تاريخ الشيعة في الهند


تاريخ الشيعة في الهند، تأليف محمدسعيد الطريحى، مشتمل بر دو جلد از مجموعه كتبى است كه به نام «دائرةالمعارف هند»، به زبان عربى نگارش شده است. نویسنده در اين كتاب، حكومت‌هاى شيعى هند را به‌تفكيك معرفى مى‌كند و مطالب ارزنده‌اى از تاريخ تشيع در هند به دست مى‌دهد.

تاریخ الشیعة في الهند
تاريخ الشيعة في الهند
پدیدآورانطریحی، محمد سعید (نویسنده)
ناشرأکاديمية الکوفة
مکان نشرهلند -
سال نشر13 ق
چاپ1
شابک90-809737-1-8
موضوعاسلام - هند - تاریخ

شیعه - هند - تاریخ

هند - تاریخ
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏4‎‏ت‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

مجلد اول كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و سه كتاب است. مجلد دوم، مشتمل بر دو كتاب و بخش مصادر است. هريك از كتب مذكور، با صفحه‌بندى مجزا ارائه شده است.

كتاب به عربى روان نگارش شده است. نویسنده اشعار و قصايد فراوانى را در ضمن مطالب كتاب آورده كه ذكر بخش‌هایى از كتاب «كليات شاهى»، از آن جمله است.[۱]

گزارش محتوا

آنچه در ادامه خواهد آمد گزارش اجمالى هر جلد به‌تفكيك بخش‌هاى آن است:

جلد اول

  1. مذهب تشيع در دوره مغولى (932 - 1274ق): اين بخش از كتاب با شرح حال تيمور لنگ و فتح خراسان در سال 916ق آغاز شده است. نویسنده به ترتيب شرح حال حكام هند را از همايون شروع كرده و در ضمن مطالب، اطلاعات ارزنده‌اى را ارائه داده است؛ به‌عنوان مثال در صفحه 87، اعلام شيعه و نيز علماى شيعه در زمان اكبرشاه را جداگانه با ذكر تاريخ وفات معرفى مى‌كند. پس از آن امراى شيعه معروف در اين عصر را معرفى كرده است. تقى‌الدين شوشترى (ت 1020)، محمدعلى كشميرى (ت 1025) و عبدالباقى نهاوندى (ت 1046ق) از جمله علماى بزرگى هستند كه به هند مهاجرت كرده‌اند و نویسنده به معرفى آنها پرداخته است.[۲]شرح چگونگى ساخت بناى «تاج محل» كه در طى 22 سال ساخته شده و نيز توصيف اين بنا از ديگر مطالب جالب كتاب است.[۳]
  2. حكومت بهمنيه: نارضايتى‌هایى كه در دهه‌هاى پايانى حكومت محمد بن تغلق (حك، 725 - 752) به دلايل مختلف در ميان مردم و حاكمان ايالت‌ها شكل گرفت باعث شد كه اميران و سرداران وى در دكن عليه او دست به شورش بزنند. اين شورش منجر به استقلال دكن و تأسيس حكومت بهمنيان به‌عنوان اولين حكومت مستقل مسلمان در اين منطقه گرديد. بهمنيان داراى اصل و نسبى ایرانى بودند و با علما، دانشمندان، صوفيان و بازرگانان ایرانى روابط وسيع و صميمانه‌اى برقرار كردند. از 748 تا 932ق، هيجده تن از اين خاندان بر دكن حكومت كردند. به‌جز احمد شاه ولى، نهمين سلطان بهمنيان، ساير اين پادشاهان، سنيان حنفى‌مذهب بودند، ليكن در سراسر اين دوره به حمايت بى‌دريغ از سادات و شیعیان پرداختند و به همين دليل گروه فراوانى از شیعیان از اقشار مختلف براى برخوردارى از حمايت‌هاى مادى و معنوى از ایران و عراق و ديگر سرزمين‌ها راهى دكن و دربار بهمنيان گرديدند. در واقع پايه‌هاى تشيعى كه بعدها در اين منطقه بسيار رشد و نفوذ كرد و به‌صورت مذهب رسمى دكن درآمد، در اين دوره نهاده شد.[۴]
    در صفحات 67 - 69 اين بخش از كتاب، شجره‌نامه خانواده بهمنيه به‌صورت درختى تنظيم شده است. پس از آن نيز در بخشى با عنوان «تصاوير و لوح‌هاى تاريخى»، نقشه‌هاى مناطق تحت حكومت بهمنيه، تصاويرى از صفحات قرآن‌ها، مقابر، مساجد و نوشته‌هاى عهد بهمنيه ارائه شده است.
  3. حكومت عادل‌شاهيه (895 - 1097ق) در بيجاپور كه بخشى از دكن بود، از ديگر حكومت‌هاى هند است كه در اين بخش از كتاب معرفى شده است. پس از برافتادن سلاطين بهمنى در دكن سلسله‌هاى زير روى كار آمدند: عمادشاهيان در برار (از 890 - 980ق)، نظام‌شاهيان در احمدنگر (از 895 - 1042ق)، بريدشاهيان در بيدر (898 - 1028ق)، عادل‌شاهيان در بيجاپور (از 895 - 1097ق)، قطب‌شاهيان در گلكنده (از 918 - 1098ق) كه اين سلسله‌ها هم به دست امپراطوران مغول تيموريه منقرض گرديدند.[۵]

در انتهاى اين بخش، شجره‌نامه خاندان عادل‌شاه.[۶]، همچنين ملوك خاندان برديه كه به حكومت عادل‌شاهيه ملحق شده را ذكر كرده است.[۷]سپس بيش از 120 صفحه از كتاب به تصاويرى از حاكمان عادل‌شاهيه و مقابر و مكتوبات آنها اختصاص يافته است.[۸]در انتها نيز فرامين و اسناد حكومت عادل‌شاهيه ارائه شده است.[۹]

جلد دوم

  1. ملوك حيدرآباد (تاريخ مملكت قطب‌شاهيه در هند) (918 - 1099ق): در اين بخش ابتدا سلاطين قطب‌شاه و سرگذشت آنها به ترتيب ذكر شده است. پس از آن اعلام و شخصيت‌هاى قطب‌شاهيه معرفى شده‌اند. در انتهاى اين بخش از كتاب اطلاعات مفيدى ذكر شده كه شرح ويژگى‌هاى محلات، مساجد و مدارس علميه و مقابر شیعیان از جمله آنهاست.[۱۰]
  2. مملكت نظاميه و اسرار اسماعيليه در هند (1496 - 1636م): نویسنده در ابتداى اين بخش به اسامى حكومت‌هایى كه پس از اضمحلال حكومت بهمنيه تشكيل شدند، اشاره كرده و سه حكومت نظام‌شاهيه، عادل‌شاهيه و قطب‌شاهيه را شيعى دانسته است.[۱۱]سپس به معرفى حاكمان نظام‌شاهيه پرداخته است. توصيف قلعه تاريخى دولت‌آباد در انتهاى اين بخش از كتاب قابل توجه است.[۱۲]
  3. مصادر مطالعات هندى: در اين بخش، كتب و مقالاتى كه درباره تاريخ هند نگارش شده، معرفى شده است. نام كتاب يا عنوان مقاله، نویسنده، خطى يا چاپى بودن، اطلاعات ديگر و تعداد صفحات آن ذكر شده است. گاه نيز توضيحات ديگرى درباره اضافات آن كتاب آمده است.[۱۳]

در انتهاى اين جلد نيز در بخشى الحاقى، نشريات و مجلات كه در هند به زبان عربى منتشر شده با ذكر شماره‌هاى منتشره و اطلاعات آن به‌تفكيك ارائه شده است.[۱۴]

وضعيت كتاب

فهرست هريك از بخش‌هاى كتاب در ابتدا يا انتهاى همان بخش آمده است. كتاب، مشتمل بر نقشه‌ها، تصاوير متعدد از عكس‌ها و نوشته‌هاى نسخ خطى است. نویسنده برخى توضيحات و ارجاع به منابع را در پاورقى كتاب آورده است.

پانويس

  1. جلد اول، بخش دوم، صفحه 53 - 58
  2. جلد اول، بخش اول، ص98 - 99
  3. همان، ص210 - 215
  4. معصومى، محسن، ص144 - 145
  5. كهدويى، محمدكاظم، ص79
  6. جلد اول، بخش سوم، ص75
  7. همان، ص76 - 78
  8. همان، ص81 - 236
  9. همان، ص237 - 253
  10. جلد دوم، بخش اول، ص190 - 198
  11. جلد دوم، بخش دوم، ص7
  12. همان، ص67 - 72
  13. جلد دوم، بخش سوم، ص1 - 140
  14. جلد دوم، ص141 - 158

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. كهدويى، محمدكاظم، «پارسى‌گويان ایرانى در دوره حكومت قطب‌شاهيان و عادل‌شاهيان»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: كاوش‌نامه زبان و ادبيات فارسی، بهار و تابستان 1386، شماره 14، ص77 تا 106.
  3. معصومى، محسن، «نخستين نشانه‌هاى ظهور تشيع در دكن»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: علوم انسانى دانشگاه الزهرا(س)، بهار 1384، شماره 53، ص143 تا 162.