رسالة في وحدة الوجود
رسالة فی وحدة الوجود نوشته صوفی حنفی، محمد بن بهاءالدین بن لطفالله مشهور به «بهاءالدینزاده» (درگذشته قیصریه 952ق.)، توضیح و تفسیری از وحدت وجود عرفانی به پیروی از شیوه ابن عربی یعنی نظریه وحدت شخصی وجود و پاسخگویی به انتقادها (مانند لزوم اتحاد و حلول و سفسطه) است.
رسالة في وحدة الوجود | |
---|---|
پدیدآوران | بهاءالدین زاده، محمد بن بهاءالدین (نويسنده) فوده، سعید عبداللطیف (محقق) |
سال نشر | 1443ق - 2022م |
چاپ | 1 |
موضوع | وحدت وجود (عرفان) - عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 5ر9ب 286/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
توضیح و انتقاد
محقق کتاب، سعید عبداللطیف فوده، محور مباحث این کتاب را مفهوم وحدت وجود و وجودِ مطلقِ محض بودن خدا دانسته و منتقدانه افزوده است: بهتربود که میگفت درصدد بیان عقاید پیروان ابن عربی از صوفیان است نه همه صوفیه، زیراهمگی اهل تصوف چنین دیدگاهی را قبول ندارند و این موضوع برای کسی که کمترین آگاهی نسبت به عقاید صوفیه داشته باشد روشن است. کافی است که به گزارشهای قشیری در رساله قشیریه ودیگران از صوفیان مراجعه شود.[۱]
زمینه و روش نگارش
نگارنده تأکید کرده است: ازآنجاکه سخنان صوفیه خارج از شیوه عقلایی و ظواهرش مخالف نقل است و باعث فتنه و انکار و تهمت در بین مردم شده بهخصوص بحث وجود و قول صوفیان به وحدت وجود که باعث تکفیر و جدال و دشمنی شده و در فهمیدن این مسأله و پذیرش یا انکارش بر اساس گمان نظر داده میشود؛ این کتاب را نوشتم تا حقّ آشکار شود.[۲] "بهاءالدینزاده» شیوه خودش را در این اثر عبارت ازخلاصهسازی سخنان صوفیان و تحقیق منظورشان با استفاده از مقالات آنها، برای روشن شدن محلّ نزاع دانسته و افزوده است: من در آنچه نقل میکنم مدعی و حاکم نیستم و نسبت به هیچیک از این دو طرف (موافقان و مخالفان) خودرأی یا داور نیستم؛ بلکه ملتزم به نقل و حکایت و راستگویی در گزارش هستم.[۳]
انتقاد محقق
فوده همچنین در نقد ادعای نویسنده نوشته است: نگارنده در این اثر به وحدت وجود تمایل بیشتری دارد. بله در نقل صادق است، ولی به آن بسنده نکرده و بیشتر متمایل به داوری و ترجیِح شده و افزون بر این تلاش جدّی نکرده تا نظر مخالفان وحدت وجود را بخوبی بیان کند؛[۴] البته انتقاد محقق بیش از این است و در این معرفی مختصر نمیگنجد.
تأیید نویسنده
"بهاءالدینزاده» با تصریح به اینکه به ایمان صوفیان یقین دارم و برخی از چشیدنیهای آنان را چشیدهام؛ وارد بودن انتقاد مذکور را پذیرفته است.[۵]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.