آشنایی با اقتصاد اسلامی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی با اقتصاد اسلامی اثر جواد ایروانی، پژوهشی است در معرفی و آشنایی با اقتصاد اسلامی که پس از سال‌ها تحقيق و تدريس در دانشگاه به رشته تحرير درآمده است.

آشنايي با اقتصاد اسلامی
آشنایی با اقتصاد اسلامی
پدیدآورانایروانی، جواد (نويسنده)
ناشردانشگاه علوم اسلامی رضوی
مکان نشرایران - مشهد مقدس
سال نشر1391ش
چاپ1
شابک978-964-7673-92-1
موضوعاسلام و اقتصاد
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
/الف915 230/2 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

در فصل نخست، مطالبى مقدماتى با عنوان کليات ارائه شده و نویسنده در آن به چيستى اقتصاد اسلامى پرداخته است. دانش اقتصاد به مفهوم وسيع خود، قلمرو گسترده‌اى دارد که دست‌کم هفت بخش را در خود جاى مى‌دهد. براى آنکه مشخص گردد مقصود از اقتصاد اسلامى چيست، عناوين هر يک از اين هفت بخش به اختصار تعريف و شناسانده شده و ذيل هر کدام، صحت تفکيک آن به اسلامى و غيراسلامى بررسى گرديده است. بخش‌هاى يادشده با رعايت ترتيب منطقى بين آن‌ها عبارتند از: مبانى (فلسفه) اقتصاد، مکتب اقتصادى، حقوق اقتصادى، اخلاق اقتصادى، نظام اقتصادى، توسعه اقتصادى و علم اقتصاد به معناى خاص[۱].

در فصول بعدى نيز تلاش شده است ابعاد و زواياى هر يک از بخش‌هاى يادشده جداگانه بررسى شود، با اين توضيح که دو بحث حقوق اقتصادى و نظام اقتصادى، فصلى را به خود ويژه نساخته‌اند؛ چه، اولى به درس مبانى فقهى اقتصاد اسلامى موکول شده است و در دومى نيز به لحاظ نوع بحث- که بيشتر به شکل اجرايى يک مکتب مى‌پردازد - به مطالب فصل کليات بسنده شده است. بر اين اساس، پس از کليات، فصل مبانى، مطرح و در آن، مبانى جهان‌بينى و انسان‌شناختى مکتب اسلام در مقايسه با مکاتب سرمايه‌دارى و سوسياليسم ارائه گرديده است. در تکميل اين بحث نيز، فصل دوم گشوده شده و «انسان اقتصادى» از ديدگاه اسلام و سرمايه‌دارى به بررسى نهاده شده است. سپس در فصل سوم، مبانى مکتبى، از جمله مباحث مالکيت، عدالت، آزادى و نظام بهره، با نگاهى تطبيقى مطرح شده است. در ادامه نيز ديدگاه اسلام درباره اخلاق اقتصادى، علم اقتصاد و رشد و توسعه با همين شيوه بررسى گرديده است[۲].

با توجه به ماهيت درسى کتاب، هدف، نه ارائه نظريات جديد، بلکه به دست‌دادن تصويرى کلى از اقتصاد اسلامى بر پايه منابع اصيل دينى و نيز نگاشته‌هاى موجود در اين زمينه است و نگارنده در حد توان بدان‌ها مراجعه داشته است. با اين حال، در مواردى به نظريه‌پردازى در سطح مورد نظر نيز توجه شده است[۳].

پانویس

  1. پیشگفتار، ص14
  2. همان، ص15
  3. همان

منابع مقاله

مقدمه کتاب.


وابسته‌ها