المیزان الخضریة
المیزان الخضریة، نوشته محدّث، فقیه و صوفی قرن دهم؛ عبدالوهاب بن احمد بن على حنفى شعرانى با هدف سنجش و ترسیم شاخصهای سیر و سلوک عرفانی است.
الميزان الخضرية | |
---|---|
پدیدآوران | شعرانی، عبدالوهاب بن احمد (نویسنده) عبدالرحمن حسن محمود (محقق) |
ناشر | بینا |
مکان نشر | بیجا |
سال نشر | 1409ق. = 1989م. |
چاپ | یکم |
موضوع | فقه شافعي - قرن 10ق. اصول فقه اهل سنت - قرن 10ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ش7م9 1367 / 176/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بر طبق گفته شعرانى، اثر حاضر شرح و توضیح مطالبی است که نویسنده در خواب "و أنا ممّن اجتمع به فی المنام حال تعلیمه لی هذه المیزان." [۱] از حضرت خضر(ع) سال 931 قمری دریافت کرده است. [۲] او که خودش را متبحّر در دانش شریعت میشمارد "لَمّا منَّ اللهُ تعالی علیَّ بالتبحّر فی علم الشریعة ..." [۳] مینویسد به آن حضرت از اختلافات مجتهدان و مقلدان شکایت کردم و ابزار سنجش طلبیدم و در پاسخ شنیدم که شنیدهها بگذار و چشم قلبت را بگشا "فقال علیهالصلاةوالسلام: ألق سمعک و افتح عین قلبک." . [۴]
عبدالوهاب شعرانى قبل از شرح تعلیمات حضرت خضرعلیه السلام، شمهای از احوال، صفات و مشخصات ظاهری، لباس، خوراک و تعلیمات آن حضرت را بازگو میکند واز برخی اولیاء که ایشان را ملاقات کردهاند، نام میبرد از جمله آنان ذوالنون، ابراهيم الخواص، أبو يزيد البسطامى، ابراهيم ابن أدهم، محيى الدين بن العربى، أبو عبد اللّه القرشى، أبو الحسن الشاذلى، شيخ أبو العباس المرسى، شيخ ياقوت العرشى و تعدادی عمعصران شعرانی [۵]
وی میگوید حضرت خضر(ع) به من گفت که این مطالب را به هیچ کس قبل از تو آموزش ندادهام و من نیز از آن زمان تا به حال حدود 32 سال است که به آن اشاره کردهام و بروشنی نگفتهام زیرا کسی را نیافتهام که شایسته چنین معرفتی باشد. او میافزاید: ولی این سخنان را در این کتاب نوشتم زیرا به اواخر زندگی نزدیک شدهام و میترسم اگر کتمان کنم گنهکار شوم. [۶] اجتهاد و تقلید، برخی مسال فقهی و اصولی و مطالب حدیثی از جمله بحثهای این اثر است.
نویسنده مینویسد از آنچه گذشت دانسته میشود که در احکام شریعت تناقضی نیست زیرا پیامبر(ص) مردم را بر اساس عقلهایشان مخاطب قرار داده است.[۷]
مباحث بر طبق بخش یا فصل تقسیم نشده است و حتی عنوانگذاری نیز ندارد.
نویسنده مینویسد از آنچه گذشت دانسته میشود که در احکام شریعت تناقضی نیست زیرا پیامبر(ص) مردم را بر اساس عقلهایشان مخاطب قرار داده است.[۸]
مباحث بر طبق بخش یا فصل تقسیم نشده است و حتی عنوانگذاری نیز ندارد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.