فتح الرحمن فی تفسیر القرآن
فتح الرحمن فی تفسیر القرآن اثر عبدالمنعم احمد تعیلب، تفسیر قرآن مأثور به مأثور است.
فتح الرحمن فی تفسیر القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | تعیلب، عبدالمنعم احمد (نویسنده) |
ناشر | دار السلام |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1416ق. = 1995م. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | تفاسير اهل سنت - قرن 14 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 7 |
کد کنگره | /ت7ف2 / 98 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
برای دیگر کاربردها، فتح الرحمن (ابهام زدایی) را ببینید.
آنچه باعث اهمیت کتاب میشود، آن است که نویسنده سعی نموده است تا از برخی از اشکالات متداول و موجود در کتبی که به این موضوع اختصاص یافته، اجتناب نماید از جمله:
- استفاده از احادیث ضعیف و واهی و اساطیر و مفتریات.
- اختصار شدید در مواضع متعدد و احاله به آیات سابق.
- پرداختن به جنبههایی که از وسایل علم تفسیر محسوب میشوند نه از غایات آن.
- به حداقل رساندن یا حذف جنبههای که مربوط به تزکیه میباشد، در حالی که یکی از اهداف مهم قرآن، بر اساس آیه شریفه 129 سوره بقره: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری)!») همین امر است[۱].
برخی از مهمترین ویژگیهای تفسیر حاضر، عبارتند از:
- تفسیر قرآن به قرآن، همراه با ذکر شماره آیه و نام سوره؛
- تفسیر قرآن با روایات صحیح از پیامبر(ص)؛ روایاتی که از درجه صحت کمتری برخوردار باشند، در حواشی و پاورقی کتاب، درج شده است.
- تفسیر قرآن با سخنان و روایاتی که از صحابه روایت شده است.
- تفسیر قرآن به واسطه فهم آیات توسط خود مفسر با نظر به سخنان و دیدگاههای مفسرین پیشین.
- بیان مطالب و مباحث، به صورت مختصر و مفید، به گونهای که از تفصیل و تطویلی که باعث ملال و خستگی خواننده شود و یا اختصار و ایجازی که مخل فهم مطلب است، به دور باشد.
- بحث و بررسی شبهات مطرح شده پیرامون برخی از آیات و پاسخ داده به آن شبهات.
- اشاره به وجوه مختلف اعجاز بلاغی، تربیتی، تشریعی و علمی در مواضع مربوط به آن.
- رعایت سیاق آیات.
- ابقاء کلمه بر ظاهر و عموم و اعتماد به فهم عرفی از آن و عدم تأویل بردن کلمات[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.