قرآن مجید (ترجمه فولادوند)
قرآن مجيد ترجمه محمدمهدى فولادوند، ترجمه ايست به زبان فارسى كه در عصر حاضر نوشته شده است.
قرآن مجید | |
---|---|
پدیدآوران | طه، عثمان (خطاط) فولادوند، محمدمهدی (مترجم) |
عنوانهای دیگر | قرآن. فارسی - عربی |
ناشر | دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1376 ش یا 1418 ق |
چاپ | 3 |
موضوع | قرآن - ترجمهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 59/66 /ف9 |
مترجم براى ترجمۀ قرآن مدت زيادى (حدود سى سال) تلاش نموده تا بتواند ترجمۀ قرآن را به پايان برساند و از آنجا كه اين كار مدت زيادى طول كشيده (به لحاظ اينكه ترجمه دقيق و با كمترين اشكال باشد) توانسته است ترجمهاى را به جامعۀ اسلامى تقديم نمايد كه قابل فهم، سليس و روان و از نظر جملهبندى كم نقص باشد و با توجه به اين ويژگىهاست كه پس از چاپ آن مورد استقبال گستردۀ علاقهمندان به ترجمۀ قرآن قرار گرفت به گونهاى كه پس از مدتى كوتاه، جايگاه خود را در بين ترجمههاى معاصر پيدا نمود و در رديف ترجمههاى طراز اول و ممتاز قرار گرفت.
ويژگىها
- در ابتداى هر سوره مكى و يا مدنى بودن و تعداد آيات آنرا ذكر كرده است.
- حروف مقطعه را به صورت تلفظى آنها در ترجمه نوشته است.
- در برخى از موارد كه آيات در ترجمه نيازمند به توضيح باشد توضيحاتى پيرامون آنها ارائه نموده و آنها را بوسيله پرانتز و يا كروشه از متن اصلى جدا كرده است.
- از آنجا كه اين ترجمه از قبيل ترجمۀ جمله به جمله مىباشد سعى شده است كه تمام جملات ترجمه شود و ترتيب آنها بدون تقدم و تاخر طبق آيات باشد.
- ترجمه از سلاست و روانى خوبى برخوردار است.
- اكثر واوهاى ابتداى آيات در ترجمه آورده شده است.
- ادات تاكيد مانند انّ و لقد و...در ترجمه تاكيد آنها بيان شده است مانند آيه 73 سورۀ نمل: انّ ربك لذو فضل على الناس «و راستى پروردگارت بر[اين]مردم داراى بخشش است» و يا آيات 74، 76 و 77 همين سوره و يا آيۀ 42 سورۀ قصص: و لقد ءاتينا موسى الكتاب «و به راستى به موسى كتاب داديم».
- در بالاى صفحات ترجمه هم نام سوره ذكر شده و شمارۀ آن، كه اين مطلب براى مراجعه كنندگان كار را آسان مىكند.
اشكالات
- در برخى از موارد الفاظ را به همان ظاهر خود معنا كرده بدون اينكه توضيحى براى آن ارائه نمايد-در صورتی که در قرآن معناى ظاهرى آن اراده نشده مانند آيۀ 64 سورۀ مائده: «و قالت اليهود يد الله مغلولة...بل يداه مبسوطتان» كه در ترجمۀ آن آمده «و يهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد...بلكه هر دو دست او گشاده است». در صورتی که مراد از «يد» معناى ظاهرى آن كه دست مىباشد نيست (چونكه در اين صورت جسم بودن خدا را نتيجه مىدهد) بلكه معناى كنايى آن مراد است كه همان قدرت خداست. و يا مانند آنچه كه در آيۀ 29 سورۀ اسراء آمده: و لا تجعل يدك مغلولة الى عنقك «و دستت را به گردنت زنجير مكن». در صورتی که در اينجا مراد از مغلولة الى عنقك-كنايه است از بخل ورزيدن.
- عدم توجه به افعال مدح و ذم و خلط آنها با فعل تعجب مانند آنچه در ترجمۀ آيه 12 سورۀ آل عمران آمده: و بئس المهاد «و چه بد بسترى است». در صورتی که حرف «چه» برای تعجب است و يا آنچه كه در ترجمۀ آيۀ 29 سورۀ كهف آمده: بئس الشراب و ساءت مرتفقا «وه!چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است».