ليلةالمبيت
ليلةالمبيت؛ بررسی تحليلی آيه شريفه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ [بقرة–207] ، نوشته غلامرضا صادقیفرد، کتابی است کلامی که به شان نزول و بررسی تحلیلی آیه شریفه مذکور و نکاتی پیرامون آن میپردازد. درواقع این کتاب شرح و تفسیری است بر آیه 207 سوره بقره که مؤلف آنرا در زمان معاصر به زبان فارسی در یک جلد ارائه داده است.
ليلةالمبيت | |
---|---|
پدیدآوران | صادقيفرد، غلامرضا (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | بررسی تحلیلی آيه شريفه؛ و من الناس من يشري... |
ناشر | دليل ما |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1383ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-397-064-7 |
موضوع | تفاسير (سوره بقره. آيه ليلةالمبيت) علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضايل |
زبان | فارسی عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/13 /ص2ل9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب با مقدمهای از مؤلف آغاز شده سپس متن کتاب که مطالب آن ضمن هفت فصل مطرح شده، آمده است. نویسنده در بیان مطالب از آیات قرآن کریم و روایاتی از منابع شیعه و سنی بهره برده است. که روایت ثعلبی «وَ رَوَى اَلثَّعْلَبِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ قَالَ: لَمَّا أَرَادَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْهِجْرَةَ خَلَّفَ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِقَضَاءِ دُيُونِهِ وَ رَدِّ اَلْوَدَائِعِ اَلَّتِي كَانَتْ عِنْدَهُ وَ أَمَرَهُ لَيْلَةَ خَرَجَ إِلَى اَلْغَارِ وَ قَدْ أَحَاطَ اَلْمُشْرِكُونَ بِالدَّارِ وَ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ اِتَّشِحْ بِبُرْدِيَ اَلْحَضْرَمِيِّ ثُمَّ نَمْ عَلَى فِرَاشِي فَإِنَّهُ لاَ يَخْلُصُ إِلَيْكَ مِنْهُمْ مَكْرُوهٌ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ فَفَعَلَ مَا أَمَرَهُ فَأَوْحَى عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ أَنِّي قَدْ آخَيْتُ بَيْنَكُمَا وَ جَعَلْتُ عُمُرَ أَحَدِكُمَا أَطْوَلَ مِنَ اَلْآخَرِ فَأَيُّكُمَا يُؤْثِرُ صَاحِبَهُ بِالْحَيَاةِ فَاخْتَارَ كُلٌّ مِنْهُمَا اَلْحَيَاةَ فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إليها [إِلَيْهِمَا] أَلاَّ كُنْتُمَا مِثْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ آخَيْتُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَبَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ يَفْدِيهِ بِنَفْسِهِ وَ يُؤْثِرُهُ بِالْحَيَاةِ اِهْبِطَا إِلَى اَلْأَرْضِ فَاحْفَظَاهُ مِنْ عَدُوِّهِ فَنَزَلاَ فَكَانَ جَبْرَئِيلُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ مِيكَائِيلُ عِنْدَ رِجْلَيْهِ وَ جَبْرَئِيلُ يَقُولُ بَخْ بَخْ مَنْ مِثْلُكَ يَا اِبْنَ أَبِي طَالِبٍ يُبَاهِي اَللَّهُ بِكَ مَلاَئِكَتَهُ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اَلْمَدِينَةِ فِي شَأْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ اَلْآيَةَ» از آن جمله است.
گزارش محتوا
مؤلف در مورد زمینههای هجرت پیامبر اکرم(ص) چنین میگوید: پیامبر در سال دهم هجری پیامبر اکرم(ص) دو تن از مهمترین یاران دیرین خود یعنی حضرت خدیجه(س) و حضرت ابوطالب(ع) را از دست دادند و این فاجعه سبب شد حضرت پشتوانه خود را در مکه از دست داده و اذیت و فشارهای کفار قریش بر ایشان تشدید گردد و دیگر جایی برای ماندنش در مکه نباشد؛ تا آنجا که حضرت خاتم المرسلین(ع) ناگزیر از هجرت شد.
در سال سیزدهم بعثت، قریش تصمیم گرفت تا کار حضرت را یکسره کرده و نور هدایت اسلام را برای همیشه خاموش گرداند، برای رسیدن به این هدف شوم مکری بزرگ را برنامه ریزی کردند. کفار برای کشتن پیامبر اکرم(ص) از هر قبیله ای یک نفر را برگزیدند تا هنگام نیمه شب به خانه حضرت حملهور شده و ایشان را به قتل برساندد.
جبرئیل از سوی خداوند متعال، پیامبر اکرم(ص) را از این مکر پنهان مطلع ساخت و در پی آن حضرت امیرالمؤمنین از این توطئه مطلع گردید. خداوند متعال در پاسخ مکر قریش، بوسیله امیرالمؤمنین علی(ع) مکری بزرگ کرد، آنجا که فرمود: وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ [انفال–30] ؛ (وقتی که کافران با تو مکر میکردند تا تو را به بند کشند یا به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند، و آنها مکر میکنند خدا هم مکر میکند و خدا بهتر از هر کس مکر تواند کرد).
پیامبر اکرم(ص) از امیرالمؤمنین(ع) درخواست نمود تا در آن شب در بستر ایشان بخوابد، علی(ع) درخواست حضرت را اجابت نمود. وقتی کفار به خانه حضرت حمله کردند امیرالمؤمنین(ع) را در جای پیامبر اکرم(ص) دیدند، او به مشرکان حملهور شد، آنان از هر سو پا به فرار گذاشتند، و از انجام توطئه خود باز ماندند و علی(ع) نقشه تمام مشرکین را نقش برآب کرد، که این عمل در اوج تمام مناقب و فضایل ایشان قرار دارد.
خداوند متعال پس از این جان فشانی بزرگ، درباره امیرالمؤمنین(ع) و این اقدام بزرگ چنین فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ [بقرة–207] ؛ (و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد و خدا نسبت به بندگان مهربان است).
الفاظ این آیه شریفه دلالت بر آن دارد که هدف نزول این آیه، آگاهکردن مردم از منقبت و فضیلتی بزرگ است[۱]
در بخش بعدی مؤلف به موضوع شأن نزول این آیه شریفه پرداخته، بیان میدارد علمای جهان اسلام در ارتباط به این آیه پنج نظر دادهاند:
- کسانی که ساکت از کنار این آیه گذشتهاند و هیچ شأن نزول و مصداقی برای آن مطرح نکردهاند.
- علمایی که شأن نزول این آیه را ماجرای مذکور دانسته و مصداق این منقبت بزرگ را حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) معرفی کردهاند؛ همانند شیخ مفید و علامه امینی و بسیاری از علمای امامیه و غیر امامیه.
- کسانی در ارتباط با شأن نزول و شخصیت حضرت علی(ع) تشکیک یا شبیهسازی و شخصیتسازی کردهاند. همانند فخرالدین رازی و ابن عساکر و برخی دیگر از علمای اهل تسنن[۲]
در فصل بعدی نویسنده به بررسی اجزای آیه شریفه پرداخته و با تحلیل و تجزیه تکتک واژهها و مفردات این آیه شریفه به این نتیجه میرسد که شأن نزولهای ذکر شده غیر از شأن نزول مربوط به حضرت علی(ع)، ناسازگار با مفردات و ترکیب آیه است[۳]
در بخش نهایی، مؤلف یکصدوده نکته پیرامون آیه شریفه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه» مطرح میکند. از جمله این نکات:
- آیه لیلةالمبیت باید در زمان نزول، مصداق داشته باشد و با توجه به مفردات و ترکیب آیه، مصداق آن لزوما منحصر به یک شخص منحصر نمیشود.
- فروش جان که آیه لیلةالمبیت از آن سخن میگوید، برای مشمولان آیه، همیشگی و در همه مکانها است و ما بازای معامله فروش جان، کسب تمام مرضات الهی است.
- برای خشنود کردن خدا به فروش جان نیازی نیست، اما راه کسب تمام مرضات الهی فروش جان است. کاری که برای خشنود کردن خدا انجام میشود، به مصداق و مصداقهای آیه لیلةالمبیت منحصر نمیشود و این واقعیتی است که برخی از آیات الهی نیز آنرا اثبات میکند اما به دست آوردن مرضات الهی، تنها در انحصار این معامله است.
- این آیه همیشه باید یک مصداق زنده داشته باشد که محل مرضات و مهبط وحی الهی است و مصداق این آیه، نمیتواند مصداق بالقوه و کسی باشد که در زمانهای آینده متولد میشود.
- کسانی که جان خویش را به مرضات الهی میفروشند چهارده نفرند و تنها راه صیانت و حفظ فرد زنده از آنان غایب شدن اوست[۴]
وضعیت کتاب
در ابتدای کتاب فهرست مطالب کتاب و در انتهای کتاب فهرست آیات، فهرست اعلام و فهرست منابع ذکر شده است. در پاورقیها آدرس مطالب و توضیح برخی ابهامات کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.