مفاتيح الشرائع (تحقیق رجایی)

مفاتيح الشرائع اثر ملا محسن فيض كاشانى متوفاى 1091ق است كه به زبان عربى و پيرامون مباحث فقهى با شيوه نوين و متفاوت از ساير فقهاست.

مفاتیح الشرایع
مفاتيح الشرائع (تحقیق رجایی)
پدیدآورانفیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (نویسنده) رجایی، سید مهدی (محقق)
ناشرکتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی(ره)
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1401 ق
چاپ1
موضوعفقه جعفری - قرن 11ق.
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏182‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏م‎‏7
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

وى در كتاب «مفاتيح الشرايع»، فقه را به دو بخش، تقسيم مى‌كند:

  1. فن عبادات و سياسات.
  2. فن عادات و معاملات.

هر يكى از اين دو بخش، از شش كتاب و يك خاتمه، تشكيل مى‌شود.

كتاب‌هاى بخش نخست عبارتند از: صلات، زكات [خمس و صدقات در اين كتاب گنجانيده شده است] صوم، حج، نذر و عهود، حسبه و حدود [دفاع، قصاص و ديات در اين كتاب گنجانيده شده است] و خاتمه در احكام اموات و مرضى.

كتاب‌هاى بخش دوم عبارتند از: مطاعم و مشارب، مناكح و مواليد، معايش و مكاسب، عطايا و مروّات، قضا و شهادات، فرائض و مواريث و خاتمه در حيله‌هاى شرعى.

گزارش محتوا

خصوصيات فقهى اين فقيه بزرگوار و نظريات ويژه او را مى‌توان از كتاب‌هاى فقهى و روايى او به خصوص كتاب معتصم الشيعه فى احكام الشريعه و مفاتيح الشرايع و وافى و برخى رساله‌هاى كوچك وى دريافت كرد، بالاخص مفاتيح الشرايع كه مسائل فقهى در آن در چهار چوب خاصى ريخته و ساخته و پرداخته شده است، چهارچوبى كه هم از نظر ترتيب ابواب فقه و هم از نظر مطالب و کیفیت ويژه‌اى كه داراست، به فقه او رنگ ديگرى داده و آن را از فقه فقهاى مشهور جدا ساخته است.

گر چه فقها در ترتيب ابواب فقهى سليقه‌ها و ذوق‌هاى گوناگونى دارند، ولى ملا محسن فيض در ترتيب و تبويب كتاب‌هاى فقهى خود از جمع فقها پيروى نكرده، به خصوص در كتاب حاضر و به ترتيبى بديع و سبکی ويژه دست زده و آن را در دو بخش فراهم آورده و از هر بخش آن به فن تعبير كرده است. فن اول، فن عبادات و سياسات و فن دوم فن عادات و معاملات است.هر يك از اين دو فن مشتمل است بر شش كتاب و يك خاتمه، بنابراین، فيض، تمام كتاب‌هاى پنجاه و چند گانه فقه را فقط در دوازده كتاب و دو خاتمه قرار داده است.

ترتيب و دسته‌بندى فيض كاشانى، با اين كه ازنظر فنى، امتيازاتى نسبت به دسته‌بندى محقق دارد، با اين حال، از سوى فقيهان پس از وى، استقبال نشد.

شايد، مهجور بودن اين طرح و استقبال نشدن آن از سوى اهل نظر، به خاطر پيچيدگى و ابهام در ملاك و اساس اين تقسيم باشد.

كتاب‌ها و باب‌هايى كه در فن عبادات و سياسات بررسى شده‌اند، از اين قرارند:

  1. مفاتيح صلات، مشتمل بر مباحث طهارات و نجاسات.
  2. مفاتيح زكات، مشتمل بر مباحث خمس، و صدقه‌ها.
  3. مفاتيح صيام، مشتمل بر مباحث عمره و زيارت پيغمبر و ائمه هدى صلوات‌الله‌عليهم.
  4. مفاتيح عهدها و نذرها، مشتمل بر مباحث سوگند، و اقسام گناه و ثواب.
  5. مفاتيح حسبه و حدود، مشتمل بر مباحث افتاء و لقطه و قصاص و ديات.

خاتمه اين فن درباره مردگان، و مشتمل است بر احكام بيماران و برخى از وصيت‌ها.

دومين بخش كتاب مزبور؛ يعنى فن عادات و معاملات نيز شش كتاب و يك خاتمه را در بر مى‌گيرد:

  1. مفاتيح مطاعم و مشارب، مشتمل بر مباحث صيد و ذباحه.
  2. مفاتيح مناكح و مواليد. مشتمل بر مباحث طلاق و خلع و مبارات و لعان و ظهار و ايلاء.
  3. مفاتيح معايش و مكاسب، مشتمل بر مباحث احياى موات، عتق، استرقاق، بيع، ربا، شفعه، شركت، قسمت، مزارعه، مساقات، اجاره، جعاله، سبق و رمايه، صلح، اقاله، و نيز احكام ديون از قرض، رهن، ضمان، حواله، كفالت، تفليس، اقرار، ابراء وديعه، عاريه، غصب، اتلاف، لقطه و احكام تصرف به نيابت از ولايت و وكالت و وصايت.
  4. مفاتيح عطايا و مروّات، مشتمل بر مباحث هديه‌ها، وقف، سكنى، حبس، وصيت به مال، عتق و تدبير و كتابت.
  5. مفاتيح قضايا و شهادات.
  6. مفاتيح فرائض و مواريث.

خاتمه اين فن درباره حيله‌هاى شرعى بحث‌هايى سودمند دارد.

يادآورى اين نكته لازم است كه كتاب مفاتيح الشرايع در عين ايجاز، كتابى است استدلالى كه به نحو مطلوبى شيوه احكام را از مآخذ آن به ما مى‌آموزد و به سبکی جالب، آيات مربوط به احكام در آغاز هر بحث آمده و مى‌توان اين كتاب را مشتمل بر آيات الاحكام نيز دانست، سپس در هر مسأله، روايات و نصوص سنت مورد استفاده و استناد قرار گرفته، منتها گاه اصل روايت، ذكر شده و گاه فقط به آن اشاره شده كه العاقل يكفيه الاشاره؛ مثلاًيك جا گويد: للصحيح يا حسن يا معتبر و خود روايات به خاطر اختصار ذكر نشده و مى‌توان در وافى او و برخى كتاب‌هاى روايى ديگر آن‌ها را يافت.

خواب و روياى داماد مجلسى دوم درباره كتاب مفاتيح، هر چه باشد، دليل است بر اين كه كتاب مزبور در محافل علمى اعتبار زايد الوصفى را كسب كرده بوده و روى آن حساب مى‌شده است.

نكته مهم اين‌كه فيض با آن‌كه جامع علوم عقلى و نقلى بوده، از هيچ علمى از علوم متنوع خود در علم ديگر مايه نگذاشته، و در هيچ علمى تحت تاثير علم ديگر خود نبوده است، او در فقه يك فقيه است، چنانچه در فلسفه، يك فيلسوف، در عرفان، يك عارف، و در تفسير، يك مفسر است و هرگز تصوف و عرفان و فلسفه و كلام را با فقه در نياميخته است، و اين خود عظمت و ابعاد مستقل فكرى و نظرى او را مى‌رساند. و روشن‌گر اين نكته است كه فيض در عين حال به مسئوليت خطیر خود در برابر فقه ناب اسلامى وقوف كامل دارد.

وى در مقدمه كتاب مفاتيح گويد: پس از آنكه يك جلد از كتاب معتصم الشيعه درباره نماز و متعلقات و مقدمات آن را به پايان رساندم، به كار ديگرى مهم‌تر كه سزاوار بود، پرداختم و آن تحصيل علوم دين توام با بصيرت و يقين بود، و اين كار چند سال وقت مرا به خود مشغول داشت و آنگاه بار ديگر به معتصم الشيعه مراجعه كردم؛ ولى برآن شدم كه آن را مختصر گردانم و به پايان برم.

وى همين كار را كرده، و كتاب مفاتيح الشرايع او همان كتاب مختصر اوست.

سپس علت اين تغيير روش را چنين شرح مى‌دهد:

اين كار را بدان جهت كردم كه همت‌ها از مطالعه كتاب‌هاى مبسوط، قصور و اهمال دارند و ذوق و شوق مردم به مطالعه متون مختصر بيشتر است.

در ادامه اين بحث در همان مقدمه مفاتيح درباره اين كتاب چنين اظهار نظر مى‌كند:

به يارى خدا به نوشتن كتاب مفاتيح شروع كردم و با آنكه مختصر است، به گونه‌اى است كه مى‌توان از آن بيشتر مسائل پيش آمده و اتفاق افتاده را شناخت، زيرا اين كتاب چون آن كتاب؛ يعنى معتصم، مشتمل است و لو به اشاره بر دلائل اصول مسائل و چگونگى استنباط و غيره...

فيض در مقدمه كتاب مفاتيح الشرايع درباره منابع فقه بحث كرده، گويد: مآخذ استوار احكام فقه، و اصول محكم آن، محكمات كلام الله تعالى، و كلام رسول‌الله، صلى‌الله‌عليه وآله، و كلام اهل‌بيت عليهم‌السلام است، بى آنكه از ديگران و لو فحول باشند، تقليد شود، و بى آنكه به چيزى كه آن را اجماع مى‌نامند، استناد شود، و بى متابعت كردن از شهرت بدون دليل، و بى آنكه بنا گذاشته شود، بر اصول فقه كه بدعت است و شرع نسبت به آن راه نداده و آن را حجت ندانسته است، نه آنكه با دست كوتاه نسبت به الفاظ جمود شود، و نه آن كه به قياس‌ها عمل شود.

وضعيت كتاب

كتاب مفاتيح چون ساير كتاب‌هاى فيض از همان آغاز تألیف، شهرت و اعتبار خود را بدست آورد و مورد توجه و عنايت مجتهدان و محدثان قرار گرفت. و از همان اوان، علماى بزرگ بدان توجه كرده و به شرح و تحشيه آن دست زدند. چهارده شرح و چندين حاشيه بر آن كتاب نگاشته شده كه از آن جمله بهبهانى رئيس مجتهدان قرن دوازدهم بوده كه با اخباریين مبارزه‌اى بى‌امان داشته است.

منابع مقاله

  1. متن و مقدمه كتاب
  2. نشريه گروه تحقيقات، دانشكده الهيات، عنوان مقاله: ويژگى‌هاى فقه ملا فيض كاشانى، نویسنده: دكتر عليرضا فيض


وابسته‌ها