اصلاح المنطق

إصلاح المنطق، تألیف ابویوسف یعقوب بن اسحاق (186-244ق‌/802-‌858م‌)، معروف به ابن سکیت، کتابی است در موضوع لغت عربی. انگیزه نویسنده از نگارش این کتاب اصلاح اشتباهات گفتاری بوده که در عصر او رواج داشته است. این نسخه از کتاب با شرح و تحقیق احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون منتشر شده است.

اصلاح المنطق
اصلاح المنطق
پدیدآورانابن سکیت، یعقوب بن اسحاق (نویسنده)

شاکر، احمد محمد (شارح)

هارون، عبدالسلام محمد (محقق)
ناشردارالمعارف
مکان نشرقاهره- مصر
سال نشر[--13]
چاپچاپ چهارم
شابک977-02-2068-x
موضوعزبان عربي - واژه نامه‌‎ها زبان عربي - صرف و نحو
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏الف‎‏6 / 6620 ‏PJ‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، مشتمل است بر:

  1. مقدمه تحقیقی شارح (شرح حال ابن سکیت و احمد بن فارس، آثار ابن سکیت، إصلاح المنطق، معرفی نسخه)؛
  2. متن اصلی، شامل دو جزء و هر جزء دارای ابواب متعدد.

گزارش محتوا

نویسنده‌ در این کتاب، ضبط صحیح واژه‌های‌ عربى‌ را آورده و آنها را از جنبه‌های‌ صرفى‌، فصاحت‌ و عدم‌ فصاحت‌، نادر یا شاذ بودن‌ و جز آنها مورد بررسى‌ قرار داده‌ است[۱].

وی ایرادات لحنی و خطاهای کلامی را مطرح کرده و در ضمن ابواب کتاب، ضبط مجموعه‌ای از لغات عرب را با ذکر الفاظی که در وزن واحد، اما در معنا مختلف و یا در وزن مختلف و در معنا متفق هستند، گردآوری نموده است. در این رابطه گاه دو لغت یا بیشتر، معلول و صحیح، مهموز و غیر مهموز، مشدد و آنچه عموم مردم اشتباه تلفظ می‌کنند را متذکر شده است[۲]‏.

این اثر از معتبرترین کتاب‌های لغت بشمار می‌رود و شرح‌ها و تلخیص‌های بسیاری که بر آن نوشته شده، دلیل این مدعاست. سزگین به‌تفصیل در مورد شرح‌ها و تلخیص‌ها و ردیه‌های آن بحث کرده است[۳]‏.

مختصر إصلاح المنطق ابن رفاعه، مختصر إصلاح المنطق وزیر مغربی، خلاصة إصلاح المنطق راغب اصفهانی، از جمله این آثار است[۴]‏.

ابن سکیت در علم لغت عرب جایگاه والایی دارد. شهرت کتاب «إصلاح المنطق» او عالم‌گیر است و بسیاری از دانشمندان این کتاب را ستوده‌اند؛ تا آنجا که گفته شده: «از پل بغداد کتابی در علم لغت مانند إصلاح المنطق عبور نکرده است»[۵].‏ ابن سکیت به‌خاطر این کتاب تا آنجا مشهور شده که در بعضی منابع، «صاحب إصلاح المنطق» نامیده شده است. مبرد نیز درباره آن می‌گوید: «در میان آثار بغدادیون بهتر از کتاب إصلاح المنطق یعقوب بن سکیت ندیدم»[۶]‏.

بر بسیاری از ادبایی که این کتاب را ندیده باشند دشوار است که موضوعش را به‌درستی تشخیص دهند؛ لذا ممکن است آن را کتابی در علم منطق و تصحیح اشکالات و مقاییس آن بدانند؛ همان گونه که جورجی زیدان در کتابش «تاريخ آداب اللغة العربية»، آن را کتابی در علم منطق دانسته است[۷]‏.

هدف ابن سکیت از نگارش این کتاب اصلاح خطاها و اشتباهات گفتاری بوده که در عصرش روج داشته است و به همین جهت آن را «إصلاح المنطق» نامیده است؛ به معنای «اصلاح نطق»[۸]‏.

درباره این کتاب می‌توان به نکاتی اشاره نمود:

  1. نویسنده کتابش را به دو جزء بزرگ تقسیم کرده است. این جزء‌بندی به‌لحاظ حجم است، نه موضوع؛ زیرا تفاوت چندانی بین موضوعات جزء اول و جزء دوم وجود ندارد. سپس هر جزء را به ابوابی تقسیم کرده که غالباً با مراعات صیغ و ابنیه مختلف است.
  2. ابن سکیت گاه به تبیین لهجات عربی و ذکر اختلاف آنها در نطق پرداخته است؛ مثلاً اهل حجاز می‌گویند: سُکاری و کُسالی و غُیاری به ضم؛ اما بنی‌تمیم فتحه می‌دهند.
  3. ابن سکیت در کتابش از بسیاری از فصحا و نامداران عرب، مانند: ابی‌تمام اعرابی، تمیمی عدوی، ابی‌ثروان عکلی، ابی‌جامع، ابی‌جراح عقیل و دیگران نقل قول می‌کند.
  4. او گاه در کتابش مطالبی را نقل می‌کند که برخی از لغویون بعد از او آنها را رد کرده‌اند؛ مانند: «سِداد من عوز و سَداد» که ابن سکیت معتقد است هر دو استعمال می‌شود و برخی به کسر را درست می‌دانند. گاه نیز به لغت فصیح یا بهتر اشاره می‌کند؛ مانند: «سِرار الشهر و سَرار الشهر» که به فتح بهتر است».
  5. نویسنده در بسیاری موارد، صیغه‌هایی که بر زبان عامه جاری می‌شود را بیان نکرده است و تمام همتش به ذکر صیغه‌های فصیح بوده است.
  6. او همچنین برخی قواعد صرف و اشتقاق را نیز ذکر کرده است؛ از جمله قواعد صرفی مهم شیوه اشتقاق مضارع از ماضی مفتوح العین است: «و افعالی که ماضی آن بر فعل مفتوح العین آمده است، مستقبلش به ضم یا کسر می‌‌آید و به فتح نمی‌آید».
  7. ابن سکیت همچنین بابی را برای عدد قرار داده که قواعدش را در آن ذکر کرده است.
  8. از کتاب إصلاح المنطق چنین برمی‌آید که مردم در عصر ابن سکیت، اسم موصول «الذي» را بعد از عبارت «الحمد لله» به معنای «إذ» به‌کار می‌برده‌اند؛ لذا نیاز نداشتند که ضمیری را به آن ارجاع دهند. ابن سکیت می‌گوید: «و تقول: الحمدلله إذ كان كذا و كذا و لا تقل: الحمد لله الذي كان كذا و كذا، حتی تقول: به، أو منه، أو بأمره، أو بصنعه».
  9. ابن سکیت بابی از کتاب را نیز به مثنی اختصاص داده که مشتمل بر بعضی مثال‌هایی است که «مثنیات لغوی» نامیده شده است. این مثنیات در کلام عرب مشتمل بر سه نوع است.
  10. وی کتابش را با دو باب بر وزن «فُعَلة» به پایان رسانده است: یکی برای صفات است، مانند: «رجل همزة لمزة؛ يعنیيهمز الناس و يلمزهم»؛ به این معنا که عیب و اشکال بر مردم وارد می‌کند و دومی برای اسامی، مانند: «النعرة؛ مگس سبز آبی که در بینی جانوران داخل می‌شود[۹]‏.

وضعیت کتاب

اطلاعات چهار نسخه کتاب در مقدمه محقق ذکر شده است[۱۰]‏.

این نسخه از کتاب، نسخه نفیس و ارزشمندی است؛ چراکه در سال 372ق بر لغوی بزرگ احمد بن فارس (متوفی 395ق) نویسنده «مقاييس اللغة» قرائت شده است[۱۱]‏.

فهارس مطالب، لغت، الفاظ فارسی، اعلام، قبائل و جماعات، بلدان و مکان‌ها، اشعار و رجزها در انتهای کتاب ارائه شده است.

بیشتر پاورقی‌ها به بیان اختلاف نسخ کتاب اختصاص دارد.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. فاتحی‌نژاد، عنایت‌الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج3، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
  3. عبدالتواب، رمضان، «إصلاح المنطق لابن السكيت»، تراث الإنسانية، جلد هشتم، شماره 1، ص‌1 تا 18.
  4. محمود عبدالله، أميرة؛ «منهج عبدالسلام محمد هارون في تحقيقه لكتاب «إصلاح المنطق» لابن السكيت مؤاخذات و إيجابيات»، مجلة كلية التربية الأساسية، حزيران 2018، العدد 39 (الجزء الثالث)، صفحات 1522–1528.

وابسته‌ها