تفسیر عرفانی مثنوی معنوی

تفسیر عرفانی مثنوی معنوی، نوشته ابوالعیاش عبدالعلى محمد بن نظام‌الدین محمد بن قطب‌الدین انصارى لکهنوى، ملقب به بحرالعلوم (1144-1225ق) از متکلمان بزرگ حنفى‌مذهب هند، شرح و تفسیر مثنوى مولوى به زبان فارسی است که کار آماده‌سازی این نسخه برای چاپ جدید، زیر نظر فرشید اقبال انجام شده ‌است و مقدمه‌ای نیز بر این اثر نگاشته‌اند.

تفسیر عرفانی مثنوی معنوی
تفسیر عرفانی مثنوی معنوی
پدیدآورانبحر العلوم، محمد بن محمد (نویسنده) اقبال، فرشید (محقق)
عنوان‌های دیگرشرح مثنوی بحر العلوم مثنوی. شرح
ناشرایران یاران
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1384ش.
چاپچاپ یکم
شابک964-7969-13-9
موضوعمولوی، جلال الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر

شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد

تفاسیر عرفانی - قرن 7ق.
تعداد جلد6
کد کنگره
‏‎‏/‎‏ب‎‏3‎‏ت‎‏7 / 5301 ‏PIR‎‏

فرشید اقبال می‌گوید: دلیل مظلومیت این شرح عرفانى و دور ماندن آن از چشم محققین، خط بسیار نازیبا، چاپ ناپسند و پریشانى شرح و حواشى آن بوده ‌است. پس از چندى که با این اثر مشغول بودم، دریغم آمد آن را به‌صورتى آراسته در اختیار علاقه‌مندان به آثار عرفانى، قرار ندهم و با این عزم، با برخى از اساتید از جمله استاد زرین‌کوب و دکتر سلماسى‌زاده و دیگران رایزنى نمودم که برخلاف تصورم اکثرا، فقط نام این شرح برایشان آشنا و آن ‌را رؤیت نکرده‌ بودند و بسیار مشتاق مطالعه آن بودند[۱].

این کار به‌ظاهر ساده (آماده‌سازی این نسخه برای چاپ جدید)، هفت ‌سال به‌طول انجامید و گروهى متشکل از نوزده ‌نفر، امر بازخوانى و مقابله را انجام دادند[۲].

بى‌تردید یگانه تفسیر عرفانى مثنوى معنوى را پیش رو دارید. شارح آن از نوادگان خواجه عبدالله انصارى و از پیروان مکتب ابن‌ عربى است. نثر این شرح، کمى ناآشنا مى‌نماید؛ چراکه تاکنون اثرى از حضرت ایشان در ایران به چاپ نرسیده ‌است، ولى پس از مطالعه چند برگى از آن، با سبک نگارش، آشنا و شما را نظاره‌گر آثار و افکار حضرت مولانا، از دریچه‌اى دیگر خواهد نمود[۳].

بحرالعلوم در فقه و اصول و حکمت به درجات عالیه نایل گشته و در عرفان به شاخه‌اى از قادریه منسوب و به مکتب عرفانى ابن‌ عربى وابسته و به سبب وسعت دانشش بر دیگر معاصران خود، برترى داشته است.

هدفش از شرح مثنوى، روشن ‌نمودن اسرار مثنوى معنوى در پرتو عقاید ابن ‌عربى بوده ‌است[۴].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ج1، ص3
  2. ر.ک: همان، ص4
  3. ر.ک: همان، ص4
  4. ر.ک: همان، ص5

منابع مقاله

مقدمه کتاب.

وابسته‌ها