لسان العرب (ابن منظور)
لسان العرب، فرهنگنامهای از واژههای زبان عربی است که ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم رویفعی افریقی(630-711ق)، معروف به ابن منظور آن را نوشته است. این نسخۀ کتاب در 18 جلد چاپ شده است که سه جلد «16، 17 و 18» آن فهرستی از شعرها، آیهها، حدیثها و اعلام است که «علی شیری» آنها را تنظیم کرده است.
لسان العرب(ابن منظور، محمد بن مکرم) | |
---|---|
پدیدآوران | ابن منظور، محمد بن مکرم (نويسنده) شیری، علی (محقق) |
ناشر | دار إحياء التراث العربي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1408ق - 1988م |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | زبان عربی - واژهنامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 18 |
کد کنگره | /الف2ل5 1367 6620 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ابن منظور در نوشتن لسان العرب از منابع معتبری چون تهذیب اللغه (ازهری)، المحکم و المحیط (ابن سیده)، الصحاح (جوهری)، حواشی بر الصحاح (ابن بری) و النهایه فی غریب الحدیث و الأثر (ابن اثیر) بهره برده است. [۱]
روشی که در این نسخه (دار احیاء التراث العربی) برای تنظیم و فهرستکردن واژهها برگزیده شده است، با روش صاحب کتاب تفاوت دارد؛ ابن منظور در این کتاب، ریشههای لغات را به پیروی از «جوهری» بر پایه حرف پایانی ریشه کلمه ترتیب داده است.[۲]. بر حسب این نظام، ملاک ترتیب الفبایی ریشهها در مرتبه اول، حرف پایانی است، پس از آن حرف نخست و سرانجام حرف میانی است؛ بدینگونه که در آغاز، هر واژه را از حرفهای زائد (مانند حروف عله) پاک میکرده، سپس، به ریشهاش بازمیگردانده است؛ (اگر این واژه فعل باشد، به فعل ماضی و اگر اسم باشد، به اسم مفرد برگشت داده میشده است). او هر واژه را بر مبنای سه حرف نمایه میزند. آنگاه، حرف آخر هر واژه (یا به تعبیری، لام الفعل آن) را «باب» نامیده و این بابها را به ترتیب الفبایی فهرست کرده است. سپس، حرف اول هر واژه (یا فاءالفعل آن) را «فصل» نامیده، آنگاه، این فصلها را زیر عنوان هر باب (با ترتیب الفبایی) درج کرده است. مثلاً: واژه (ضرب) را در باب «باء» و فصل «ضاد» آورده است و یا واژه (اتحاد) را پس از جداکردن زوائدش به (وحد) بازگردانده و آن را در باب «دال» و فصل «واو» تعریف کرده است.
اما ناشر در نسخه دارالإحیاء برای آساننمودن بهرهگیری از کتاب، واژهها را به روش امروزه فهرست کرده است؛ یعنی، واژهها را بر مبنای همان سه حرف اصلی (فاء الفعل، عین الفعل و لام الفعل) ارائه داده، سپس نظام الفبایی را از نخستین حرف (فاءالفعل) آغاز کرده و پس از آن در حروف بعدی جاری کرده است. مثلاً: (ضرب) را با حرف اول آن که «ضاد» است، نمایه زده است.[۳]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه ناشر
- مقدمه کتاب
- متن کتاب.