سير العباد الی المعاد

سیر العباد الی المعاد نوشته ابو المجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی (م 545ق) شاعر و عارف شهیر ایرانی منظومه‌ای است در ادبیات عرفانی با قالب مثنوی که شرح تکامل روح انسان را نشان داده و به تصحیح و توضیح مریم السادات رنجبر است.

سير العباد الي المعاد
سير العباد الی المعاد
پدیدآورانسنايي، مجدود بن آدم (نویسنده) رنجبر، مريم السادات (مصحح)
ناشرماني
مکان نشرايران - اصفهان
سال نشر1378ش.
چاپچاپ يکم
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره

شاعر در این مثنوی، موضوعی فلسفی را با مدح ممدوح خود که او را نمونه انسان کامل می ‌داند، همراه کرده و برای بیان این مطلب، بعد از مقدمه و طرخ موضوع اصلی یعنی مراحل رشد روح، به مدح وارد شده است. [۱] او در صدد بوده تا حقیقت انسان را با توجه به زندگی مادی و سیر او توضیح دهد. [۲]

سنایی این منظومه را در سن سی و سه سالگی و به منظور آشنایی خود با ابو المفاخز محمد منصور سرخسی واعظ و ملقب به مفتی مشرق که او را انسانی کامل برشمرده سروده است. [۳]او در مدح مراد خود در برخی ابیات بسیار اغراق کرده است که به گونه‌ای توجیه شده است. [۴]

نوشتار حاضر مشتمل بر مثنوی سیر العباد الی المعاد به همراه شرح ابیات آن و همچنین شرح ابیات الحاقی و توضیحات به همراه دو مقدمه شرح از دو نسخه متفاوت و شرح اصطلاحات مقدمه شرح است.

مثنوی با چکامه‌ای آغاز شده که مشتمل بر خطاب رمز‌آمیزی به باد است و برای ورود به متن اصلی که نشان دهنده سیر روح به مدارج مختلف است با بیانی اندرزگونه پایان یافته است. [۵] تامل در این مثنوی این نتیجه را به دست می‌دهد این اثر آمیخته‌ای از جنبه‌های دنیایی و مذهبی است که ویژگی‌های بارز و کلی شعر تعلیمی است. [۶]

با توجه به مدحی بودن منظومه می‌توان دریافت کرد که هدف نویسنده از مطرح کردن مساله معاد و نیز ستایش مردی زاهد و عالم که از مشایخ صوفیه است تلقین برخی اصول اخلاقی و مذهبی در قالب عباراتی منسجم به خواننده است. نویسنده در این راستا تاثیر بیانی را بیش از معنای لفظی مد نظر داشته است. اشاره به موضوع معاد در این مثنوی گواه این است که شاعر به مفاهیمی توجه داشته که همگی بیان کننده وظایف اخلاقی و مذهبی انسان در این جهان است. نکته قابل توجه دیگر در این اثر گریز شاعر از سفر خیالی به مدح ممدوح است که او را به عنوان انسان کامل معرفی می‌کند. [۷]

به تعبیری دیگر هدف سنایی در این منظومه، این بوده که به مخاطب («باد» که به کنایه، خواننده چکامه است) بیاموزد که خود را وقف وظایفی کند که مقتضای وجود است: «رشد دادن اخلاق و فضایل معنوی خود». او بیان رمز آفرینش را با کلام خلاق الهی «امر کن» آغاز می‌کند که در واقع، همان پا به هستی گذاشتن بشر است. مراحل بعد از آن، بیانگر رشد جنینی (زندگی گیاهی)، مرحله حیوانی و بالاخره بیداری روح ناطقه است که در پرتو هدایت عقل، حاصل می‌شود و در نهایت، به مدح ممدوح منجر می‌گردد. بخش مدحیه نیز تقریبا یک سوم تمام منظومه را به خود اختصاص داده است[۸].

این منظومه به‌طور‌کلی، درباره وجود خاکی انسان است که بعد از طی مدارج رشد تا مرحله بیداری بالا می‌رود. اولین مرحله روح گیاهی است که در دوره جنینی چون پرستاری انسان را نگهداری می‌کند. سپس روح حیوانی که بیشترین وظیفه آن گردآوری اطلاعات از جهان خارج به کمک حواس پنجگانه ظاهر و نگهداری و بهره‌مندی از آن به مدد حواس درونی است که این کار در سایه سازگای چهار عنصر طبیعی امکان‌پذیر خواهد بود[۹].

پانویس

  1. پیشگفتار ص 1
  2. رک: همان، ص3
  3. رک: همان، ص5؛ راوندى، محمد بن على، ص 473
  4. پیشگفتار، ص 12
  5. رک: همان، ص1
  6. رک: همان، ص4
  7. رک: همان، ص3-4
  8. همان، ص1- 2
  9. همان، ص2

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن.
  2. راوندى، محمد بن على‏. راحة الصدور و آية السرور در تاريخ آل سلجوق . محقق: اقبال، محمد. مصحح مينوى، مجتبى‏. تهران. مؤسسه انتشارات امير كبير. 1364ش. چاپ دوم.


وابسته‌ها