بروکلمان، کارل
کارل بروکلمان (۱۸۶۸ – ۱۹۵۶م)، خاورشناس مشهور یهودی آلمانی و از بزرگترین اسلام شناسان غربی در نیمه اول قرن بیستم
نام | بروکلمان، کارل |
---|---|
نامهای دیگر | Carl Brockelmann |
نام پدر | ارنْست بروکلمان |
متولد | 1868م |
محل تولد | روستوک آلمان |
رحلت | 1956م |
اساتید | نولدکه |
برخی آثار | تاریخ الأدب العربی
تاریخ ملل و دول اسلامی |
کد مؤلف | AUTHORCODE01885AUTHORCODE |
ولادت
در 17 سپتامبر 1868م در روستوک، از شهرهاى آلمان، به دنیا آمد.
تحصیلات
وی در 1886م وارد دانشگاه روستوک شد. نخست به فراگیرى زبان و متنشناسى یونانى و لاتین نزد لیو و زبان عربى و حبشى نزد فیلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پریتوریوس و زبانهاى شرقى را نزد فرنکل و زبانهاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس نولدکه رفت و در درس هوبشمان براى فراگیرى زبانهاى سنسکریت و ارمنى و درس دومیشن، براى آموختن زبان مصرى قدیم حاضر شد.
او در 1890م با تقدیم رساله نخستین دکترى خود، به تشویق و اشراف نولدکه، تحت عنوان (ارتباط میان الکامل فی التّاریخ ابن اثیر و تاریخ الرّسل والملوک محمّد بن جریر طبرى) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دکترى گرفت و در یکى از مدرسههاى پرتستانى آغاز به تدریس کرد و در همان وقت با نولدکه، دیوان لبید را تصحیح کرد که با ترجمه آلمانى در 1891م در وین منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دکترى دوم خود را که مجوّز شایستگى او براى تدریس در دانشگاه بود، درباره تلقیح مفهوم اهل الاثار فی مختصرالسّیر والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى، تقدیم داشت. او در همین اوقات، به گردآورى موادى براى تألیف فرهنگ سریانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سریانى کتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون دیگر پرداخت. در فوریه 1895، این فرهنگ به صورت کامل با نام «واژهنامه سریانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقیقى و انتقادىِ طبقات ابن سعد شرکت جست.
وى براى گردآورى نسخ خطى این کتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر کرد و با استفاده از این فرصت به استنساخ عیون الاخبار ابن قتیبه پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از طبقات ابن سعد، که با کوشش بروکلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسیله آکادمى برلن منتشر گردید. اما ناشر عیون الاخبار شرط کرد که چون عیون الاخبار کتابى نیست که مورد استقبال شمار فراوانى قرار گیرد، اثر دیگرى که سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقدیم کند. این حادثه او را مصمّم ساخت که «تاریخ نوشتههاى عربى» را تألیف کند. این کتاب که تا آن وقت در جهان علم نظیر نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ویژه اسلامشناسان مواجه شد، زیرا مشتمل بر همه آثارى بود که به زبان عربى تحریر یافته است.
در بهار 1900م زاخائو از بروکلمان خواست تا تدریس زبان عربى را در مدرسه زبانهاى شرقى برلن بپذیرد و در تابستان همان سال کرسى دانشگاههاى ارلانگن و برسلاو به وى پیشنهاد شد و او ترجیح داد که به برسلاو برود. در همین اوقات او در تألیف مجموعهاى درباره تاریخ ادبیات شرق، که از 1901م آغاز شده بود، سهیم گشت و جزء هفتم از این مجموعه، بخش «تاریخ ادبیات مسیحى در شرق» را که شامل ادبیات سریانى و عربى مىشد، به رشته تحریر درآورد.
بروکلمان در 1903م نسخههاى خطى شرقىِ کتابخانه شهردارى برسلاو و در سالهاى بعد، نسخِ خطى شرقى کتابخانه شهردارى هامبورگ را فهرست کرد. سپس از او دعوت شد که در دانشگاه کونیگسبرگ تدریس کند (1903). او در آنجا بیشتر کتابهاى خود از جمله «اصول دستور تطبیقى زبانهاى سامى» را تألیف کرد. در 1909م پس از درگذشت فرنکل و استقرار پریتوریوس به جاى او، بروکلمان در شهر هاله، جاى پریتوریوس را گرفت و از 1910 تا 1922م، در آنجا زیست و در همانجا در 1909م ازدواج کرد. وى در اثناى اقامت خود در هاله، جزء دوم کتاب اصول دستور تطبیقى زبانهاى سامى را نوشت و چاپ دوم «فرهنگ سریانى» را آماده کرد، ولى جنگ جهانى اول کار او را کند ساخت، زیرا بسیارى از متون سریانى که در خارج آلمان منتشر شده بود، به آلمان نمىرسید.
وى به موازات توجه به زبانهاى سامى، به زبان ترکى نیز عنایت داشت و در آغاز جنگ جهانى دوم، «دیوان لغات التّرک کاشغرى» را در استانبول چاپ کرد. این کتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانى از اقوام ترک در آسیاى مرکزى بود و بر اساس همین کتاب، «کنزاللغة ترکى میانه» را تألیف کرد که با کمک آکادمى علوم مجارستان به چاپ رسید.
وى در تابستان 1932م به ریاست دانشگاه برسلاو منصوب گشت. در این دوران، دانشجویان بر ضد کوهن که یهودى بود تظاهرات کردند و چون بروکلمان از آزادى دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبى که باشند دفاع مىکرد، در 1933م ناچار به استعفا گردید، ولى کرسى استادى خود را در دانشگاه تا پاییز 1935م که بازنشسته شد، حفظ کرد. او در بهار 1937م به شهر هاله منتقل گشت تا بتواند از کتابخانه خاورشناسى آلمانى آنجا استفاده کند و به تصحیح، تکمیل و استدراک کار اصلى خود، «تاریخ نوشتههاى عربى» بپردازد که نتیجه آن را بریل در دو جلد در 1937 و 1938م، در لیدن به عنوان «ذیل»، منتشر ساخت.
در سالهاى 1895 تا 1914م، بروکلمان در جریان گردآورى اطلاعات درباره تاریخ اسلام قرار گرفت و فصل «تاریخ اسلام» را در اثرى که به اشراف یولیوس فون پلوگ هارتونگ درباره تاریخ جهان نگاشته شده است، نوشت. بروکلمان در طى بیست و پنج سال، این مطلب را گسترش داد و فصلى دراز درباره اوضاع دولتهاى جدید اسلامى بعد از جنگ جهانى اول تا 1939م بر آن افزود و همه این اطلاعات را در «تاریخ ملل و دول اسلامى» در 1939م منتشر کرد.
او در زمان بازنشستگى، در 1945م کتابدارى انجمن خاورشناسان آلمان را عهدهدار گردید و در تابستان 1947م به عنوان استاد ممتاز، درسها و سخنرانىهایى مطابق میل خود ارائه داد؛ از جمله به تدریس ترکى جدید و تاریخ عثمانى و نیز زبانهاى سریانى، آشورى، بابلى، حبشى و قبطى پرداخت و گاهگاه درس زبان فارسی جدید و فارسی میانه و زبان ارمنى را هم به کارهاى خود مىافزود. وى در تابستان 1953، براى بار دوم، بازنشسته شد ولى باز هم درس و بحث را رها نکرد.
وفات
وی سرانجام در 6 مه 1956م درگذشت.
آثار
در دسامبر 1954م سرماخوردگى شدیدى تندرستى او را مختل ساخت، اما او با کمک همسر و یکى از شاگردانش کتاب «نظم زبان عبرى» را تألیف کرد. بروکلمان شرح حالی از خود باقی گذاشته که در مجله اورینس به چاپ رسیده است. یوهان فوک نیز مقالهای تحت عنوان «بروکلمان به عنوان یک خاورشناس» دارد که در «مجله انجمن خاورشناسان آلمان» (۱۹۵۸) منتشر شده است.
اوتو اشپیس در ۱۹۳۸، به مناسبت هفتادمین سال تولد بروکلمان، فهرستی از ۵۵۵ اثر او را در «مجله علمی دانشگاه مارتین لوتر» چاپ کرد. هلموت ریتر نیز فهرست دیگری از آثار بروکلمان به ترتیب زمانی (۱۸۹۰ـ۱۹۵۴) فراهم کرد. این فهرست را یورگ کریمر به عربی برگرداند و صلاح الدین منجد منتشر کرد.