مفهوم عرفان
مفهوم عرفان، نوشته علی موحدیان عطار (متولد 1340ش.)، پژوهشی نظری با هدف شناسایی معنای جهانشمول عرفان و مؤلفههای گوهر اصیل آن است. منظور نویسنده از عرفان، منحصر به عرفان اسلامی، یهودی و مسیحی نیست و شامل هر نوع عرفانی حتی الحادی نیز میشود.
مفهوم عرفان | |
---|---|
پدیدآوران | موحدیان عطار، علی (نويسنده) |
ناشر | دانشگاه اديان و مذاهب |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1388ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-8090-47-5 |
موضوع | عرفان |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /م83 م7 286 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
این اثر، در 3 فصل: 1.عرفان از دریچه نامها و کاربردها 2.عرفان در تلقی عرفانپژوهان 3.مفهوم فراگیر و امر جوهری عرفان، تنظیم شده است و مخاطبانش پژوهشگران تخصصی این رشته هستند.
ناشر نوشته است این کتاب درصدد ایضاح مفهوم عرفان است، و این یعنی بازشناختن و به تفصیل درآوردن مفهومی که به اجمال میشناسیم و فراوان به کار میبریم، اما چون بر سر تعیین آن مینشینیم، هر یک به بعدی از ابعاد وجزئی از اجزای آن میپردازیم، چنانکه گاه همه عرفان را به همان جزء که خود درنظر داریم فرومیکاهیم.[۱]
نگارنده تأکید دارد که عرفان، مساوق با وحدت وجود نیست و همه عرفانها وحدت وجودی نیستند و عرفانهای وحدت وجودی هم همگی به یک معنا نیستند.[۲]
نویسنده میگوید: عرفانها الزاماً در چارچوب یکی ازادیان نهادینه نمیگنجند؛ لذا دینی بودن به این معنا، جزء عناصر جوهری عرفان نیست، هرچند به معنایی عامتر، چنانکه و.ت.استیس گفته بود، همه عرفانها دینی باشند. بنابراین، عرفان میتواند اصولاً با "خداناباوری" یا الحاد جمع شود.[۳]
علی موحدیان عطار، دربحث معیارهای معمول یا مفروض در صدق مفهوم عرفان، 8 نظریه را مطرح کرده و نظریه تفکیکی را پذیرفته است.[۴]
نویسنده بعد از نقد و بررسی تعاریف گوناگون عرفان، سرانجام خودش 2 تعریف عرضه کرده است:
- تعریف پدیدارشناسانه: عرفان عبارت است از معرفت شهودی به واقعیت باطنی و وحدانی هستی. علیموحدیانعطار، بر آن است که این تعریف جوهریترین مؤلفههای عرفان را دارد و تعریف پدیدارشناختی آنّه ماری شیمل که عرفان را "وجدانِ حقیقت واحد" معرفی کرده، بر آن منطبق است.[۵]
- تعریف کلنگر: عرفان عبارت است از بینشِ واقعیت وحدانی و باطنیِ هستی، که در آغاز و اصلِ خود کیفیتی بسیط، اجمالی، مبهم و ناخودآگاه دارد، و طیّ فرایندی معرفتی- انفسی، بدل به معرفتِ شهودیای متمایز، تفصیلی، واضح، یقینی و تحقّقی میگردد. نویسنده افزوده است: در این تعریف، علاوه بر تصویرکردن جغرافیای عرفان، به تمام مؤلفهها و ویژگیهای جوهریِ آن اشاره شده است.[۶]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه ناشر و متن کتاب.