نقطه‌ی آغاز

نقطه‌ی آغاز با عنوان فرعی چهارپاره‌های نبوی، سروده‌ی استاد کاظم محمّدی است. این پژوهشگر که بیش از یکصد اثر عرفانی، فلسفی و دینی دارد از دیرباز در شعر و ادب نیز دستی داشته و منظومه‌هایی را برساخته است. از اشعار قدیم او یکی مثنوی خُم گلرنگ است که اخیراً بانو نرگس گلپروری راد از شاگردان قدیمی‌استاد کاظم محمّدی شرحی روانکاوانه بر مبنای اندیشه‌ها ی یونگ و کمبل بر این سروده‌ی عرفانی نوشته است به نام جرعه‌ای حیرت از خُم گلرنگ. غیر از آن نیز از برخی منابع چنین بر می‌آید که وی مثنوی‌های بلند دیگری هم داشته است، از جمله مثنوی محاکمه‌ی کربلا و نیز مثنوی عشق و قلم.

نقطه‌ی آغاز
نقطه‌ی آغاز
عنوان‌های دیگرچهارپاره‌های نبوی کاظم محمّدی (نویسنده)
ناشرانتشارات نجم کبری
مکان نشرایران ـ کرج
سال نشر1399 ش
چاپ1
شابک3-55-2905-964-978
موضوعشعر فارسی. محمّد(ص). رباعیات فارسی.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏ 8361 PIR
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

گذشته از مثنوی‌هااز وی اشعار زیادی در قالب غزل و قصیده هم وجود دارد ولی در این زمانهای اخیر در کارنامه‌ی شعری او چندین کتاب ارزنده در قالب رباعی دیده می‌شود که نام برخی از این رباعیات بدین شرح اند: میر بهار که اختصاصاً به امام علی(ع) پرداخته است، نرد عشق به مفاهیم عاشقانه همت گماشته، تازیانه‌های رباعی اشعاری است عرفانی و جهت سلوک معنوی، شهر بهشت، دنیای شما، رباعی ایّام، ایّام رباعی مجموعه اشعاری است که به مقولات اجتماعی می‌پردازد و جنبه‌ی معرفتی و هشدارباش دارد. و نیز شعر قرآنی که منحصراً به مفاهیم قرآنی توجّه کرده و به آیات اختصاص یافته است.

امّا نقطه‌ی آغاز چهارپاره‌های نبوی است که صرفاً وجود نازنین پیامبر را دنبال می‌کند و او را در تمام مراحلی که منابع دینی از جمله کتاب قدسی و احادیث نورانی توصیف کرده‌اند به وصف و تعریف پرداخته است. نقطه‌ی آغاز نیز مفهومی‌است که از یکی از رباعیات کتاب اخذ شده و تداعی کننده‌ی حدیث مشهور صادر نخستین است که فلاسفه نیز از آن بابت سخنها گفته‌اند: «اوّل ما خلق الله العقل».


ساختار

کتاب نقطه‌ی آغاز اثری است شعری در 200 صفحه که حاوی 372 رباعی در باره‌ی پیامبر اسلام(ص) است. رباعیات کتاب به طور مسلسل و با شماره از عدد 1 تا 372 را پیاپی در بر دارد. در مقدّمه با یک رباعی بحث آغاز می‌شود که نام کتاب هم از همین رباعی اخذ شده است، رباعی چنین است:

او نقطه‌ی آغاز جهان هستی استمحبوب خدا و یکّه تار مستی است
اوصاف بلندش که خدا می‌داندانکار اگر کنی بنای پستی ست[۱]

این رباعی در این مجموعه سوّمین شماره را به خود اختصاص داده است. و از همین ابتدا معلوم می‌شود که نگرشی فلسفی به پیامبر در کار است، امّا آنچه که در این راعیات دیده می‌شود به نوعی تاریخ پیامبر اسلام را نیز رقم می‌زند و می‌توان با همین رباعیت سیری در زندگی و تاریخ پیامبر داشت و حوادث متعدّد زندگی پیامبر را به نظاره نشست.

نویسنده در مقدّمه در خصوص کمبود رباعی در باره‌ی پیامبر سخن گفته و به این که از این بابت سهم کمی‌در شعر دیده شده است منتقد است: با تمام اهتمام و توجّهی که به حضرتش در خصوص پژوهش و نگارش و همین طور نظم و شعر صورت گرفته ولی در قالب رباعی و چهارپاره هنوز تنگدست و فقیریم. رباعیات بسیاری در این راستا وجود ندارد و آنان که از دیرباز دستی در شعر داشته‌اند در این باره چندان جلوه‌ای نداشته و درخششی نداشته‌اند، اندک رباعیاتی در این خصوص وجود دارد و به راستی جای آن دارد که از این بابت آثاری خلق شود و در اختیار مشتاقان و ارادتمندان پیامبر(ص) قرار بگیرد. این کمبود رباعیات چنان که گفته شد در باره‌ی پیامبر است ورنه میزان رباعیات گفته شده در سایر موضوعات چونان دریایی گسترده است[۲].


گزارش محتوا

کتاب نقطه‌ی آغاز به بیان صفات و حالات پیامبر اسلام(ص) می‌پردازد و آنچه که در تاریخ زندگی اوست اعم از آنچه که او گفته باشد یا در باره‌ی او گفته باشند را در بر می‌گیرد. مطالب و محتویات رباعیات به گونه است که می‌توان آن را حوادث زندگی، زندگی و یا تاریخ اسلام در نظر آورد زیرا تقریباً به همه چیز صدر اسلام اشاره دارد و از این بابت اثری عمیق و دقیق است که شاید در آثار شعری چنین چیزی وجود نداشته باشد، لا اقل در حوزه‌ی رباعی می‌توان گفت که کاملاً بدیع و بی بدیل است.

نام اثر که اشاره‌ای به صادر نخستین فلاسفه دارد حکایت از نوع نگرش نویسنده و شاعر به این مسئله است، با در نظر داشتن آثار فلسفی و عرفانی نویسنده می‌توان حدس زد که در این کتاب با چه زمینه‌ای می‌توانیم ‌مواجه باشیم. توصیف پیامبر، سخنان پیامبر، ذکر حالات او، حضور او، ربط او به آسمان و تلاش او برای انسانها، سختی‌های دوران رسالت همه مضامینی است که در این کتاب می‌توان مورد ملاحظه قرار داد. سخن گفتن از قرآن و نشان دادن محتویات قرآن، اشاره به پیامهای قرآنی، اشاره به برخی سخنان پیامبر، جنگها و جهادها، تأییدها و تشویقها، انتقادها و ایرادها، و حادثه‌ها ی نقش آفرین همه در این راستا قرار گرفته‌اند. نویسنده با اطلاع واسعی که از حدیث و تاریخ پیامبر دارد سعی کرده چیزی از مهمترینها از قلم نیفتد و خواننده‌ای که به این ابیاتن نظر می‌کند تنها ناظر شعر ساده نباشد بلکه با دیدی فلسفی ـ تاریخی به پیامبر و کارهای او دقّت و غور کند.

در این بین به طور حتم اشارات زیادی به عشق و علاقه‌ی شخصی نویسنده و اظهار ارادت و دوستی نیز دیده می‌شود و این نیز امری طبیعی است که تمام شاعران که در وصف حضرت ختمی‌ چیزی گفته و نوشته‌اند از ارادت و عشق خود هم سخنی به میان آورده و مهر او و شفاعتش را در روز قیامت طلب کرده‌اند، اینجا نیز از آن دست شواهد زیادی را می‌توان یافت که همین مضمون را در خود دارد. اشارات فلسفی به موقعیّت رسول گذشته از صادر نخستین و اوّل ما صدر، مقوله‌ی «لولاک لما خلقت الافلاک» نیز در خلال عرفان و فلسفه همواره مدّ نظر آگاهان قرار گرفته است، دوّمین رباعی این مجموعه به همین مطلب اشاره می‌کند ولی این تنها موردی نیست که به این مطلب توجّه می‌کند شاید در طول این رباعیات چند مورد دیگر نیز قابل ذکر باشد.

از مواردی که شاعر به کثرت و تکرار در این مجموعه یاد کرده حضور امام علی(ع) در کنار پیامبر از روز نخست رسالت تا پایان آن است و این که آن امام همام تأییدی الهی، قرآنی و نبوی داشته امری است که عامداً در تعداد زیادی از این رباعیات به نمایش در آمده تا ارزش او و ادامه بودنش را نشانه برود و بیان نماید که غیر از او یاری که یار باشد مشکل دیده شده، او مریدی تمام و کمال برای پیامبر بود و مهمترین یاور نبی که گسترش دین از بابت صورت و سیرت به واقع مدیون اوست. برای نمونه:

اعلم به کتاب حق به جز حیدر نیستبر علم نبی به جز علی خود «در» نیست
بر اهل شریعت و مسلمانِ نکوجز ذات امیر مؤمنان سرور نیست[۳]

پیامبر در این اثر گاهی آب حیات خوانده شده و این باوری عمیق است و هر که به راستی طلب آب حیات و چشمه‌ی حیات می‌کند آن را باید در ایمان و عشق به او و آل او ببیند، همین و بس، چنانکه در رباعی 5 و 6 می‌گوید:

پرسید کسی که چیست این آب حیاتکه دور کند ز مردن و مرگ و ممات
گفتم که خدا گفت که‌ای بنده‌ی منبر خاتم انبیا محمّد صلوات

و نیز:

شیرین و خوش اندام بود همچو نباتاندر لب او نهفته صد آب حیات
این گونه بگفتند به اهل رواتبر اسوه‌ی حق نور محمّد صلوات

این دو روایت در واقع مضمون آیات قرآن هم هست و تأییدی سماوی دارد و نویسنده نیز با توجّه و اشراف به آیات قرآن از این بابت این دو رباعی را بیان داشته، البتّه غیر از این دو باز هم با همین مضمون نمونه‌های دیگری هم می‌توان در این مجموعه پیدا کرد.

چنان که اشاره شد تعداد زیادی از رباعیات ناظر به آیات قرآنی است، تعدادی هم اشاره به احادیث نبوی دارد، برخی خلقیات پیامبر را توصیف می‌کند، تعدادی از آنها به رابطه‌ی پیامبر و یاران و به ویژه امام علی اختصاص دارد، چندین رباعی از حادثه‌ی «غدیر خم» سخن می‌گوید و صراحت در جانشینی و خلافت بلافصل آن امام دارد. تعدادی از علم امام علی که از پیامبر فرا گرفته و در حکم باب علم نبوی است سخن می‌گوید. به برخی از مضامین می‌توان اینگونه اشاره داشت: رباعی 16 به جسم پیامبر که سایه ندارد اشاره می‌کند. رباعی 17 و 19 به «رحمة للعالمین» بودن آن حضرت توجّه می‌دهد. برخی از رباعیات به ولادت پیامبر و برخی هم به روز رحلت جانسوز او اشاره می‌کند. برخی از رباعیات روز فرخنده‌ی مبعث را نشانه رفته و در ارزش و بلندای آن نکته‌ها گفته است. برخی از ابیات به ماجرای معراج نبی اشاره دارد از جمله رباعی شماره 223. در برخی از اشارات یاران پیامبر و یا همان صحابه منظورند که از دید اهل سنّت همگی هادی و رستگار و عدولند ولی در اینجا چنین دیدی وجود ندارد، هر یک از افراد صحابه اگر در مسیر نبوّت و ولایت قرار نگرفته باشند و با آنان همراهی نکرده باشند از درجه‌ی اعتبار ساقط‌ند و محلّی از اعراب ندارند. این رباعی به آن نظر دارد:

یاران پیمبر همگی محبوبندگر یاوری اش به دل کنند مطلوبند
امّا اگرش خلاف رأیش پوینداز لطف و شفاعتش به جد محجوبند[۴]

به هر جهت در این مجموعه همانگونه که بیان شد می‌توان یک دوره تاریخ زندگی پیامبر و دوران رسالت را به نظاره نشست و از قضا تاریخ را در لباس شعر و رباعی و با بیانی که حاکی از فهم فلسفی است بیان داشتن بهتر و بیشتر در خاطره‌ها می‌ماند و بیشتر در افواه عامه نیز جاری می‌شود. دو رباعی آخر کتاب نیز که مدیونیِ همه تا روز قیامت به او و قانون و فرهنگ اوست و این که ما در این راستا چه باید بکینم به پایان می‌رسد:

تا روز قیامت همه مدیون توأندوابسته‌ی خُلق و ره و قانون توأند
آنجا که تو منظور خدای أحدیبس مؤمن و عاقلی که مجنون توأند[۵]
ما درس وفا از عملت یافته ایمباور به تمام باورت بافته ایم
از هر که نه در خدمت تو یا أحمدروی از وی و از یاریِ وی تافته ایم[۶]


ویژگیها

در نگاهی کلّی به کتاب می‌توان به نکته‌هایی خاص برخورد کرد که برخی از آنها بدین شرح است:

  1. نام کتاب چشم نواز و خاص است و با مضمونی دینی ـ فلسفی بسیار قابل توجّه است
  2. این که مجموعه‌ای اختصاصاً برای پیامبر و آنهم در قالب رباعی سروده شده باشد از دیگر مختصّات این اثر است.
  3. گستردگی مضمون اثر که به تمام مقولات تاریخ اسلام توجّه داده نیز از محاسن کتاب است.
  4. نگاهی فلسفی و دیدی نقّادانه در این اثر یکی از ویژگیهای ارزشمند کتاب است، که نشان می‌دهد نویسنده تنها شاعر نیست، بلکه از شعر به عنوان وسیله‌ای برای بیان مقاصد معنوی و اصلی استفاده می‌کند، بی این که اعتبار شعر را نادیده گرفته باشد.

وضعیت کتاب

نقطه‌ی آغاز با عنوان فرعی چهار پاره‌های نبوی، تألیف کاظم محمّدی

کتاب یک جلد، دارای مقدّمه و 372 رباعی، متن آن فارسی و دارای 200 صفحه، کاغذ مرغوب، جلد نرم و طرحی متناسب با نام کتاب می‌باشد.

پانویس

  1. مقدمه، ص 5
  2. مقدمه، صص 8-7
  3. متن، ص 95
  4. متن، ص 148
  5. متن، ص 200
  6. متن، ص 148

منابع مقاله

مقدّمه و متن کتاب

وابسته‌ها