دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه

دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه، نوشته میرزا مهدى‌خان استرآبادى و به اهتمام جعفر شهیدى دارای نثرى مصنوع و متکلفانه، به تاریخ‌ایران‌از آغاز روى کار آمدن نادر شاه تا کشته شدن او در فتح‌آباد قوچان‌و روى‌دادهاى یک ساله ایران پس از مرگ وى مى‌پردازد. انگیزه اصلى نویسنده را خودنمایى مترسلانه دانسته‌اند، اما به هر روى گزارش‌هاى تاریخى سودمند و درخورى نیز در نوشته وى مى‌توان یافت و کتابش را بر اثر انبوهى و انباشتگى واژگان دیریاب فارسى و تازى و آیات و احادیث و امثال و اشعار عربى و برخوردارى از صنایع لفظى گوناگون و کرشمه‌کارى‌هاى مُنشیانه، «نادره نادرات» خواند.

دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه‏
دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه
پدیدآوراناسترآبادی، محمدمهدی بن محمدنصیر (نویسنده) شهیدی، سید جعفر (اهتمام)
عنوان‌های دیگرتاریخ عصر نادرشاه
ناشرشرکت انتشارات علمی و فرهنگی
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1384 ش
چاپ3
شابک964-445-716-1
موضوعایران - تاریخ - افشاریان، 1148 - 1218ق.

نادر افشار، شاه ایران، 1100 - 1160ق.

نثر فارسی - قرن 12ق.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏DSR‎‏ ‎‏1265‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5‎‏د‎‏4
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

گفته‌اند که این کتاب دشوارترین و متکلفانه‌ترین متن به نثر مصنوع فارسى به شمار مى‌رود؛ زیرا نویسنده خود به انگیزه پدید آوردن چنین نثرى به نوشتن آن پرداخته و تاریخ‌نویسى نزد او از اهمیت کم‌ترى برخوردار بوده است. از زمان پیدایى این اثر (کمابیش سه سده)، گاهى ادیبان و فاضلان روزگار بدان روى آورده و گاهى از آن دورى کرده‌اند. روزگارى این کتاب قبله نامه‌نویسان بوده است و روزى آماج طنز و ریشخند متعلمان. اگرچه زمانى واژگان دره نادره را براى چیره‌دست شدن در املا از بر می‌کردند و بخش‌هایى را از آن در نامه‌ها مى‌گنجاندند، دیرى نگذشت که همان جملات را «ترّهات» یا «تطویل بلاطائل» خواندند و نویسنده آنها را سفیهى خودخواه و دیوانه‌اى یاوه‌سرا برشمردند. بارى، هر ادیب و مترسلى خود را از ورق زدن این کتاب و خواندن آن بى‌نیاز نمى‌داند و اثر خامه میرزا مهدى‌خان را همچون دیگر متن‌هاى مصنوع مانند مرزبان‌نامه، سندبادنامه، نفثة المصدور و تاریخ وصاف مى‌خواند.

نثر کتاب یک‌نواخت نیست و به گفته مصحح دانش‌مند کتاب، آن را در فصاحت همچون متون ادبى سده ششم نمى‌توان دانست و حتى نفثة المصدور در جاهایى بر آن مى‌چربد. دیدگاه یا داورى نویسنده را درباره کسانى که شرح حالشان را مى‌نویسد یا دیدگاهش را درباره روى‌دادهایى که پیش مى‌آید، از شعرهاى عربى یا آیات و روایتى که در متن کتابش مى‌گنجاند، به نیکى مى‌توان فهمید؛ چنان‌که در «بیان تسخیر قندهار» و راندن افغانان از آن‌جا، سخنش را چنین آغاز مى‌کند: «فانظر کیف کان عاقبة المفسدین». البته گفتارهاى صریح او نیز درباره دشمنان نادر شاه یا توصیف شاهان افشارى به‌ویژه نادر کم نیست.

گزارش محتوا

به گفته برخى از تاریخ‌پژوهان، نیمى از صفحات این کتاب حاشیه و تفسیر کلمات متن به شمار مى‌رود و نویسنده بیست برابر بیش‌تر از آنچه در خور گفتن بوده، لفظ و کلام به جاى تاریخ به خورد خواننده داده و بیش از اینکه نشان‌دهنده چهره تاریخى نادر شاه و بازگو کننده کشاکش‌هاى نظامى و سیاسى او باشد، زمینه‌اى براى خودنمایى‌ها و تردستى‌هاى ادبى خود فراهم آورده است. از این‌رو، درون‌مایه گزارش‌هاى تاریخى دُره، اندک مى‌نماید. نخستین عنوان کتاب پس از دیباچه بلند و دشوار آن، به «اختلال ممالک ایران» اشاره مى‌کند و از چگونگى چیرگى افغانان بر اصفهان گزارش مى‌دهد.

جلوس طهماسب شاه و پایان یافتن دوران پادشاهى محمود افغان و نشستن اشرف افغان در جاى او و کشته شدن خاقان، درون‌مایه گزارش‌هاى بعدى کتاب است. نویسنده هم‌چنین به دگرگونى احوال نادرشاه و تصرف مشهد مقدس و بر پایى نهضت «رایات همایون» به سوى هرات اشاره مى‌کند و با توصیف چگونگى تسخیر اصفهان و فتح ارومیه و تبریز و پس از آن جنگ ابراهیم خان با افغانان و شکست خوردنش، از بازگشت سپاه نادر به خراسان خبر مى‌دهد.

گزارش درباره ازدواج کسانى مانند رضاقلى میرزا، جنگ و صلح شاهان افشارى با دشمنانشان، رسیدن افراد به پادشاهى یا عزل و کشته شدن آنان، لشکرکشى‌هاى نادر به هند و بخارا و خوارزم و دیگر فتوحات و تصرف‌هایى که در دوران افشاریان رخ داد، شرح حال جانشینان وى و ویژگى و شمار فرزندان و بازماندگان آنان، کشته شدن نادر و سرانجام پادشاهى على‌شاه و جلوس شاهرخ میرزا در خراسان و ابراهیم‌خان در تبریز، مهم‌ترین بخش‌هاى کتاب به شمار مى‌روند. برخى از روى‌دادها مانند «تذهیب قبه نجف» یا توصیف مکان‌هایى مانند قلعه کلات، در پى این مباحث اصلى آورده شده‌اند.

گزارش‌هاى نویسنده درباره جنگ‌هایى که در آن دوران روى داده است، کمابیش تصویرى نمایان و نیکو از چگونگى مراودات سیاسى و برنامه‌هاى درازمدت شاهان افشار به‌ویژه نادر، پیش روى خواننده مى‌نهد و او را از حوادث خُرد و گفت‌وگوها و کارهاى تأثیرگذار در این روى‌دادها آگاه مى‌کند.

وضعیت کتاب

مصحح محترم، 552 حدیث و آیه این اثر را از کتاب‌هاى کهن عربى و فارسى بیرون آورده و سرایندگانِ450 شعر عربى و 120 شعر فارسى آن را شناسانده و معناى آنها را نوشته و افزون بر اینها، درباره روستاها و جاهاى گم‌نام و لغات دشوارش توضیح داده و از این‌رو، نسخه تصحیح شده این اثر خود به فرهنگى کوچک درباره واژگان سخت و شگفت بدل شده است.

دُره نادره مانند کتاب‌هاى هم‌سان آن، اثرى نوآورانه نیست و نویسنده در تحریر این کتاب از آثار داراى نثر فنى و مصنوع پیش از خود تأثیر پذیرفته است. نویسندگان سده‌هاى ششم با توانایى و چیره‌دستى کامل بر ادب پارسى و عربى، مى‌کوشیدند که اقتباس و تقلیدشان به آسانى فهمیده نشود، اما تقلید و تأثر در عبارت‌هاى دُره آشکار است و خواننده به نیکى آن را در مى‌یابد. نویسنده بیش‌تر از تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار معروف به تاریخ وصاف نوشته عبدالله بن فضل‌الله (وصاف الحضره) تأثیر پذیرفته است. به گفته مصحح کتاب، هیچ‌یک از فاضلان و ادیبان سده معاصر دره را به شیوایى عبارت یا استوارى جملات و بلاغت آن نستوده، بلکه نویسنده‌اش را نکوهیده‌اند؛ چنان‌که تدریس و مطالعه آن با شوق و رغبت همراه نبوده است.

مصحح محترم اطلاعات نسخه‌شناختى کتاب را در مقدمه سودمند و درازدامنش بر آن عرضه مى‌کند. معناى واژگان دشوار و دیریاب و شمارى از نسخه‌بدل‌هاى اثر، در پانوشت‌ها آمده و فهرستى بلند از درون‌مایه کتاب، امثال و احادیث، شعرهاى عربى و فارسى و نمایه نام‌هاى کسان و جاى‌ها و قبیله‌ها و کتاب‌ها و فرهنگ لغات آن در پایان عرضه شده است. استدراک وى درباره منابع برخى از احادیث کتاب نیز زمینه را براى پژوهندگان فراهم‌تر مى‌سازد.

ویژگى‌هاى نثر کتاب و پاره‌اى از مشخصات دستورى و چگونگى تصحیحش در مقدمه مصحح گنجانده شده و در پایان شرح حال مؤلف همراه با تصویرى منسوب به وى و فهرستى از آثار او و منابع تصحیح این اثر آمده است.

منابع مقاله

  1. مقدمه مصحح کتاب.
  2. متن کتاب.
  3. باستانى پاریزى، محمد ابراهیم (پاییز 1343)، «دره نادره»، راهنماى کتاب، شماره 52.
  4. مؤید شیرازى، جعفر (آبان 1370)، «دره نادره و اشعار عربى آن»، ادبستان، شماره 23.

وابسته‌ها