طبقات المحدثين بأصبهان والواردين عليها
طبقات المحدثين بأصبهان والواردين عليها، اثر ابومحمد عبدالله بن محمد بن جعفر بن حیان، معروف به ابوالشیخ انصاری (274-369ق)، کتابی است در تقسیمبندی طبقات راویانی که از اهالی اصفهان بوده و یا به این شهر، مهاجرت کردهاند.
طبقات المحدثين بأصبهان والواردين عليها | |
---|---|
پدیدآوران | بلوشی، عبدالغفور عبدالحق حسین (محقق) ابوالشیخ، عبدالله بن محمد (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة الرسالة |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1412-1408ق. = 1992-1988م. |
چاپ | جلد دوم تا چهارم چاپ اول جلد اول چاپ دوم |
موضوع | محدثان اهل سنت
محدثان محدثان شيعه حديث - علم الرجال |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | /الف2ط2 / 115 BP |
کتاب با تحقیق عبدالغفور عبدالحق حسین بلوشی به چاپ رسیده است.
نامهای دیگر کتاب
مؤلف نام کتاب را در ابتدای مقدمه، چنین ذکر کرده است: «طبقات أسماء المحدثين ممن قدم أصبهان من الصحابة والتابعين ومن كان بها من وقت فتحها إلی زماننا هذا»[۱]. نامهای دیگری که برای کتاب، ذکر شده است، عبارتند از: «التاريخ»، «طبقات الأصبهانيين»، «كتاب أصبهان»، «طبقات أصبهان»، «الطبقات» و...[۲].
اهمیت کتاب
استفاده گسترده سایر علما و نویسندگان، از مطالب کتاب، نشاندهنده اهمیت و ارزش فراوان آن میباشد که از جمله آنها، میتوان به افراد زیر، اشاره نمود:
- ابونعیم اصفهانی؛
- ابن اثیر در «أسد الغابة»، بهواسطه ابوموسی حافظ، از ابوالشیخ در شرح حال عبدالله بن عبدالله انصاری؛
- مزی در شرح حال عائذ بن عمرو مزنی و سهل بن عثمان بن فارس؛
- ذهبی در «سير النبلاء»، «تجريد أسماء الصحابة»، «المغني»، «ديوان الضعفاء»، «تذكرة الحافظ» در شرح حال سهل بن عثمان بن فارس عسکری و سمویه اسماعیل بن عبدالله بن مسعود و در «الميزان»؛
- ابن جوزی در «المنتظم» در شرح حال احمد بن مهدی بن رستم؛
- خزرجی در «الخلاصة» در شرح حال هریم بن عبدالاعلی اسدی و حمید بن مسعده؛
- ابن عماد در «شذرات الذهب» در شرح حال سمویه اسماعیل بن عبدالله بن مسعود؛
- ابن حجر در «طبقات»، «التهذيب»، «اللسان»، «الإصابة» و «التقريب»[۳].
انگیزه تألیف
نویسنده در مقدمه، انگیزه خویش از نگارش کتاب را چنین بیان نموده است که چون استادم آقای دکتر اکرم عمری از اهمیت این کتاب برایم گفته بود و بهعلاوه به احیا تراث علمای سلف در ایران رغبت و علاقه وافری داشتم و اهمیت این کتاب و جایگاه مؤلف آن را یافتم، تصمیم به تحقیق پیرامون این کتاب گرفتم[۴].
ساختار
کتاب با سه مقدمه از اکرم ضیاء عمری، محقق و مؤلف آغاز و مطالب در چهار جلد، تنظیم شده است.
نویسنده به تقسیمبندی طبقات در سه طبقه بزرگ اصحاب، تابعین و تابعی التابعین پرداخته است و هریک از این طبقات را به طبقات کوچکتری تقسیم نموده است.
توثیق نسبت کتاب
صحت انتساب کتاب به مؤلف را میتوان از امور زیر، دریافت:
- وجود سند روایت کتاب در ابتدای نسخ خطی آن؛
- در خلال تحقیق کتاب و طبیعت اسانید آن؛
- از تصریح محدثین به اسم کتاب و نسبت آن به مؤلف؛
- از نقلهای مختلف موجود در متون سایر کتب که با متن کتاب حاضر منطبق است[۵].
منابع کتاب
مؤلف در نگارش اثر حاضر، از برخی آثار پیش از خویش، بهره برده است که عبارتند از: کتاب طبقات و تاریخ خلیفة بن خیاط، «تاريخ الكبير» بخاری، «فوائد البرديجي» و اقوال مشاهیری مانند ابوحاتم، احمد بن حنبل، ابن ابیخیثمه، بخاری، مالک و...[۶].
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، به موضوع و اهمیت کتاب، اشاره شده است[۷].
مقدمه محقق، در دو باب، به شرح ذیل تنظیم شده است: باب اول، مشتمل بر دو فصل است که فصل اول، خود دارای دو مبحث میباشد. در مبحث اول، به اسامی قدیم و جدید «اصفهان»، اشاره شده است که عبارتند از: «ایرانشهر»، «جی» (به فتح جیم)، «اسبهان»، «اسباهان»، «اصبهان»، «اصفاهان»، «اصفهان»[۸] و در مبحث دوم از موقعیت جغرافیایی اصفهان و مساحت و تاریخ فتح و جایگاه و اهمیت آن، سخن به میان آمده است[۹].
در فصل دوم، به بیان اهمیت اصفهان، ویژگیها و خصوصیات این شهر و مطالبی همچون تمایل مردم به مهاجرت به این شهر[۱۰]، توجه علما به تاریخ آن[۱۱]، جنبش فکری در مشرقزمین[۱۲]، مذهب قدیم و جدید مردم اصفهان[۱۳]، پرداخته شده است. باب دوم، دارای دو فصل میباشد. در فصل نخست، به شرح حال نویسنده پرداخته شده و اطلاعاتی پیرامون نام و نسب[۱۴]، ولادت و رشد[۱۵]، سفرها[۱۶]، شیوخ و اساتید[۱۷]، توثیق و ستایش علما نسبت به او[۱۸]، شاگردان[۱۹]، عقیده و مذهب[۲۰]، وفات[۲۱] و تألیفات و آثار علمی وی[۲۲]، در اختیار خواننده قرار گرفته است.
فصل دوم، در دو مبحث، درباره توثیق نسبت کتاب به مؤلف بوده، ولذا در مبحث نخست، به بررسی نام کتاب نزد مؤلف پرداخته شده[۲۳] و در مبحث دوم، به اهمیت کتاب و اعتماد سایر علما به آن و استفاده از آن، اشاره شده است[۲۴].
در مقدمه مؤلف، ضمن اشاره به نام و موضوع کتاب[۲۵]، به ذکر برخی از خصوصیات و ویژگیهای اصفهان، پرداخته شده است[۲۶].
شناخت وطن و شهرهای راویان و مناطقی که به آن سفر کردهاند، در زمره دانشهای حدیثی قرار میگیرد[۲۷]. اهمیت این شاخه از دانش حدیث، ازآنرو است که نخست در میان اعراب انتساب به قبایل، ملاک و معیار اصلی شناسایی افراد بود، اما پس از اسلام و سکونت در شهرها بیشتر انتساب به شهرها رواج یافت[۲۸]. به این ترتیب ملاک شناخت عربها نیز بسان غیر عربزبانان شد. همچنین این دانش در تمییز مشترکات، شناخت اتصال یا ارسال سندها و اطمینان به ملاقات راویان با یکدیگر سودمند است. با توجه به این، پژوهشگران اهل سنت بر آن شدند که راویان هریک از شهرها و مراکز علمی را بهصورت جداگانه بررسی کنند. بدینسان نگارش کتابهایی با این موضوع از نیمه دوم قرن سوم هجری آغاز شد[۲۹] که اثر حاضر، از جمله مهمترین این آثار میباشد.
مطالب کتاب، دربردارنده یازده طبقه از راویان، از صحابه تا عصر مؤلف است[۳۰] که با طبقه صحابه، که تعدادشان به 18 نفر میرسد، آغاز شده است که اولین آنها، حسن بن علی(ع) و آخرین آنها، عبدالله بن عبدالله انصاری است[۳۱]. شرح حال سلمان فارسی در این طبقه، از ویژگی خاصی برخوردار است؛ بهگونهای که نصف مطالب این طبقه را به خود اختصاص داده است[۳۲].
سپس در طبقه تابعین، از ۲۶ نفر نام برده شده که با احنف بن قیس آغاز و به یزید اودی ختم شده است[۳۳]. سپس از طبقه صغار تابعین و کبار آنان در طبقه سوم نام برده شده که تعدادشان به سیزده نفر میرسد[۳۴]. اولین شخص این طبقه، عبدالرحمن بن سلیمان بن اصفهانی و آخرین نفر، ابراهیم بن محمد بن ابییحیی میباشد[۳۵]. در طبقه چهارم نیز از ۲۷ نفر که اول آنان مبارک بن فضاله و آخرشان زحاف بن ابیزحاف است، نام برده شده است[۳۶].
در طبقه پنجم، از ۶۴ نفر که اولشان، نعمان بن عبدالسلام و آخرشان، عبیدالله بن یزید قطان، در طبقه ششم از ۱۴ نفر، که اولین نفر، محمد بن نعمان بن عبدالسلام و آخرین نفر، عباس بن یزید بحرانی، در طبقه هفتم از ۲۳ نفر که با ابومسعود احمد بن فرات آغاز و با ابراهیم بن حجاج ابهری، پایان یافته است، در طبقه هشتم از ۵۱ نفر که اولشان محمد بن عامر و آخرشان علی بن عاصم، در طبقه نهم از ۱۵۹ نفر که اولین نفر احمد بن عاصم و آخرین نفر، محمد بن نوح ابوعبدالله جرواءانی است، نام برده شده است[۳۷].
در طبقه دهم و یازدهم، به ذکر معاصرین و شیوخ مؤلف پرداخته شده است که عدد آنان به ۲۸۸ نفر میرسد؛ اولین نفر در این طبقات، ابراهیم بن کیسان و آخرین نفر، موسی بن ابراهیم اعرج میباشد[۳۸]. شرح حال افراد موجود در این دو طبقه، بیشترین مطالب کتاب را به خود اختصاص داده است[۳۹]. بدین ترتیب، عدد مترجمین کتاب، به 690 نفر میرسد[۴۰].
مؤلف طبق آنچه در ابتدای کتاب، بدان اشاره نموده است، به ذکر اسامی مترجمین و اسم والد آنان و سپس ذکر نسب و کنیه آنها، پرداخته است؛ همچنین، از قبیله و شهر آنان نام برده و سپس، بعضی از شیوخ و شاگردان و گاهی تاریخ ولادت آنها را ذکر نموده و به ذکر وفات، مکان موت و دفن آنان پرداخته است[۴۱]. در مواردی که راوی مورد نظر، از اهالی اصفهان نبوده و از جمله کسانی است که به اصفهان آمده است، تاریخ قدوم، دفعات ورود، تاریخ خروج و شهری که پس از اصفهان به آن رفته، ذکر شده است[۴۲].
در بسیاری از موارد، به شغل و کار افراد که مثلا والی چه شهری بوده، یا قاضی اصفهان شده، یا امامت جماعت کدام مسجد از اصفهان را برعهده داشته و یا در فلان تاریخ، مؤذن بوده نیز اشاره شده است[۴۳].
در برخی موارد نادر، شرح حال محدث، از داستان یا قصهای نقل شده و بعضی از نصایح و اقوال حکیمانه یا تفسیر آیات، از قول راوی، ذکر شده است[۴۴].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد و فهارس فنی کل مجلدات، در پایان جلد چهارم آمده است که عبارتند از فهرستهای آیات؛ احادیث؛ آثار موقوفه؛ اقوال، امثال و حکم؛ مترجمین برحسب طبقات؛ مترجمین برحسب حروف؛ راویان و اعلامی که شرح حال آنان در کتاب آمده است؛ کتابهای مذکور در متن؛ ثبت مصادر خطی، چاپی و لاتین.
پاورقیها توسط محقق نوشته شده و در آنها، علاوه بر ذکر منابع[۴۵] و اشاره به اختلاف نسخ[۴۶]، به توضیح و تشریح برخی از کلمات و واژگان مشکل و دیریاب متن، پرداخته شده است[۴۷].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص107
- ↑ ر.ک: همان، ص107-108
- ↑ ر.ک: همان، ص112-114
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص108
- ↑ ر.ک: همان، ص117
- ↑ ر.ک: مقدمه اول، ج1، ص7-10
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص21
- ↑ ر.ک: همان، ص25-34
- ↑ ر.ک: همان، ص38
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص45
- ↑ ر.ک: همان، ص55
- ↑ ر.ک: همان، ص63
- ↑ ر.ک: همان، ص65
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: همان، ص81
- ↑ ر.ک: همان، ص86
- ↑ ر.ک: همان، ص87
- ↑ ر.ک: همان، ص92
- ↑ ر.ک: همان، ص94
- ↑ ر.ک: همان، ص95
- ↑ ر.ک: همان، ص107
- ↑ ر.ک: همان، ص111
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، همان، ص147-148
- ↑ ر.ک: همان، ص155
- ↑ ر.ک: رحمانستایش، محمدکاظم، ص240
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص115
- ↑ ر.ک: همان، ص116
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص116-117
- ↑ ر.ک: همان، ص117
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص119
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص353
- ↑ ر.ک: همان، ص371
- ↑ ر.ک: همان
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- رحمانستایش، محمدکاظم، «کتب رجال اهلسنت»، دانشکده مجازی علوم حدیث.