التحصيل

التحصیل، نوشته بهمنیار بن مرزبان، کتابی است به زبان عربی و با موضوع فلسفه اسلامی. این اثر، به تصحیح شهید مرتضی مطهری رسیده است. بهمنیار در «التحصيل»، مطالب بوعلی را با افزوده‌های خودش طبق ترتیب حکمت علائی بیان کرده است. او در این کتاب به مباحث مربوط به منطق، مابعدالطبیعه و علم اعیان موجودات پرداخته است.

التحصيل
التحصيل
پدیدآورانبهمنیار بن مرزبان (نویسنده) مطهری، مرتضی (مصحح)
ناشردانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
مکان نشرایران - تهران
چاپ2
شابک964-03-3757-9
موضوععلوم طبیعی - متون قدیمی تا قرن 14

فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 فلسفه ایرانی - متون قدیمی تا قرن 14 ما بعد الطبيعه - متون قدیمی تا قرن 14

منطق - متون قدیمی تا قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BD‎‏ ‎‏108‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ب‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، دارای مقدمه رئیس وقت دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران، مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در سه بخش اصلی است.

گزارش محتوا

مقدمه اول کتاب، حاوی مطالبی درباره اهمیت تصحیح متون قدیمی، مشقت‌های این کار، اهداف دانشکده معارف اسلامی در این مورد، اهمیت کتاب التحصيل بهمنیار و سپردن تصحیح آن به استاد مرتضی مطهری که به تدریس فلسفه اسلامی در آن دانشگاه مشغول بوده‌اند، مشکلات پیش‌آمده در روند تصحیح این اثر و تعریف و تشکر از مرتضی مطهری و عبدالحمید گلشن ابراهیمی است.[۱].

شهید مطهری می‌نویسد: من در ابتدا تمام نسخه‌های خطی را مشاهده می‌کردم «و گاهى که عبارت نامفهوم بود، به کتب شیخ، مانند شفا و نجات و اشارات مراجعه مى‌کردم، اما زود متوجه شدم که بهترین راه تصحیح این کتاب، مقابله آن با کتب شیخ است؛ زیرا مؤلف نه‌تنها همچنان‌که خود در اول کتاب اعتراف کرده است مطالبش همان مطالب استادش ابن سینا است، بلکه غالباً عین عبارت استاد را مورد استفاده قرار داده است... بهمنیار، فوق‌العاده بر کتب استادش بوعلى احاطه داشته است؛ هر مطلبى را مى‌‏‌دانسته که شیخ استاد آن را در چند جا متعرض شده و در کجا بهتر ادا کرده و برای اقتباس مناسب‌تر است، همان را انتخاب کرده است‏»[۲].

البته ذکر این نکته به این معنی نیست که التحصيل تماما مطالب شیخ را آورده؛ «مثلاًدر منطق، فصل مربوط به مواد قضایا که تحت عنوان «في القضايا من جهة ما يصدق بها» ذکر شده است، تمام مطالب، عین عبارات اشارات است، به‌استثنا پنج شش سطر در صفحه 97 و 98 که از خود بهمنیار است. در فصل مربوط به «كيفية وقوع الشر في القضاء الإلهي» (صفحه 658)، مطلبى دارد که حکماى بعد از او مانند میرداماد در ایقاظات و صدرالمتألهین در اسفار جلد سوم، از آن نقل و یا استفاده کرده‌‏اند. در صفحه 784، مطلبى درباره حس مشترک دارد و آن را با کلمه «و عندي» بیان مى‌کند. صدرالمتألهین در جلد 4 اسفار، چاپ قدیم، صفحه 51، آن را نقل و تأیید مى‌کند. ایضا صدرالمتألهین، در مباحث قوه و فعل، برهانى بر امتناع وقوع حرکت در مقوله «أن يفعل» و «أن ينفعل» می‌آورد و به آن اعتماد مى‌کند و در شرح هدایه مى‌گوید: این برهان را اولین بار بهمنیار اقامه کرده است»[۳].

از نگاه استاد مطهری، کتاب التحصيل، برای تدریس فلسفه مشاء، بهترین است؛ زیرا از شفا مختصرتر و از النجاة مفصل‌تر و از اشارات جامع‌تر است. بهمنیار، التحصيل را برای دایی خویش ابومنصور بهرام بن خورشید بن ایزدیار نوشته است. این امر از عبارات ابتدایی بهمنیار در مقدمه‌اش بر کتاب مشخص می‌شود. همچنین از عبارات ابتدایی او در مقدمه روشن می‌شود که وی بیان در ترتیب فصول از دانشنامه علایی پیروی کرده و در مطالبی که نگاشته به تمام کتاب‌های بوعلی و همچنین مذاکرات شفاهی میان خود و استادش نظر داشته است؛ به‌علاوه مطالبی فرعی یا تکمیلی بر نظرات استاد داشته که در این کتاب بیان کرده است.[۴].

«التحصيل، همچنان‌که خود مؤلف در ابتدا مى‌گوید مشتمل بر سه بخش یا سه کتاب است: منطق، مابعدالطبیعه و علم اعیان موجودات. منطق، مشتمل بر سه مقاله و مابعدالطبیعه مشتمل بر شش مقاله و علم اعیان موجودات، مشتمل بر دو مقاله است و البته هر مقاله‌‏اى مشتمل بر چند فصل است. در بخش اول، مسائل منطق را متعرض شده و در بخش دوم امور عامه فلسفه را و در بخش سوم الهیات بالمعنى الاخص و قسمتى از طبیعیات و مسائل نفس را ذکر کرده است. از مقدمه کتاب معلوم مى‌‏‌شود که همه التحصيل همین است، اما نمى‌‏‌دانم به چه سبب، صاحب الذريعة و صاحب ريحانة الأدب، نوشته‏‌اند که التحصيل مشتمل بر منطق و ریاضى و طبیعى و الهى است. ظاهرا ذکر ریاضى، غفلتى است از این مؤلفان»[۵].

بهمنیار در مقدمه‌اش، خواندن حکمت علائی را پیش از آغاز آموختن این کتاب، پیشنهاد می‌دهد[۶].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب و اعلام و کتاب‌ها در انتهای اثر و رونوشت تصاویر صفحات اول و ماقبل آخر نسخه خطی حلب در صفحه‌های 18 و 19 کتاب ذکر شده است. پاورقی‌ها علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی از مصحح در شرح محتوای مطالب هستند. شهید مطهری متذکر می‌شود که کار تصحیح این کتاب در سال 1343ش، از طرف دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، به وی سپرده شده و شش سال طول کشیده است.[۷].

او با توضیح اینکه این کتاب برای اولین بار است که در ایران چاپ می‌شود، درباره نسخه‌های خطی استفاده‌شده برای چاپ آن چنین می‌نویسد: «چهار نسخه در کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامى موجود است که یکى، یعنى نسخه شماره ج 211 که در اینجا با حرف «م» مشخص شده، ناقص است؛ یعنى فقط منطق و قسمت کمى از ماوراءالطبیعه را دارد. این نسخه، تعلق داشته است به مرحوم استاد ضیاءالدین درى و دیگر، نسخه شماره د 644 که از کتب مرحوم استاد شیخ محمدحسین فاضل تونى است و به کتابخانه دانشکده الهیات منتقل شده و بهترین نسخه از این چهار نسخه است. سوم، نسخه شماره ج 304 است که آن نیز قبلا تعلق داشته به مرحوم استاد ضیاءالدین درّى و با حرف «ض» مشخص شده. چهارم، نسخه شماره د 404 است که در آخر آن نام محمدجواد حسینى است و با حرف ج مشخص شده است. در میان این چهار نسخه، چون نسخه مرحوم فاضل تونى صحیح‌تر و معتبرتر به نظر رسید آن را دست‌نویس کردیم و اصل و متن برای چاپ قرار دادیم و سپس دست‌نویس‌شده را با نسخ دیگر مقابله کردیم و در پاورقى به موارد اختلاف اشاره کردیم. این کار به همین صورت تا پایان منطق ادامه یافت‏»[۸].

شهید مطهری در ادامه به نسخه‌ای نفیس‌تر برخورد می‌کند که جعفر زاهدی، تصویر آن را از روی نسخه «دارالكتب الأوقاف العامة» شهر حلب برداشته و ازاین‌رو، از کتاب دوم، یعنی از صفحه 279، این نسخه اصل قرار می‌گیرد و نسخه دست‌نویس‌شده با آن مقابله و اصلاح می‌شود و موارد اختلاف نسخه فاضل تونى با علامت «ف» در پاورقى ذکر می‌گردد[۹].

وی همچنین گاهی برای تصحیح عبارت یا مطلب موجود در این کتاب از کتاب‌های متأخر از آن، مانند اسفار صدرالمتألهین و البصائر النصيرية ابن سهلان و أساس الاقتباس خواجه نصیر و جوهر النضيد استفاده کرده است.[۱۰].

او درباره ارجاع به کتاب شفا هم می‌نویسد: «نظر به اینکه کتاب شفا یک نسخه چاپ‌شده کاملى ندارد، آنچه در ایران چاپ شده، منحصر است به طبیعیات و الهیات. قسمت منطق در تهران چاپ نشده است و آنچه اخیرا در مصر چاپ شده، منحصر است به الهیات و منطق (که البته منطق هم کامل نیست)؛ لهذا ما در پاورقی‌ها از نظر ارائه صفحات شفا نتوانستیم هیچ‌کدام از نسخ‌چاپ شده را مأخذ قرار دهیم، خصوصا مدرک ما در منطق شفا نسخه خطى شماره ج-‌1/236 کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامى بود که قبلا به مرحوم فاضل تونى تعلق داشته است و آن مرحوم از روى نسخه معتبر دیگرى دقیقا تصحیح کرده است‏»[۱۱].

او برای دقت و سهولت دستیابی به ارجاعات، در پاورقى به شماره فصل و مقاله و فن و بخش شفا اشاره کرده‌است.[۱۲].

بنا به نقل صاحب روضات، ترجمه فارسی التحصيل که احتمالا به قلم خود بهمنیار باشد، موجود است. عبدالحسین حائری در شماره‌های آذر و دی 1344ش، مجله وحید نسخه‌ای از ترجمه فارسی التحصيل را معرفی کرده و درباره اینکه کار خود بهمنیار است یا نه، بحث کرده است.[۱۳].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه ناشر، صفحات یک تا سه
  2. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ج
  3. ر.ک: همان، صفحه و
  4. ر.ک: همان، صفحه و و ز
  5. ر.ک: همان، صفحه ط
  6. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص2
  7. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه الف
  8. ر.ک: همان، صفحات الف و ب
  9. ر.ک: همان، صفحه ب
  10. ر.ک: همان، صفحه د
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان
  13. ر.ک: همان، صفحه ح

منابع مقاله

مقدمه‌های کتاب.


وابسته‌ها