ابن درید، محمد بن حسن
ابن دُرَيد، ابوبكر محمد بن حسن بن دريد ازدى (223-321ق)، لغتشناس، نحوى، اديب و شاعر عرب. نسب او را همگان به قبيله ازد رساندهاند. خاندان ابن دريد از بزرگان قبيله بود.
نام | ابن درید، محمد بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابن العتاهیه
ابن درید الازدی، ابوبکر محمد بن الحسن ازدی، ابوبکر محمد بن الحسن |
نام پدر | حسن |
متولد | اختلافی 228ق، 224 ق، و223ق |
محل تولد | كوى صالح بصره |
رحلت | 321 ق |
اساتید | ابوحاتم سجستانى
رياشى ابن اخى الاصمعى |
برخی آثار | جمهرة اللغة |
کد مؤلف | AUTHORCODE00332AUTHORCODE |
ولادت
بنا به روايتى كه از خود وى نقل شده است، او در كوى صالح بصره زاده شد، اما در اينكه چند سال زيست، اندكى اختلاف كردهاند و چون تاريخ وفات مسلم است، ناچار تاريخ ولادت جابهجا شده و تاريخهاى زير به دست آمده است: 228ق، 224 ق، و223ق كه صحيحترين آنهاست، از قول خود او يا شاگردش ابوالحسين نقل شده است.
تحصیلات
گویند وى دوران كودكى را در بصره گذراند و همانجا و يا در عمان پرورش يافت. ابن خلكان به پرورش او در بصره اشاره كرده، مىافزايد كه نزد ابوحاتم سجستانى، رياشى (د 257ق)، ابن اخى الاصمعى و اشناندانى (د 288ق) درس خواند و تا قيام زنگیان و تاراج بصره و قتل رياشى يا اندكى قبل از آن، در بصره ماند و چون احوال را پريشان ديد، با عمویش حسین به عمان گريخت. این سخن بدان معنى است كه وى تا 34 سالگى در بصره بوده و در این صورت، رواياتى كه پرورش او را در عمان دانستهاند، بىاعتبار مىگردد. به هر حال وى كه گویا پدر را از دست داده بود، تحت تكفل عمویش حسین بن دريد قرار گرفت.
وى ابوعثمان اشناندانى را به تربيت و تعليم ابن دريد گماشت و او از همان كودكى هوشمندى و قدرت حافظه خود را آشكار ساخت. پس از آن ابن دريد روانه عمان شد و 12 سال در آنجا ماند. اگر در اقامت 12 ساله او در عمان ترديد نكنيم، بايد چنين نتيجه بگیريم كه وى، در 269ق كه 46 ساله بود، دوباره به بصره برگشت. این بار وى بيش از 30 سال در بصره ماند، بىگمان وى در این فاصله بارها به سفر رفته، شايد از عمان نيز ديدن كرده باشد و شايد بخشى از روايات عمانى، در خلال این سفرها رخ داده باشد، اما هيچ سندى ما را در این باب راهنمايى نمىكند. تنها مىگویند كه وى از عمان به سوى «جزائر البحر» و به جزيره ابن عماره رفت و از آنجا روى به فارس نهاد. همه منابع ما تنها به سفر ابن دريد به فارس و احياناً پيوند او به آل میکال اشاره مىكنند. بجز حاكم نيشابورى و ابن خلكان كه تصريحى دراينباره دارند.
درباره پيوستن او به آل میکال روايتهاى گوناگونى وجود دارد كه آخرين سالهاى قرن سوم هجرى در این بين معقولتر به نظر مىرسد. از مجموعهاین روايات چنين مىتوان استنباط كرد كه ابن دريد قبل از 297ق، اندكى پس از 70 سالگى به ایران رسيد و در 308ق. يا اندكى پيش از آن به بغداد رفت. وى چون به بغداد رسيد، در منزل على بن محمد بن الحوارى فرود آمد. در آن هنگام ديگر مردى كهنسال (هشتاد و چند ساله) بود و آوازه دانشش در لغت و شعر همه جا پيچيده بود. از اينرو خليفه مقتدر، او را بزرگ داشت و هر ماه 50 دينار برای او مقرر ساخت كه تا پایان عمرش بر جا بود. چون به 90 سالگى رسيد، مفلوج شد.
از آنجا كه ابندريد در كار دين تعصبى نورزيده، هيچ اشارتى به مذهب خویش نكرده است و لاجرم همه پژوهشها به چند احتمال ختم مىگردد، ابن شهر آشوب نام او را در شمار شعراى شيعه آورده، به همین جهت غالب نویسندگان معاصر شيعى او را پيرو مذهب خویش خواندهاند؛ اما محاجات او با شاعرى شيعى به نام مفجع، ناقض این رأى است. شافعيان نيز كوشيدهاند او را به مذهب خویش ملحق كنند، چنانكه سبکی و اسنوى نام او را در طبقات الشافعيه آوردهاند و ابن قاضى شهبه نيز او را شافعى دانسته است.
اساتيد و شاگردان
در میان استادان و شاگردان و راویان ابن دريد، گروه بسيارى از دانشمندان لغت و نحو و ادب به چشم مىخورد.
ابوعثمان سعيد بن هارون اُشناندانى، ابوحاتم سهل بن محمد سجستانى، ابوالفضل عباس بن فرج رياشى، ابن اخى الاصمعى، تَوَّزى، ابوعمران كلّابى، حسن بن خضر و...در زمره اساتيد و مشايخ ابن دريد قرار دارند.
شاگردان و راویان او نزدیک به 64 تن بودهاند و بىگمان هيچ استادى را نمىشناسیم كه اينهمه نویسنده و دانشمند بزرگ از میان شاگردان و راویانش برخاسته باشند. از جمله شاگردان او هستند: ابوعلى قالى، رزبانى، سيرافى، ابن شاذان، ابوالفرج اصفهانى، ابن خالویه، رمانى، آمدى، ابوعلى فارسی، شمشاطى و سرانجام ابوالحسين على بن احمد كه بيشتر با عنوان «غلام ابن دريد» از او نام بردهاند.
آثار
- جمهرة اللغة
- کتاب الفوائد و الاخبار
- المجتنى
- الاشتقاق
- تعليق من امالى ابن دريد
- ديوان
- صفة السرج و اللجام
- الملاحن
- الاخبار المنثوره