وسائل المنع من الإنجاب
وسائل المنع من الإنجاب، رسالهای است به قلم محمدرضا سیستانی در بررسی مبانی فقهی ممانعت از بارداری و کنترل جمعیت. در انتهای کتاب، رساله دیگری از نویسنده با عنوان «بحث حول جنابة المرأة بغير المقاربة» آمده است.
وسائل المنع من الإنجاب (دراسة فقهیة) | |
---|---|
پدیدآوران | سیستانی، سید محمدرضا (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | بحث حول جنابة المرأة بغير المقاربة |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 2007م/1428ق |
چاپ | دوم |
موضوع | طهارت (فقه)، تنظيم خانواده (فقه)، آبستنی - پيشگيری - جنبههای مذهبی - اسلام، سقط جنین (فقه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 230/17 /س9و5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
رساله اول، مشتمل بر تمهید، پنج باب و ملحقات است. نویسنده، مباحثش را در بسیاری موارد در قالب سؤال مطرح کرده و بهصورت مستدل پاسخ گفته است. رساله دوم، مشتمل بر تمهید، دو فصل و ملحقات است. مباحث هریک از فصول در ضمن عناوین وجه، قرینه، مقام و امر دستهبندی و ارائه شده است.
گزارش محتوا
در مطلع این کتاب چنین میخوانیم: کنترل نسل و تنظیم آن با وسایل منع از بارداردی از جمله موضوعاتی است که بیشتر زوجها در جامعه معاصر امروز با انگیزههای مختلف سلامتی، تربیتی، اقتصادی و... به آن پناه میبرند. رسالهای که در دست خواننده گرامی است، حاوی بحثی استدلالی است که دیدگاه شریعت مقدس اسلامی را در رابطه با بهکارگیری این وسایل در بر دارد[۱].
اگرچه برخی از فروعات این مسئله در کتب فقهی قدما و متأخران مورد توجه و بحث قرار گرفته است - مانند موضوع عزل که یکی از متفرّعات ابواب فقه اسلامی است و در کتاب نکاح به آن اشاره شده است - اما با نگاهی به مفاهیم بحث حاضر میتوان آن را از مسائل مستحدثه دانست[۲].
در ابتدای تمهید کتاب، روایاتی در ترغیب به کثرت اولاد ذکر شده است. از جمله این روایت از پیامبر مکرم اسلام است که فرمود: «نوزاد امتم از آنچه خورشید بر آن طلوع میکند نزد من محبوبتر است»[۳].
نویسنده سپس دیدگاه خود را درباره این روایات، اینگونه مطرح کرده: میتوان گفت آنچه مناسبات حکم و موضوع آن را اقتضا میکند و از برخی روایات استفاده میشود، این است که شارع مقدس به افزایش اولاد فرانخوانده مگر اینکه از آن مصالح خاص و عامی را انتظار داشته است؛ بهعنوان مثال مصالح خاصه فرزند، کمک بودن برای پدر و مادر در تحمل سنگینیهای زندگی و زنده نگه داشتن یاد آنها بهزیبایی پس از وفاتشان و بهرهمندی آن دو از دعای او و رسیدن ثواب اعمال صالح او مانند: صدقه و حج به ایشان است؛ همان گونه که از امام صادق(ع) و دیگر ائمه روایاتی در این خصوص وارد شده است. اما اگر کثرت اولاد، ابوین را بهلحاظ مادی به سختی بیندازد و سبب کوشش و رنج بیشتر آنها شود، مندوب بودن آن اثبات نمیشود. بعضی از روایات نیز مؤید این مطلب است؛ چنانکه در نهج البلاغه آمده است: «کمی عیال، یکی از دو راحتی است». همچنانکه کثرت فرزند اگر مانع از اعطای حقوق ایشان در تعلیم و تربیت بشود، از مواردی نیست که شارع مقدس به آن فراخوانده است[۴].
اما مصالح عمومی در تکثیر نسل، مانند ازیاد مسلمین تا موجب آبادی زمین شوند و کلمه حق و دین استوار را در نواحی مختلف گیتی انتشار دهند. بنابراین افزایش اولاد اگرچه در شرع حنیف مورد تشویق قرار گرفته، اما این موضوع با توجه به مصالح خاص و عامی است که از آن انتظار میرود و این فراخوان به حدود آن مقید است[۵].
در کتاب و سنت مطهر، نصی که دلالت بر منع از کنترل جمعیت داشته باشد، نیامده است. بنابراین آنچه برخی از علمای جدید گفتهاند که ترخیض در آن مبتنی بر محقق شدن ضرورت است، جداً سخن شگفتی است.
اشکالی که میتوان بر گفتار آنها نمود این است که با نبودن هیچگونه دلیل روشنی بر حرمت کنترل جمعت بهصورت اختیاری، مقتضای اصل، حلیت است و شایسته نیست این امر را به تحقق ضرورت منوط کنیم. بله در رابطه با وسایل منع از بارداری، قول به حرمت بهکارگیری آنها بهطور ذاتی یا از جهت همراه شدن با برخی امور حرام، ممکن است؛ لکن این غیر از قول به حرمت کنترل جمعیت مگر از باب ضرورت است[۶].
وسایل منع از برداری دو نوع هستند: طبیعی و مصنوعی که مصنوعی خود به شیمیایی و موضعی یا هر دو با هم تقسیم میشود[۷].
در باب اول، «عزل» بهعنوان روش طبیعی مطرح شده است. «عزل»، قدیمیترین روش کنترل نسل، از دیرباز برای جلوگیری از بارداری کاربرد داشته است و روایات متعددی از ائمه معصومین(ع) در ارتباط با این موضوع بیان شده است؛ بهنحوی که احکام عزل یکی از متفرعات ابواب فقه اسلامی است و در کتب فقهی قدما و متأخران در مباحث نکاح، مورد توجه قرار گرفته است[۸].
نویسنده در اینباره به روایاتی اشاره کرده که عدم رضایت زوجه را سبب کراهت آن دانسته[۹] و صاحب جواهر این کراهت را در مذهب امامیه مشهور دانسته است؛ بنابراین نمیتوان مسئله منع از عزل بدون اذن زوجه را بین فقهای اسلام اجماعی دانست[۱۰].
در باب دوم تا چهارم کتاب به روشهای مصنوعی ممانعت از بارداری از طریق قرصها و آمپولها و یا وسیله داخل رحمی (آیودی) و بستن لولههای تناسلی اشاره شده است[۱۱].
در باب پنجم کتاب نیز مسئله سقط جنین مطرح شده که یکی از راههایی است که زنان برای خلاصی از حمل ناخواسته به آن پناه میبرند؛ بنابراین این نیز یکی از راههای جلوگیری از بارداری است[۱۲]. ظاهر این است که اختلافی بین فقها در حرمت اسقاط جنین حتی پیش از حلول روح در آن نیست[۱۳].
در ادامه پنج مطلب با عنوان ملحقات ارائه شده است که از آن جمله است: احکام اضرار به نفس و خارج شدن زن از منزل بدون اذن شوهر. از جمله بخشهای بسیار جذاب که آدمی را به تفکر وامیدارد، مراحل تکامل جنین در شکم مادر است. این مراحل از چهل روزگی تا 17 هفتگی که برابر چهار ماه میباشد به تصویر کشیده شده است. چهارماهگی زمانی است که به اعتقاد فقها با استناد به روایتی از پیامبر اکرم(ص) روح در جنین حلول میکند[۱۴].
در تمهید رساله «بحث حول جنابة المرأة بغير المقاربة»، به موضوع آن اینگونه اشاره شده است: فتوای فقها در این موضوع که زن هم مانند مرد با انزال جنب میشود قریب به اتفاق است، اما برخی در صحت این فتوی تشکیک کرده و گروهی خلاف آن را ترجیح دادهاند. در این رساله این موضوع با ادله فراوانی از کتاب و سنت مورد بررسی قرار گرفته است[۱۵].
وضعیت کتاب
آدرس آیات، روایات و نقلقولها در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. فهارس مصادر و مطالب نیز در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
تمهید و متن کتاب.