مصباح الهداية و مفتاح الكفاية

مصباح الهداية و مفتاح الكفاية، اثر عز الدّين، محمود بن على كاشانى است. اين كتاب كه مهم‌ترين اثر نویسنده است، در موضوع خود كه عبارت از تصوّف و اخلاق است، در ميان آثار فارسى قرن هفتم به بعد ممتاز و منحصر به فرد است.

مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة
مصباح الهداية و مفتاح الكفاية
پدیدآورانعزالدین كاشانی، محمود بن علی (نویسنده)
ناشرمؤسسه نشر هما
مکان نشرتهران - ایران
چاپ1
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اشخاصى همچون جامى در «نفحات الانس» و مرحوم نايب الصدر در «طرائق الحقائق» كه به بيان شرح حال عزالدين محمود كاشانى پرداخته‌اند و يا مانند حاجى خليفه در «كشف الظنون» كه به معرّفى كتاب «مصباح الهداية» اهتمام داشته‌اند، عموماً وى را جزء مترجمان و شارحان دانسته‌اند و كتاب او را جزء ترجمه‌هاى فارسی «عوارف المعارف» معرّفى نموده‌اند؛ در حالى كه اين كتاب، به تصريح خود مؤلّف، در مقدّمه و از روى مقايسه هر دو كتاب با يك‌ديگر، كتاب مستقلّى در تصوّف است كه اكثر اصول و فروع «عوارف المعارف» را شامل مى‌شود، ولى در نقل حكايات و روايات، سلسله اساتيد را كه سهروردى آورده، حذف كرده و مطالب را به ترتيب كتاب «عوارف المعارف» نياورده، بلكه خود در ترتيب باب‌ها و فصول، شيوه خاصّى را انتخاب نموده كه با كتاب «عوارف المعارف» تفاوت دارد و هم‌چنين مطالبى را از خود بر آن افزوده است و در واقع مى‌توان گفت كه كتاب «مصباح الهداية» برداشت و ترجمه آزادى از كتاب «عوارف المعارف»، به زبان فارسى است.

ساختار

كتاب، شامل ده باب است و هر بابى، ده فصل دارد كه در مجموع، يك‌صد فصل مى‌شود:

ابواب كتاب، از اين قرار است:

  1. اعتقادات متصوفه؛
  2. علوم؛
  3. معارف؛
  4. اصطلاحات صوفيان؛
  5. مستحسنات متصوّفه؛
  6. آداب؛
  7. اعمال؛
  8. اخلاق؛
  9. مقامات؛
  10. احوال.

گزارش محتوا

به‌طورى كه از فهرست مطالب و ابواب و فصول، معلوم مى‌شود، مؤلّف در اين كتاب، از نخستين پايه دين كه اعتقاد به وجود صانع و توحيد است، تا آخرين مقام و منزل سالكان كه مرتبه فناء فى الله و بقاء بالله و حال اتّصال است، تمام مراحل را به همراه مسائل اعتقادى و اصول و فروع دين و آداب و رسوم، شرح داده كه در نوع خود در ميان كتب فارسى قديم، همتا ندارد.

با اندك دقّت در مطالب كتاب، مى‌توان دريافت كه عز الدّين شرط اساسى تصوّف و حقيقت عشق را وجوب طاعت و عبادت و پيروى از شريعت مى‌داند و كسانى را كه عبادت و طاعت را وظيفه عابدان و زاهدان مى‌شمارند و بر اين باورند كه صوفيان صاحب‌دل را چندان احتياج به آداب شريعت نيست، سرزنش مى‌كند. وى، تصريح مى‌كند: «اقوال و افعال صوفى، همه، موزون بود به ميزان شرع؛ هرگز شتم و فحش از دهان وى بيرون نيايد».

توجّه به حقيقت و شريعت، به‌حدّى در كتاب، مهمّ است كه شرط توفيق را توجّه جدى به عبادات و اطاعات در قالب شريعت مى‌داند. اين نكته نيز قابل يادآورى است كه برخى از صوفيان، توجه به حقيقت را از توجه به شريعت، مستقل مى‌دانستند، حتّى برخى، تأثير اعمال و عبادات را نيز بسيار كم مى‌خواندند، امّا كاشانى نه تنها اين امر را برنمى‌تابد، بلكه بر اطاعت و عبادت و انجام آن در قالب شريعت، تأكيد مى‌ورزد.

با دقت در محتواى كتاب، معلوم مى‌شود كه مطالب كتاب، به‌طور كلى هفت قسمت است به اين شرح:

  1. بيان اصول عقايد دينى همچون توحيد، نبوّت و معاد؛
  2. علوم و معارف، از قبيل علم واجب، معرفت خواطر، تحقيق در وحى و الهام و كشف و شهود؛
  3. شرح اصطلاحات صوفيه، مانند جمع و تفرقه، سكر و صحو، الباس خرقه و اساس خانقاه؛
  4. توضيح آداب و رسوم فردى و اجتماعى، مثل تجرّد و تأهّل، آداب شيخ و مريد، تعهّدات نفس در غذا خوردن و لباس پوشيدن و ساير آداب؛
  5. بيان اعمال مذهبى، از قبيل واجبات و مستحبّات(اين قسمت، خود، به منزله كتابى است جامع مسائل فقهى در فرايض و سنن و دعاها و اوراد و اذكار وارد شده از پيشوايان دينى)؛
  6. اخلاق، همچون راستى، احسان، بردبارى، بذل، مواسات و...؛
  7. مقامات و احوال سالكان، از مقام توبه تا وصول به حق.

از ويژگى‌هاى مهمّ كتاب، مشتمل بودن بر عبارات حكيمانه و اشعار عارفانه عربى است كه مؤلّف، كتاب خود را به استشهاد و استدلال با آنها، مزين ساخته و خوانندگان از خواندن اين عبارات و اشعار، با مراجعه به ترجمه فارسى شيوا و فصيحى كه مصحّح محترم از آنها كرده است، استفاده مى‌كنند.

وضعيت كتاب

كتاب، در سال 1325ش، توسط استاد، جلال‌الدّين همايى تصحيح شد. ايشان، براى تصحيح كتاب، زحمات شايان توجهى را متحمل شده‌اند و براى تصحيح كتاب، سه نسخه معتبر قديمى را با هم مقايسه نموده‌اند، ولى اساس كار خود را بر روى نسخه كتاب‌خانه مجلس شوراى ملّى ايران قرار دادند. استاد همايى، علاوه بر تصحيح كتاب، هر جا كه لازم ديده‌اند، توضيحاتى را درباره جملات عربى، لغات و اشعار و يا حتى اصطلاحات عرفانى، در پاورقى آورده‌اند كه بسيار ارزش‌مند است؛ خصوصاً توضيحاتى كه درباره «سماع» و «شرح حال صوفيان»، در پاورقى آمده، راهنماى خوبى براى خوانندگان كتاب است. با وجود زحمات بسيار زياد استاد همايى، از آنجا كه بناى كار ايشان بر تصحيح بوده است نه شرح دشوارى‌ها، خوانندگان در موارد بسيار، با ابهاماتى روبه‌رو مى‌شوند كه جهت ايجاد انگيزه در ميان مردم عصر حاضر براى مطالعه و بهره‌مندى از اين كتاب، برطرف كردن اين دشوارى‌ها ضرورى به نظر مى‌رسد.

پانويس