ابواب الهدی
ابواب الهدی، نوشتۀ میرزا مهدی اصفهانی خراسانی (۱۳۰۳-۱۳۶۵ق) از عالمان شیعه قرن چهاردهم هجری قمری و بنیانگذار مکتب معارفی خراسان است. این کتاب -که از آثار معروف نویسنده است- با پیشگفتار، تحقیق و پاورقی های حسین مفید در یک مقدمه و 25 فصل، چاپ شده است. این اثر به نوعی، خلاصۀ کتاب معارف القرآن است که میرزا در آن به گزارش اصول نظریههای خود در زمینۀ معارف اسلامی پرداخته است و چون هدفش اثبات مبانی نبوده، از تفصیل مطالب و یا استناد به آیات و روایات به طور گسترده جز در موارد اندک خودداری کرده است. افزون بر این، وی در کتابش به نقد مخالفان پرداخته و مبانی فلسفه و عرفان اسلامی را با رویکردی انتقادی مطرح کرده است. سیر مطالب چنین است که او نخست، به این مساله اشاره میکند که قرآن و سخنان ائمۀ معصومین (ع) بر علم بنیان نهاده شدهاند و وجه اعجاز قرآن همین مساله است. سپس قرآن را از منظر زبانشناسی بررسی کرده و پس از آن، مبحث معرفت نفس، معرفت یافتن به پروردگار با دلالت آیات و شناخت خداوند را به خود خدا -معرفة الله بالله- را ارائه مینماید. او برخلاف فیلسوفان و عارفان، به شناخت واقعی و حقیقی خداوند باور دارد.[۱]
ابواب الهدی | |
---|---|
پدیدآوران | اصفهانی، مهدی (نويسنده) مفید، حسین (مقدمه نويس) |
ناشر | مرکز فرهنگی انتشاراتی منير |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-539-080-6 |
موضوع | شناخت (فلسفه اسلامی) - فلسفه اسلامی - مکتب تفکیک |
زبان | عربی - فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف55 الف2 1318 BBR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آیة اللَّه میرزا مهدی اصفهانی از دانشورانی است که به سبب نگرش ویژه به علوم و دانشهای دینی؛ بویژه، مخالفت صریح با فلسفه و عرفان رایج، در زمانه خود، بسیار تأثیرگذار بوده است. وی علوم را دو دسته میداند: الهی و بشری. او معتقد است این دو دانش، مکمّل هم نیستند، بلکه در برابر هم قرار میگیرند. همه تلاش او این است که ثابت کند که دین، نظامِ فکری مستقل و اصیلی دارد و برای دینشناسی و هدایت، هیچ نیازی به عرفان و فلسفه رایج نیست، بلکه آنها مضراند.[۲]
انگیزه محقق برای کار بر روی ابواب الهدی به دو مطلب برمیگردد؛ یکی اینکه تأخر زمانی این اثر از نوشتههای دیگر میرزا نشاندهندۀ آخرین دیدگاههای علمی او است؛ دیگر اینکه، پیشتر، این اثر دو بار با تحقیقهای مختلف چاپ شده بوده است اما به هیچوجه شایستۀ شأن مؤلف نبودهاند. محقق در شرح مبحثهای کتاب به موارد برجستۀ اندیشههای میرزا بسنده کرده است. همچنین، این شرحها را بیشتر از دیدگاههای خود نویسنده –و نه از تقریرات و تبیینهای شاگردان وی- برگزیده است.[۳]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه کتاب
- متن کتاب.