التاريخ الکبير
التاريخ الكبير، معروف به تاریخ ابن ابیخیثمه، عنوان اثری است 4 جلدی به زبان عربی، از ابوبکر احمد بن ابوخیثمه زهیر بن حرب (متوفی 279ق).
التاريخ الكبير | |
---|---|
پدیدآوران | ابن ابیخیثمه، احمد بن زهیر (نویسنده) هلل، صلاح بن فتحی (محقق) |
عنوانهای دیگر | التاريخ الکبير (تاريخ إبن أبي خيثمة) تاريخ ابن ابي خيثمه |
ناشر | الفاروق الحديثة للطباعة والنشر |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1424ق. = 2004م. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 977-5704-97-9 |
موضوع | اسلام -- سرگذشت نامه
احاديث اهل سنت - قرن 3ق. اسلام - تاريخ |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | /الف2ت2 / 21 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب به تحقیق صلاح بن فتحی هلل رسیده است.
این اثر، دایرةالمعارفی علمی و اسلامی است که از فنون حدیث و اصول روایت صحبت میکند و سیره رجال و اخبار آنان در آن نقل میشود. همچنین از جرح و تعدیل رجال نیز در آن بحث شده و سیَر و مغازی نیز در آن آموزش داده میشود. همچنین برخی مباحث فقهی و بحثهای دیگر را نیز در خود دارد.
ساختار
کتاب، 4 جلد دارد؛ جلد اول با مقدمه محقق آغاز شده، سپس متن اصلی که تا جلد سوم را در بر گرفته، ارائه گردیده و در جلد چهارم، فهرست آثار و اخبار سلفیه و اقوال در سیره و مصطلحات جرح و تعدیل عرضه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق بر کتاب، پس از حمد الهی و شهادت بر وحدانیت خداوند و پیامبری حضرت محمد(ص)، آیات 102 سوره آل عمران، 1 نساء و 70-71 سوره احزاب ارائه شده است. پس از آن میخوانیم: این اثری است عجیب و ارزشمند و فهم منظور نویسندهاش نیازمند خبره و ممارست است. نویسنده این اثر، از بزرگان عصر علم و اصحاب فن بوده است. من درباره بزرگی او شنیده بودم تا اینکه با خواندن کتابش به این امر اعتراف کردم و میزان علم و دقت نظرش مرا تسخیر خود کرد. او بسیار تیزبین و بیدار است و ذهنی سیّال دارد و دایره محفوظاتش بسیار بالاست. این اثر، مانند برخی کتابهای دیگر، کتابی تقلیدی نیست؛ این اثر، دایرةالمعارفی علمی و اسلامی است که از فنون حدیث و اصول روایت صحبت میکند و سیره رجال و اخبار آنان در آن نقل میشود. همچنین از جرح و تعدیل رجال نیز در آن بحث شده و سیَر و مغازی نیز در آن آموزش داده میشود. همچنین برخی مباحث فقهی و بحثهای دیگر را نیز در خود دارد. نویسنده در این اثر، بسیار زیرک و آگاه است و خواننده را از موضوعی به موضوع دیگر منتقل میکند به شکلی که نهتنها وی از خواندن مطالب گوناگون، خسته نمیشود، بلکه پابهپای نویسنده آمده و به خواندن ادامه مطلب ترغیب میشود. این به دلیل مراعات «اسرار ترتیب» و «ادب عبارات» و «سحر تعبیر»ی است که در عبارات وی وجود دارد.
محقق مینویسد: من نیز در تحقیق سعی کردم صادق باشم و مطابق عبارات نویسنده پیش بروم. سعی من ضبط متن کتاب بر طبق صورتی بود که نویسنده آن اراده کرده بود و دوری از اسباب ملامت و خستگی که عاملش طول دادن عبارت در جایی است که باید گزیده گفت و بالعکس؛ لذا من به اندازه حاجت از مطالب کتاب شرح دادم و مباحث اضافی و بیهوده را مطرح نکردم. من این اثر را کتابی دیدم که بهخودیخود، نیازی به تعلیق ندارد و تعلیقات اضافی بر آن مایه اطاله مطالبش میشود؛ ازاینرو تلاشم را بر ضبط سیاق آن از خلل و برطرف کردن ایرادات نسخ خطی آن کردم مگر در موارد خاصی که سیاق متن، نیازمند شرح بود به جهت تکمیل فایده. من مقدمهای بر کتاب نگاشتم و در آن درباره نویسنده و کتابش شرح دادم. در ترجمه مصنف از کتاب «السير» ذهبی استفاده کردم تا تلاش بیشترم را در برخی قضایای دیگر مانند شیوه نگارش و برخی روشهای مصنف در کتاب، انجام داده باشم[۱].
درباره شیوه نویسنده چنین میخوانیم: او کتابش را با سیره نبویه آغاز میکند و مینویسد: محمد بن بکار روایت کرده و گفته: درحالیکه من حضور داشتم چنین بر ابومعشر قرائت شد: پیامبر خدا(ص) وارد مدینه شد و بقیه ذیحجه و محرم و صفر را هم در آنجا ماند... آن حضرت در روز دوشنبه 12 شب از ربیعالاول گذشته، در منزل زینب از دنیا رفت.
هر چیزی که در این کتاب با عبارت «قال ابن اسحاق» هست: احمد بن ایوب روایت کرده و گفته ابراهیم بن سعد از ابن اسحاق نقل کرده است.
نویسنده علاوه بر ابن اسحاق از ابن مدینی و ابومصعب زهری هم روایت کرده است. وی مکاتباتی با پدرش و ابن معین از عبدالله بن جعفر هم دارد. همچنین محمد بن کثیر را هم دیده و مطالبی را از وی، نوشته است.
وی سفرهایی هم به بصره و مکه داشته است[۲].
در بخشی از متن کتاب (ابتدای جلد دوم کتاب که به حوادث سال سوم پرداخته و بهعنوان نمونه ارائه میشود) میخوانیم: احمد بن محمد بن ایوب از ابراهیم و وی از محمد بن اسحاق روایت کرده که: پیامبر خدا(ص) پس از مراجعت از غزوه سویق، بقیه ذیحجه و محرم – یا قریب به آن - را در مدینه ماند. سپس به قصد غطفان به نجد رفت که همان غزوه ذیامر باشد و تمام بقیه صفر یا نزدیک به آن را در نجد ماند. سپس به مدینه بازگشت و با مکر و کیدی روبهرو نشد، پس تمام ماه ربیعالاول را جز اندکی، در آنجا ماند... گفته شده ازدواج آن حضرت(ص) با حفصه در شعبان این سال بود. مدائنی گفته این ازدواج در سال 3 هجری بود، ولی اثرم گمان کرده که ابوعبیده قائل بوده این ازدواج در سال 2 هجری واقع شده است[۳].
وضعیت کتاب
در مقدمه ناشر در وصف اثر میخوانیم: این درّ ارزشمندی است که انتظار طالبان علم حدیث و مشایخ آن در خروج آن طولانی شد؛ همچنین از مصادر حدیثی است که بسیار به آن احتیاج است و در اهمیت، پابهپای تاریخ بخاری و جرح و تعدیل ابن ابوحاتم است. در عین اهمیتی که کتاب داشته، مدتها - جز بخش اندکی از آن، که با عنوان «أخبار المكيين» در دروس دانشگاهی تدریس میشده - متروک مانده بوده است. این کتاب از روی دو نسخه خطی، به چاپ رسیده و محقق در اصلاح آن، تلاش فراوان کرده است[۴].
برای اطلاع از نسخ خطی کتاب به صفحات 49 تا 61 و برای آگاهی از اسانید کتاب به صفحات 42 تا 48 مقدمه محقق بر جلد اول، مراجعه کنید.
در صفحات 77 تا 82 جلد اول کتاب، نمونه هایی از نسخههای خطی اثر، ارائه شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.