاح و مسانید دراینخصوص آمده جهت مقایسه و مقارنه گزارشها بهره گرفته است. وی این شیوه را در خصوص گزارشهای متعلق به خلافت راشده با نگاه به عدالت صحابه دنبال کرده است. <ref > رک: همان، ص 53- 54 </ref
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.