مناظر المحاضر للمناظر الحاضر
مَناظِرُ المُحاضِر للمُناظِر الحاضر از آثار شاعر و صوفی قرن هفتم و هشتم هجری، علاءالدوله سمنانى (659-736ق)، شرح اسرار عرفانی است.
مناظر المحاضر للمناظر الحاضر | |
---|---|
پدیدآوران | علاءالدوله سمنانى (نویسنده) |
ناشر | مکتبة الثقافة الدینیة |
مکان نشر | قاهره مصر |
موضوع | امامت - تصوف - ولایت |
زبان | عربی |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
برای دیگر کاربردها، مناظره (ابهام زدایی) را ببینید.
نویسنده در مقدمه مینویسد به من الهام شد که از معدن کمالات ولایت علوی، گوهرهای اسراری را آشکار سازم که تاکنون پنهان مانده و از خاتمالانبیاء(ص) به عنوان وصایت علوم لدنّی دریافت شده است. [۱]
- این کتاب کمحجم (کمتر از 20 صفحه)، تصحیح نشده است و اشتباهات حروفچینی آن کم نیست و افزون بر آنکه تقسیم به بخش و فصل نشده است، مطالبش نیز از آغاز تا انجام هیچ عنوانی ندارد و فقط شمارهگذاری شده است: از 1 تا 44.[۲]
- او روش خودش را در این کتاب، انصاف، حقیقتجویی و پرهیز از افراط و تفریط شمرده است.[۳]
- سمنانى با ذکر آیه تبلیغ و حدیث صحیح غدیر میگوید: این روایت اشاره دارد بر اینکه باید علم را از امام علی علیهالسلام آموخت همان طور که در روایت أنا مدینة العلم و علیٌّ بابها، آمده است و من همین را در مکاشفهای دیدم.[۴]
- نگارنده مینویسد: حضرت علی علیهالسلام را الگو و سرمشق خود قرار دهید. او یادآور میشود: یک خارجی وقتی سخنی حکیمانه از امام(ع) شنید ناراحت شد و گفت: قاتله اللهُ کافراً! ما أفقهه! (خدا او را در حال کفر بکشد! چقدر ژرفاندیش است!) یاران امام(ع) حمله کردند که آن خارجی را بکشند ولی امام مانع شد و گفت: آرام باشید، او دشنامی گفت و پاسخش نیز دشنام است یا بخشیدن گناه.[۵]
- نویسنده سبّ و لعن صحابه و حرم پیامبر(ص) را افراطیگری میداند و مینویسد سخن پایانی این است که در نظر شیعیان، دشنام دادن به یاران پیامبر(ص) و خانواده او پسندیده نیست.[۶]
- او مینویسد من از دو گروه تعجب میکنم: آنانی که کسی را بر امام علی علیهالسلام بعد از پیامبر(ص) ترجیح میدهند و کسانی که میپندارند شیعه او هستند و به سبّ صحابه (مهاجر و انصار) و کافر شمردن سواد اعظم میپردازند و نهجالبلاغه میخوانند و آن را فروتر از کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق میدانند و با این همه، از هدایتش در زهد و قناعت و ... بهره نمیبرند![۷]
- علاءالدوله سمنانى نگارش این کتاب را تاریخ 29 شعبان سال 713ق. در "صوفیآباد خداداد" به پایان رسانده است.[۸]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه نویسنده و متن كتاب.