مولانا، علی بن مؤمن
علی بن مؤمن (متوفای 1344ق)، ملقب به مولانا فقیه، صوفی، شاعر، از آثار ایشان دیوان اشعار ملا علی آقا مولانا است.
نام | |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | ملا مؤمن دیزانى طالقانى |
متولد | |
محل تولد | روستای دیزان طالقان |
رحلت | 4 شوال سال 1344ق |
اساتید | |
برخی آثار | دیوان اشعار ملا علی آقا مولانا |
کد مؤلف | AUTHORCODE18416AUTHORCODE |
ولادت
آخوند ملا على آقا مولانا فرزند آخوند ملا مؤمن دیزانى طالقانى در خانوادهاى روحانی در قریه دیزان طالقان متولد شد. (ص8)
تاریخ تولد وى بهطور دقیق معلوم نیست.
تحصیلات
تا سنین بیست و پنج الى سى سالگى در حوزههاى علمى قزوین و رشت و تهران و سپس نجف بهتحصیل اشتغال داشته و بعد بهموطن خود مراجعت کرد.
وی پس از مراجعت به طالقان ازدواج میکند و براى گذران معیشت در زادگاه خود قریه دیزان به کشاورزى مىپردازد.(ص8)
معاش وی از طریق کشت گندم و جو و بقولات در قریه دیزان و برنج و پرورش کرم ابریشم در قریه پلنگکلا تأمین میشده است و چون مرجعیت شرعی و فقاهت مسلم داشت، طبق معمول علاوه بر رسیدگی به مراجعات مردم، در ماه مبارک رمضان، سالهایی که در قشلاق میزیسته، در مسجد خرمآباد تنکابن موعظه هم میکرده است.
در ابتدای مراجعت از حوزههای علمیه، فقیهی است که مسائل را منحصرا از جهت فقاهت بررسی مینماید و مراتب علمی و زاهد و تقوای وی زبانزد خاص و عام است، ولی بهفاصله کوتاهی به صوفیه متمایل میگردد.
ارادت و سلوک او در طریقت
گرچه در پایان بعضی از غزلیات ابتدایی ایندوره خود، نامی از رحمتعلی شاه شیرازی برده است، ولی با توجه به صراحتی که در سروده سلسله انساب صوفیه نسبت به شیخ عبدالعلی کاشانی دارد، مسلم است که اولین پیر وی همین شخص بوده است ه حلفه ذکر ریاضت را از جانب او پذیرفته است.(ص10).
بعد از فوت رحمتعلی شاه و شیخ عبدالعلی کاشانی به پسر رحمتعلی شاه سر میسپرد.
وفات
با توجه به قرائنى چند بیش از هشتاد سال زیسته و در چهارم شوال سال 1344ق بسراى باقى شتافته است.(ص5)
مدفنش در ایوان مقبره سید کیا ابوالحسن در بلوک لنگا تنکابن واقع است.(ص7)
آثار
آنچه از وی باقی است، قسمتی متفرق است که هنوز تدوین نشده و قسمتی مدون بوده و مشتمل است بر:
1- تألیفی در معانی و بیان و صنایع شهری
2- تألیفی در فقه و حدیث
3- تصنیف جامعی در عرفان و حکمت الهی
4- تألیف و تصنیف توأمان در علم اعداد و جفر
یکی از تصنیفات وی کتابی بهنام ذخیرةالسالکین و عقیدةالعارفین در هفت جزء است، که دیوان بعنوان فصل اول از جزء اول این کتاب بهنظم آورده است.
پانویس