ولدنامه

ولدنامه، یا «مثنوی ولدی» نوشته بهاءالدین محمد (یا بهاءالدین احمد)، مشهور به سلطان‌ولد (712-623ق) عارف، شاعر و فرزند جلال‌الدین محمد رومی بلخی(672-604ق) است. اثری عرفانی که در آن زندگی جسمانی و روحانی پدر خویش را به نظم درآورده است.

ولد نامه
ولدنامه
پدیدآورانسلطان ولد، محمد بن محمد (نويسنده)

همایی، جلال‌الدین (مصحح)

همايي، ماهدخت بانو (ساير)
عنوان‌های دیگرمثنوی ولدی
ناشرمؤسسه نشر هما
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1376ش
چاپ1
موضوعشعر فارسی - قرن 7ق. - مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق.
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

این مثنوی در سال 690 هجری، در بحر «خفیف محبون مقصور» و هم‌وزن الهی‌نامه یا حدیقۀ سنایی (فاعلاتن مفاعلن فعلن – فعلاتن مفاعلن فعلات) سروده شده است.[۱] سلطان‌ولد دو مثنوی دیگر نیز سروده است که متمم و مفسر این اثر شمرده می‌شوند.[۲]ولدنامه با مقدمه بسیار جامع و تصحیح جلال‌الدین همایی(1359-1278ش) چاپ شده است.

موضوع و سبب سرودن ولدنامه، درج داستانی از زندگی، کرامت‌ها و مقام‎های مولوی و یاران و مصاحبان او (همچون محقق ترمذی، شمس تبریزی، زرکوب قونوی و حسام‌الدین چلپی) است.[۳]ازاین‌رو، این مثنوی قدیمی‌ترین و صحیح‌ترین سند قاطع تاریخی از شرح حال آنان است. همچنین، دارای ارزش بی‌نظیر معنوی است چراکه، مهم‌ترین موضوع‌های دقیق در تصوف و خاصه طریقۀ مولویه را -که بیشتر آداب و رسومش ساختۀ همین ولد است- با سند قظعی عرضه شده است.[۴]

این اثر جایگاه ویژه‌ای نزد بهاءالدین محمد داشته است؛ به گونه‌ای که در اواخر آن، مثنوی خود را بسیار می‌ستاید و به خواندنش سفارش می‌نماید و از منکرانش بدگویی می‌کند.[۵]و آن را سراسر، سر قرآن می‌خواند و به نمکلانی (نمکزار) مانند می‌کند که هر ناپاکی از آن پاک می‌شود: این کتابم چو آن نمکلان است / همه معنی و سر قرآن است. [۶]

ولدنامه نزدیک به ده هزار بیت دارد و با اینکه فن سلطان‌ولد شاعری نبوده، آن را چهارماهه سروده است. از سوی دیگر، او خواسته به پیروی از پدر (در مثنوی معنوی) در تفهیم معانی بکوشد و از قید و قیود قافیه و رسم شاعری آزاد باشد. اما به تعبیر همایی، «با این تفاوت که آن آزادی همچون تلاطم امواج بود در دریا و این همچون معلق‌زدن قطرۀ کوچک در هوا».[۷] سبک شعری این مثنوی بسیار به سبک عطار نیشابوری شبیه است.

از میان اشعار فارسی، عربی و ترکی این مثنوی، شعرهای عربی چندان محکم و دلپسند نیستند. همچنین، خود سلطان‌ولد نیز از شعرهای ترکیش بیزاری جسته است. در نظم فارسی آن نیز، شعرهای سست و قافیه های ناتندرست فراوان است اما شعرهای محکم و پرمعنی هم در آن یافت می‌شود.[۸]نثر ولدنامه از ذخیره‌های ادبی به شمار می‌آید و چنانچه، سرفصل‌های آن گردآوری شود، کتابی بسیار ساده و فصیح در زبان فارسی راجع به مطالب عرفانی و تاریخی فراهم خواهد شد.[۹]

پانویس

  1. ر.ک: همان، ص: دوازده
  2. ر.ک: همان، ص: سیزده
  3. ر.ک: همان، ص: پانزده
  4. ر.ک: همان، ص: شانزده
  5. ر.ک: متن کتاب، ص 332-331
  6. ر.ک: مقدمه محقق، ص: ده
  7. ر.ک: همان، ص: چهارده
  8. ر.ک: همان، ص: هفده
  9. ر.ک: همان، ص: شانزده

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب

وابسته‌ها